کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۲ – الگوی رفتاری (پاسخگو)
۳ – اتفاقات (منفعل)
سومین نقش رهبری خدمتگزاری است. چنین خصیصه ای میبایست در ذات رهبری وجود داشته باشدیعنی این که او اول بخواهد خدمت وسپس رهبری کند .نقش های جدید رهبری نیازمند مهارت های جدیداست. این مهارت هادرسایه تعهد و اعتقاد دائمی به نقشهای مشخص شده برای رهبری بوجود خواهندآمد. این مهارت هایا به عبارتی اصول را که جهت ساختن سازمان های یادگیرنده ضروری است همان گونه که پیترسنگه درکتاب »پنجمین اصل«آورده عبارتنداز:(سنج[۳۰]،۲۰۰۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱ – تفکرسیستمی؛۲ – تسلط فردی؛ ۳ – بصیرتجمعی؛ ۴ – مدل های ذهنی؛ ۵ – کارتیمی.
اجرا × ابتکار × اطلاعات × (استاندارد / برنامه) × رهبربابینش = سازمان یادگیرنده دسلر[۳۱](۲۰۰۵) استاددانشگاه و مدیریت ارشد سازمان ازنو آوری حمایت کند ،دراین صورت افرادی که تمایل به ریسک پذیری بالایی داشته باشند،علاقه بیشتری به فعالیت های کارآفرینانه ازخود نشان خواهند داد.
▪دروضعیتی که تغییری اساسی در مدیریت (شیوه یا ساختار مدیریت) به وجودآمده باشدکه باعث تشویق رفتارهای نوآورانه گردد. افرادی که نیازبه توفیق زیادی داشته باشند ،علاقه بیشتری به فعالیت های کارآفرینانه ازخودنشان خواهندداد.
▪دروضعیتی که سازمان به علت تغییرات محیطی،مجبوربه کاهش هزینه هاشده وسازمان،محیطی برای کاربصیرانه وآزاد ایجاد کرده باشد،دراین صورت کارکنانی که تمایل به استقلال داشته باشندعلاقه بیشتری به فعالیت های کارآفرینانه ازخودنشان خواهندداد.
کاپلان(۱۹۹۳) وکاراواتا (۱۹۹۷) به مدلی دستیافتندکه درآن شاخص های سلامت سازمانی را ارائه دادند.

    • رئوس وچکیده نظریات آنها به شرح زیراست:

▪نگرش شاخص های ورودی؛
▪نگرش شاخص های فرایندی؛
▪نگرش شاخص های خروجی.
▪نگرش شاخص های ورودی:
دراین نگرش فرض براین است که چنان چه ورودی های سازمان ازسلامت برخوردار باشند وسازمان توانایی جذب ورودی های سالمی را داشته باشد ،میتوان ازسلامت عملکرد آن اطمینان حاصل کرد. همچنین شاخص های ورودی می توانند نمایان گرتصویرذهنی باشندکه سازمان توانسته در محیطش ازخود ارائه دهد. شاخص هایی راکه تحت این نگرش می توان دسته بندی کردعبارتنداز:
۱ – قابلیت جذب نیروی انسانی شایسته : به عنوان مثال چنان چه فارغ التحصیلان نخبه دانشگاه های درجه اول مایل باشند تابه استخدام این سازمان درآیند نشانگر تصویر ذهنی خوبی است که سازمان توانسته درجامعه ازخود ایجادکند؛
۲ – قابلیت جذب منابع مالی: چنانچه سازمان قادربه جذب سرمایه باشد ،به عنوان یکی ازشاخص های سلامت آن تلقی می گردد؛
۳ – رضایت تامین کنندگان: مواد وملزومات وفراهم آوردن خدمات مورد نیاز و تمایل آنان برای ادامه همکاری با سازمان از دیگرشاخص های ورودی است؛
۴ – گیرنده های حساس اطلاعاتی: داشتن گیرنـده های اطلاعاتی قوی و حساس وشبکـه های ارتباطی لازم که جذب اطلاعات ضروری به سیستم راتضمین می کنند.

    • نگرش شاخص های فرایندی: این نگرش ازآن جهت که بافرایند،

بازنشستگی،استعفایااخراج خالی شوند. قدرت جایگزینی بالای سازمان گویای آینده نگری و برنامه ریزی درست نیرو ی انسانی دریک سازمان است؛
▪کیفیت محصول: به عنوان نشانه یاعلامتـی پیش بینی کننده ازرضایت آینده مشتریان است؛
▪رضایت جامعه: سازمانی یک شهروند خوب تلقی می شودکه علاوه برتوسعه خود به توسعه جامعه ای که درآن زندگی می کند وازامکانات بیشتری بهره می برد. نیزتوجه دارد وحقوق سایرشهروندان را نیز رعایت می کند.
باتوجه به مطالعات انجام شده درخصوص بررسی شاخص های عملکرد مدیران دربرخی ازکشورهای جهان این نتیجه حاصل گشته است،که شاخص ها مبنای قضاوت ها،تصمیم گیری ها واقدامات زیـــــادی هستند. به وسیله شاخص های عملکردی،میتوان عملکردگذشته وهمچنین وضع موجودومطلوب را مقایسه کرد.
ارزشیابی عملکرد پلیس:
ارزشیابی عملکرد پلیس در گذشته و حال تغییرات بسیاری کرده است به این صورت که با توجه به شرایط روز که ماموریت های ناجا بر آن اساس در گذشته شکل می گرفت بیشتر به صورت کمی در فواصل زمانی مثلا یک ماهه،سه ماهه، شش ماهه و یک ساله ارائه می گردید و کمیت بر کیفیت غالب بود . اما به مرور زمان خصوصا در چند سال اخیر به دلیل پیچیدگی تحولات اجتماعی در ابعاد گوناگون، پلیس برای اینکه از شرایط موجود عقب نماند با شتاب و دقت زیادی سروع به تغییر و تحولات درونی برای خود نموده و در حوزهء ماموریتها نگاه پلیس از برخورد فیزیکی با انواع جرائم و معضلات تغییر پیدا کرده و حرکت در مسیر اقدامات فرهنگی در زمینه پیشگیری و کاهش جرم و آسیب و حتی امروزه پیش بینی جرائم و معضلات را سرلوحه مأموریتهای خود قرار دهد به همین جهت با تشکیل زیر مجموعه ی جدید نظیر معاونت اجتماعی،پلیس پیشگیری، پلیس فتا و دفتر تحقیقات کاربردی با دید علمی پدیده ها و رخدادها را پیشگیری می نماید و نگاه فرهنگی و علمی در رسیدن به اهداف سر لوحه قرار گرفت است برهمین اساس ارزشیابی عملکرد پلیس، از کمیت به به سمت کیفیت حرکت نموده است و اکنون با انجام فعالیتهای علمی در راستای جرائم و آسیب های اجتماعی به دنبال ریشه یابی جرائم به کمک دیگر سازمانهای مسئول است و در این راستا پیوند خوبی را با دانشگاه و سایر ارگانها برقرار نموده و سالانه با ارائه مجموعه گزارشات اجتماعی،مطالعات موردی، تهیه و تدوین مقالات، برگزاری همایشهای گوناگون،تهیه و تنظیم پروژه های تحقیقاتی، انجام برآوردهای اجتماعی و غیرهاز سازمانهای پیش رو می باشد و در همینراستا قسمتهای گوناگون با توجه به وظایف ذاتی خود به صورت ماهانه ،سه ماهه،شش ماهه و سالیانه آمار خود را به مبادی ارسال و اصل بر ارزشیابی عملکرد بصورت کیفی می باشد و نمرات داده شده نیز بر همین اساس تنظیم و باعث یک رقابت سالم در قسمت های هم کار شده است.
۱۵-۲-پیشینه پژوهش:
۱۵-۲-۱- تحقیقات انجام شده در خارج
پیترسون[۳۲] (۲۰۰۴) معتقد است که مهارت های مدیریتی باعث بهبودعملکرد مدیریت شده وبه کمک آن سازمان به اهداف خود نائل میگردد. به نظرکاتز،مهارت توانایی را نشان می دهدکه قابل توسعه بوده وخودرا درعملکرد نشان می دهد وبه ندرت به صورت بالقوه است.او لازمه مدیریت اثر بخش را دارا بودن مهارت های سه گانه،ادراکی،انسانی و فنی می داندکه هرکدام می توانندبه طورمجزاپیشرفت کنند.
ا-راچ[۳۳] (۲۰۰۹) نیز گزارش داد که ارتباط بین مهارت های راهبردی و عملکرد مدیران، میانجی و جز جدایی ناپذیر یکپارچگی عرضه تولیدات است.
هومان[۳۴] (۲۰۱۰) در یک مطالعه موردی روی یک شرکت خدمات ارتباطی، دریافت که مدیریت ارتباطات و منابع انسانی، نیازی برای تغییر از ساختار اداری و تبدیل شدن به شرکت تجاری عملگراست.
پراتزنر و تورتون[۳۵] (۱۹۹۸) در مطالعه ای به این نتیجه دست یافته اند که مدیران برای ایفا کردن نقش رهبری باید مهارت های ویژه ای دارا باشند از جمله : حل مسأله گروهی ، مهارت های تفکری وعقلانی ومهارت های سازمانی و اداری ، او بر این باور است که توانایی حل مسأله گروهی در برگیرنده فراگرد های گروهی ، مهارت های بین شخصی ، تصمیم گیری و ارتباطات است.
جان شارون-شرمن (۱۹۹۴) شارون در تحقیقات خود در سال ۱۹۹۴ در مورد مدیریت تغییر در سازمانها نتیجه می گیرد مدیران برای سازمانها، کلید اصلی تغییر می باشند و در سازمانها تغییر مهمترین عنوان می باشد که مدیران باید عملکرد خود را برای تغییرات بالا ببرند(مدیریت تغییر در آموزش پرورش ۱۳۷۹)
روبرت آلفونسو(Robert j.Alfonso):
در نتیجه تحقیقات خود به این مطلب اشاره می کند که تغییر رها کردن و دست کشیدن از انچه که مورد عقل قرار گرفته و آزمایش شده می باشد و دست کشیدن از آنچه که به ان عادت داریم و با آن راحت هستیم و نیز پس گرفتن امری تازه و نوین مه مدیران باید برای این ایجاد تغییر از مهارت لازم برخوردار باشند و خودرا با محیط پیرامون وفق داده و تغییرات را به خوبی و در زمان مناسب به مرحله اجرا درآورد.
۱۵-۲-۲-تحقیقات انجام شده در داخل
با بررسی به عمل آمده در سایت های علمی و کتابخانه ها و مجامع علمی عین تحقیق مورد نظر تاکنون ملاحظه نشد .ولی در خصوص کارایی شغلی کارکنان پایان نامه ای تحت عنوان”بررسی و سنجش رابطه عوامل فردی با عملکرد کارایی شغلی و فرماندهان و مدیران مراکز آموزش ناجا” نگارش سرهنگ قدرت اله عظیمیان که به این نتیجه رسیده است،که عواملی چون شخصیت،مهارتهای فردی می تواند از عوامل تاثیر گذار بر کارایی مدیران باشد.و همچنین پایان نامه ای دیگر تحت عنوان بررسی تاثیر آموزشهای تخصصی تکمیلی بر کارایی درجه داران رسته انتظامی ناجا نگارش سرگرد سید جمال موسوی که از روش تحقیق توصیفی بوده و با شیوه پیمایشی انجام گرفته در این تحقیق به این نتیجه رسیده است که اگر آموزش را باعث افزایش توان خدمتی و کارایی کارکنان بدانیم اجرای آن ضروری است،ولی اگر صرفا منظور از آن برگزاری کلاس ها و تهیه آمار عملکرد باشد نتیجه قابل قبول نخواهد داشت.پایان نامه ای دیگر تحت عنوان بررسی میزان تاثیر آموزش عرضی افسران جزء بر موفقیت شغلی آنان،نگارش سرهنگ دوم حبیب کاری که از روش پس رویدادی و از نظر هدف کاربردی استفاده شده است.که در این تحقیق به این نتیجه رسیده که آموزش خو و مفید باعث می شود تا کارکنان وظایف خود را با عملکرد بهتری انجام دهند.
محمد حسن پرداختیچی:
در تحقیق خود نتیجه می گیرد تغییر، رمز ادامه حیات هر موجود زنده از جمله سازمانهاست از این رو سازگاری و تطابق سازمان با شرایط محیطی از حساسترین وظایف مدیران به حساب می آید و مدیریت،مهمترین عامل تغییر در سازمانها می باشد.بنابراین مدیران باید از مهارتهای حرفه ای برای طراحی و انجام برنامه های تغییر برخوردار باشند، درصورتی که مدیران کشور ما در این زمینه ضعف آشکار دارند و نیاز به ارتقای مهارتهای آنها در این زمینه شدیدا” احساس می شود.
امینیان (۱۳۸۳) درپژوهشی باعنوان بررسی میزان آگاهی مدیران ازمهارت های مدیریتی و رابطه آن باعملکرد مدیریتی آنان،رابطه معنی داری بین مهارت های مدیریتی (فنی،انسانی،ادراکی) وعملکردآنان مشاهده کرد.
درتحقیقی که توسط اصفهانی و اتال (۱۳۸۵) تحت عنوان «بررسی ضرورت ارزشیابی وچگونگی بهبودعملکرد مدیران گروه های آموزشی به عنوان عاملی تأثیرگذار برعملکرد دانشگاه» پرداخته وراه حل هایی چون برگزاری جلسات منظم مدیران گروه ها با مسئولان دانشگاهی،تشکیل کارگاه های آموزشی،گرد همایی مدیران گروههاوتبادل نظرایشان بایکدیگر،ارائه خدمات مشاوره ای واطلاع رسانی به مدیران گروه ها وتهیه جزوات آموزشی درخصوص مسائل مورد نظر رابرای بهبود عملکرد ایشان پیشنهادکرده اند.دراین پژوهش مشخص شدکه علی رغم وجود ارتباط معنی دار بین مهارت فنی وادراکی مدیران گروه ها باکیفیت عملکرد آموزشی گروه مربوط ،بین مهارت انسانی وکیفیت ارتباط معنی داری مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهدکه به منظورارتقای کیفیت گروه های آموزشی لازم است سطح مهارت های فنی و ادراکی مدیران گروه های آموزشی افزایش یابد ؛ ازطرفی ،مقایسه میانگین نمره های کسب شده مدیران گروه های آموزشی درمهارت انسانی نشان می دهدکه کمترین نمره ها مربوط به گروه های علوم پایه وفنی مهندسی است ومیتوان دلیل آنرا عدم تخصص دانشگاهی ایشان درخصوص علوم انسانی ومهارتهای بین فردی دانست . دیگر مهارتی که مدیر دانشگاهی در اداره و نظارت برکار استادان و دانشجویان برای موفقیت یک رهبردانشگاهی کافی نیست وباید مدیران توانایی های خود رادر زمینه های اطلاعاتی ،ارتباطی ، جامع نگری ،نوآوری و پژوهش و … افزایش دهند. بی گمان برای داشتن چنین مهارت هایی مدیران دانشگاهی باید تحصیلات وتخصص کافی داشته باشند.
گودرزی(۱۳۸۴)در تحقیقی تحت عنوان « بررسی الگوهای مهارت های سه گانه مدیریتی و طراحی و تبیین الگوی مهارت های سه گانه مدیریتی برای مدیران سطوح عالی ، میانی و عملیاتی سازمان تربیت بدنی کشور» پرداخته است و به نتایج زیر دست یافته است :بین مهارت های ادراکی ، انسانی و فنی مورد نیاز مدیران سطوح مختلف سازمان تفاوت معنی داری وجود دارد.
موسویان نجف آبادی(۱۳۷۴) در تحقیقی با عنوان « بررسی و مقایسه میزان برخورداری مدیران آموزشی و درمانی از مهارت های سه گانه مدیریت » به بررسی دیدگاه مدیران آموزشی و مسئولین تحت امر آنها در این رابطه و تأثیر آن بر عملکرد مدیران در بیمارستانهای آموزشی علوم پزشکی اصفهان پرداخته است و به نتایج زیر دست یافته است :

    1. مدیران آموزشی نسبت به مدیران درمانی از مهارت های ادراکی ، انسانی ، فنی نسبتاً یکسانی برخودارند.
    1. مدیران آموزشی نسبت به مدیران درمانی از عملکرد یکسانی برخوردارند .

ملاحسینی و برخودار (۱۳۸۵) پژوهشی را با عنوان بررسی رابطه بین مهارت های مدیریتی وعملکرد کارکنان درسازمان های استان کرمان انجام دادند.افراد شرکت کننده دراین مطالعه،کارکنان ومدیران مشغول به کار درشش شرکت دراستان کرمان بوده اند. نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت های مدیریتی و عملکرد مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
رضایی (۱۳۹۰) رابطه مهارت های سه گانۀ مدیران گروه های آموزشی با کیفیت عملکرد آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بررسی کرد. مدیران گروه های آموزشی به عنوان یکی از ارکان مدیریت در نظام آموزش عالی کمتر مورد ارزشیابی قرار گرفته اند از این رو در پژوهش حاضر ارتباط بین مهارت های سه گانه ( فنی ، انسانی ، ادراکی ) مدیران گروه های آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در قالب ۱۷ مهارت ویژه ، با کیفیت آموزشی گروه مربوطه با توجه به شاخص های ۱۸ گانۀ آموزش عالی بررسی شده است جامعۀ آماری ۴۷ نفر از مدیران گروه های آموزشی است که همگی مورد استفاده قرار گرفته اند . اطلاعات از طریق دو پرسشنامه کریمی با پایایی ۹۰/۰ و کیفیت آموزشی حسینی نسب با پایایی ۹۳/۰ جمع آوری شد پس از تجزیه و تحلیل داده های آموزش و محاسبۀ همبستگی وجود ارتباط معنی دار در سطح ۰۰۰۱ /۰ مهارت انسانی ، در سطح ۰۰۹ /۰ مهارت فنی ، در سطح ۰۰۰۱ /۰مهارت ادراکی ، با کیفیت عملکرد آموزشی تأیید شد.
دلخوش کسمایی(۱۳۸۴)درپژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه بین مهارت های سه گانه مدیران دبیرستانهای پسرانه دولتی شهرتهران را با عملکرد آنها بررسی کرد»به این نتیجه دستیافته است که:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:35:00 ب.ظ ]




. نیشابوری، حاکم ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن الضبی، تاریخ نیشابور، مترجم احمد بن خلیفه نیشابوری، تهران، نشرآگه، ۱۳۷۵ش، ص ۷۵-۷۶٫ ↑
. بیهقی، ابوالحسن علی بن زید(ابن فندق)، تاریخ بیهق، تصحیح احمد بن بهمنیار،تهران، کتابفروشی فروغی،۱۳۶۱ش، ص ۱۷۶٫ ↑
. نک: واسیلی ولادیمیروویچ، بارتولد، ترکستان نامه، ترجمه کریم کشاورز، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲ش، ج۱،ص ۶۰۸؛ ابن اثیر، عزالدین، تاریخ کامل، برگردان محمد حسین روحانی، تهران، اساطیر، ۱۳۷۰ش، ج۹، ص ۸۴۵؛ عوفی، محمد، جوامع الحکایات،ص ۱۲۴؛ گرایلی، فریدون، نیشابور شهر فیروزه، خاوران، ۱۳۷۳، ص۹و ص۹۹-۱۰۰(فقط نکته ای که در این منبع وجود دارد و با دیگرمنابع سازگاری ندارد تاریخ وقوع دیدار محمود و ابوسعد است که در این کتاب۴۱۶ق ذکر شده است که اشتباه می­باشد زیرا در این تاریخ ابوسعد درگذشته بود)؛ ابن جوزی، جمال­الدین ابی الفرج عبدالرحمان بن علی، المنتظم فی تواریخ الملوک واِلامم، تحقیق و تقدیم دکتر سهیل زکار، بیروت-لبنان، نشر دارالفکر،۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م، ج۹، ص۲۰۱؛ عتبی، ابونصر محمّد بن عبدالجبار، تاریخ یمینی، تهران، چاپخانه محمّد علی فردین، ۱۳۳۴، ج ۲، ص ۳۱۸-۳۴۱٫ ↑
. انصاری، خواجه عبدالله بن محمد، طبقات الصوفیه، تصحیح عبدالحی حبیبی، تهران، کتابفروشی فروغی، ۱۳۶۲، ص۳۲۵٫ ↑
. همان، ص۲۶۲؛ درباره ‌حکیم‌بودن ابوبکر ورّاق و محمد بن‌علی ترمذی، بنگرید به: برند راتکه، «حکمت و فلسفه: بحثی در حکمه المشرق»، ترجمه مریم مشرف، معارف، دوره ۱۲، ش۱و۲ (۱۳۷۴) ص۶۰-۱۳۹٫ ↑
. پورجوادی، نصرالله،«خرگوشی»، دانشنامه‌ی جهان اسلام، زیرنظرغلام­علی حدادعادل، تهران، نشر دایره المعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش، ج ۱۵، ص۳۹۷؛ ثبوت، اکبر، «روایات شرف النّبی در کتاب­های معتبر شیعه»، آینه میراث، سال۵، ش۴، زمستان ۱۳۸۶، ص۲۵۲؛ کحاله، عمر رضا، المستدرک علی معجم المؤلفین تراجم مصنفی الکتب العربیه، ترجمه عمر رضا کحاله، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۶ق/۱۳۶۴ش، ج۶، ص ۱۸۸؛ ابن عساکر، تبین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، تحقیق دکتر احمد حجازی سقا، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۵م، ص ۲۳۳؛ قیس آل قیس، الایرانیون و الادب العربی رجال فقه الشافعیه، [بی جا]، موسسه البحوث و التحقیقات الثقافیه، ج۴، ص۱۲۷؛ الاسنوی، عبدالرحیم (جمال­الدین)، طبقات الشافعیه، بیروت، چاپ کمال یوسف حوت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م، ج ۱، ص ۲۲۹؛ بیهقی، امام حافظ ابی بکر احمد بن حسین، کتاب الزهد الکبیر، تحقیق واستخراج احادیث و فهرست الشیخ عامر احمد حیدر، بیروت، موسسه الکتب الثقافیه، چاپ اول، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م، ص۱۷؛ ابن جوزی، پیشین، ج۹،ص ۴۴۲۳ و ۴۳۶۸٫ ↑
.پورجوادی، نصرالله، «خرگوشی»، دانشنامه‌ی جهان اسلام،زیرنظرغلام­علی حدادعادل، تهران، نشر دایره المعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش،ج ۱۵، ص۳۹۷-۳۹۸؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۷؛ سبکی، تاج الدین ابی نصر، پیشین، ج ۵، ص ۲۲۲؛ بیهقی، حافظ ابی بکر،پیشین، ص۱۷٫ ↑
. ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن حمدون(یاحمدویه) بن نعیم بن حکیم ضبی نیشابوری، مشهور به حاکم نیشابوری و ابن البیع در دوشنبه سوم ربیع­الاول سال۳۲۱ق در نیشابور متولد شد. او در عصرخود، امام اهل حدیث و در این رشته از مصنفان بزرگ بود. او درتشخیص احادیث صحیح ازغیر صحیح داناترین مردم بود. درنیشابور زاده شد و در سال۳۴۱ق به عراق کوچ کرد.آن­گاه به زیارت خانه خدا مشرف شد. پس ازآن در خراسان و ماوراءالنهر سیر و سفر کرد و از حدود هزار محدث حدیث شنید. در سال ۳۵۹ق قاضی نیشابور شد و چون بارها متولی این امر شده بود به حاکم ملقب گردید. پس ازمدتی، از قضا کناره گرفت تا به امور علمی و تألیف بپردازد. مدتی نیز مقام سفارت میان دیلمیان و سامانیان بدو واگذار شد و به خوبی ازعهده آن برآمد. او کتاب­های بسیاری تألیف کرد که عبارتنداز: تاریخ نیشابور، المستدرک علی الصحیحین، الاکلیل، المدخل الی الاکلیل، مزکی الاخبار، معرفه علوم الحدیث، فضایل فاطمه زهرا، فضایل الشافعی، سؤالات الحاکم للدارقطنی، اربعین، سؤالات السجزی للحاکم، تسمیه من اخرجهم البخاری و مسلم، کتاب الضعفا، امالی العشیات، معجم الشیوخ، فوائد الشیوخ، المدخل الی علم الصحیح است. سرانجام در چهارشنبه سوم یا هشتم صفر سال ۴۰۵ق به عارضه سکته در ۸۴ سالگی درگذشت. او ۷۵سال از عمر خویش را به تحصیل و تألیف گذرانید، زیرا اولین سماع حدیث او در نه سالگی بود یعنی ۳۳۰ق.نک: مؤید ثابتی، علی، ص ۳۲-۴۲؛ جمعی از پژوهشگران، کتاب دایره المعارف تاریخی-رویدادهای تاریخ اسلام، مترجم عبدالسلام ترمانینی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ ۲، بهار۱۳۸۸، ج۲(ازسال ۲۵۱-۵۰۰ق)، ص۳۸۰؛ طاهری مقدم، احمد، «ابوسعد ] سعید؟[ نیشابوری و شرف النبی»، تهران، نشر دانش – نشریه مرکز نشر دانشگاهی، سال سوم بهمن و اسفند ۱۳۶۱ش، شماره۳، ص ۴۹؛ الاسنوی، عبدالرحیم، ج۱، ص۴۷۷؛ ابن عساکر، ص۲۳۵، الذهبی، محمد بن الحافظ، العبر فی خبرمن غبر، کویت، مطبعه حکومه، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۹۶؛ بیهقی، حافظ ابی بکر احمد بن حسین، ص۱۸٫ ↑
. ذهبی، تذکره الحفاظ، حیدرآباد، داراحیاء التراث العربی، ۷۰-۱۹۶۸م، ج۳، ص ۱۰۶۶؛ ابن جوزی، ج۷، ص ۲۷۹ و ج۸، ص۲۳؛ حنبلی، ابن فلاح ابن العماد، شدزات الذّهب، قاهره، مکتبه القدسی، ۱۳۵۰، ج ۳، ص ۱۸۴؛ طاهری عراقی، احمد، «ابوسعد خرگوشی نیشابوری»، نشریه علوم انسانی، معارف، آذر و اسفند ۷۷، تهران، مرکز نشر دانشگاهی دفتر معارف، ش۳، دوره­۱۵، ص ۵-۶؛ قیس آل قیس، ج۷، ص ۳۶۳؛ سیوطی، جلال­الدین عبدالرحمان بن ابی بکر، لب اللباب فی تحریر الانساب، بیروت، نشردارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق، ص ۹۰-۹۱؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص ۳۳۶؛ سمعانی، احمد بن منصور، الانساب، بیروت، داراحیاء التراث العربی،۱۴۱۹ق، ج ۵، ص ۸۴-۸۵ و ۱۰۳، سمعانی پس از نقل قول ابن القیسرانی اظهار شک می‌کند که آیا ابوسعد بدان منسوب است یا آن کوی که خانقاه و قبر ابوسعد در آنجاست منسوب به ابوسعد است؛ محمّد بن جعفرالکتانی در رساله المستطرفه لبیان مشهورکتب السنه المشرقیه تأکید می­ کند «ابوسعد» به سکون کنیه عبدالرحمان بن الحسن الاصبهانی النیسابوری (متولد۳۰۷­ق) است و«ابوسعِید» کنیه عبدالملک بن محمّد بن ابراهیم؛«خرجوش» (به عنوان عَلَم شخص)، «خرکوش» (به عنوان علم مکان :«سکه بنیسابور») درست نیست. محمد بن طاهرابن قیسرانی در الانساب المتفقه، بغداد، نشر مکتبه المثنی،۱۹۶۳م، ص ۴۸ «خرگوش» را قریه‌ای شمرده است در خراسان ولی در منابع ذکری از قریه­ای به این نام نیست. ↑
. آل قیس، قیس،الایرانیون و الادب العربی، رجال التصوف و العرفان،تهران، موسسه التحقیقات و البحوث الثقافیه، ج ۷، ص ۳۶۳٫ ↑
. قیس آل قیس، ج ۷، ص ۳۶۳؛ انصاری، خواجه عبدالله بن محمد، طبقات الصوفیه، تهران، فروغی، ۱۳۶۲ ش، ص۴۷۴؛ خطیب بغدادی،ج۴، ص ۳۷۱-۳۷۲،‌ الصفدی، صلاح الدین خلیل بن ابیک، الوافی بالوفیات، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق، ج ۷،‌ ص۳۳۰٫ ↑
.طاهری عراقی، احمد، «ابوسعد خرگوشی نیشابوری»، نشریه علوم انسانی، معارف، آذر و اسفند۷۷، تهران، مرکز نشر دانشگاهی دفتر معارف، ش۳، دوره­ی۱۵، ص ۶-۷؛ سبکی، تاج الدین ابی نصرعبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی، طبقات الشافعیه الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ‌ج ۴، ص ۲۷۴٫ ↑
. مؤید ثابتی، علی، ص ۹۵؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۷؛ «حدث عن ابیه» عبد الغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من کتاب السیاق التاریخ نیشابور، قاهره، ناشر مکتبه الثقافه الدینیه، ۲۰۰۷م، ق۴۷آ، منتخبه ۹۴ ب، و ابوسعد در شرف النّبی حدیثی از پدرش نقل می‌کند:”اخبرنا ابی رحمه الله تعالی قال اخبرنا ابوعلی محمّد بن عبدالوهاب امام عصره…” عبدالملک بن محمد ابوسعد واعظ خرگوشی، شرف النّبی، ترجمه نجم الدین محمود راوندی، ‌تصحیح و تحشیه محمّد روشن، ‌تهران، بابک، ۱۳۶۱ش ، ص ۲۴۷، و امام ابوعلی محمّد بن عبدالوهاب که ابوعثمان از او روایت از علما و صوفیه نامی نیشابور بوده و در سال۳۲۸ق در گذشته است، نک: سلمی، محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق، ص ۳۶۱-۳۶۵؛ سبکی، تاج­الدین ابی نصر، ج۳، ص ۱۹۲-۱۹۶؛ تاریخ نیشابور، ص ۱۰۳، کلمه «ابن» در بین «ابراهیم» و «ابوعثمان» که در نسخه چاپی و نیز نسخه خطی (ط عکس ق ۴۹ب) تاریخ نیشابوردیده می‌شود اضافی به نظر می‌رسد، مگر این­که مضافٌ الیه «ابن» (نام جّد او) حذف شده و از قلم افتاده باشد. ↑
.پورجوادی، نصرالله، پیشین؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین. ↑
.ذهبی، تذکره الحفاظ، حیدرآباد، داراحیاء التراث العربی، ۷۰-۱۹۶۸م،ج ۳، ص ۸۶۰-۸۶۴، “سمع ]ابوسعد[ الحدیث من الاصم و لم یوجد سماعه الا بعد وفاته”، کتاب السیاق ۴۷آ، منتخبه ۹۴ ب. ↑
.الذهبی، محمد بن الحافظ، العبر فی خبرمن غبر، کویت، مطبعه حکومه، ۱۹۸۳م، ج۲، ص۲۹۳؛ العبادی، ابوعاصم محمد بن احمد، طبقات الفقهاءالشافعیه، لیدن، ناشربریل، ۱۹۶۴م، ص ۸۶؛ ابوسعد در تهذیب الاسراردر نسخه برلین شماره ۲۸۱۹ اوراق ۲۰ آ ،‌۳۵ب دو حدیث از او روایت کرده است. ↑
.ابن جوزی، جمال­الدین ابی الفرج عبدالرحمان بن علی، المنتظم فی تواریخ الملوک والامم، تحقیق سهیل زکار، بیروت-لبنان، نشر دارالفکر، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م، ‌ج ۷، ص ۳۹؛ذهبی، حافظ، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۴؛ مؤید ثابتی، علی، پیشین،‌ ص ۸۷، ابوسعد در شرف النّبی (۲۰۲ ب، ۲۴۹ آ) و تهذیب الاسرار (۷۵ب) و البشاره و النذاره (نسخه کتابخانه موزه بریتانیا شماره ۶۲۶۲-or ، ورق ۱ ب) از او احادیثی روایت کرده است. ↑
. سلمی، طبقات الصوفیه، ص۴۵۴-۴۵۷؛ ‌سبکی، ابی نصر عبدالوهاب، ج۳، ص۲۲۲-۲۲۴، ج۱، ص ۹۵-۹۶؛ مؤید ثابتی، علی، ص ۸۳؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، ناشر داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۸۸؛ ذهبی، حافظ،‌ ج۲، ص ۳۳۶؛ الصفدی، صلاح­الدین خلیل بن ابیک، ج ۹، ص ۲۳۱، ابوسعد در تهذیب الاسرار (۲۱۵ب) روایتی از او نقل کرده است. ↑
.العبادی، ابوعاصم محمد، پیشین، ص ۹۹؛ شیرازی، ابی­اسحاق، طبقات الفقهاء، بیروت، ناشردارالقلم، [بی تا]، ص ۲۹؛ ابن عساکر، تبین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، تحقیق احمد حجازی سقا، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۵م،‌ ص ۱۸۳-۱۸۸؛ ذهبی، حافظ،‌ پیشین، ج ۲، ص ۳۵۲؛ الصفدی، صلاح­الدین خلیل بن ابیک، الوافی بالوفیات، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق،‌ ج۳، ص ۸۲۴؛ طبقات الشافعیه الکبری،‌ ج ۳، ص ۱۶۷-۱۷۳؛ الحافظ ابی زکریا محی الدین بن شرف النووی،‌ تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت، ناشر دارالکتب العلمیه، [بی تا]، ج۲،‌ ص ۲۴۱-۲۴۳، در تهذیب الاسرار ۲۶۰ ب حدیثی از او روایت شده است. ↑
. ذهبی، حافظ، پیشین، ج ۲،‌ص ۳۵۵؛ تاریخ نیشابور، ص ۸۴؛ ابوسعد در شرف النّبی ترجمه فارسی، ص ۲۱۰ و تهذیب الاسرار۵۰ب و ۲۷۵ آ و البشاره و النذاره ۲ب احادیثی از او روایت کرده است. ↑
. طبقات الصوفیه، ص ۵۰۱-۵۰۴، شعرانی،‌ عبدالوهاب، الجواهر و الدرر، قاهره، المکتبه الازهریه للتراث، ۱۹۹۸م، ج ۱، ص ۹۹؛ تاریخ نیشابور، ‌ص ۹۵، عکس ۴۶ آ. به روایت او حدیثی در تهذیب الاسرار (۴۵آ) نقل شده است. ↑
.خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۶۸-۱۶۹؛ الاسنوی عبدالرحیم(جمال الدین)، طبقات الشافعیه، بیروت، چاپ کمال یوسف حوت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م، ج ۲، ص ۳۹۶؛ ابن جوزی، پیشین، ‌ج ۷،‌ص ۶۱؛ تاریخ نیشابور،‌ص ۸۲؛ ذهبی، حافظ، پیشین، ج ۲، ص ۳۲۷؛ الصفدی، صلاح الدین، پیشین، ‌ج۶، ص ۱۲۳؛ ابوسعد در شرف الّنبی ۶۴ ب ۷۶ آ و تهذیب الاسرار ۹۵ آ ،‌۱۸۲ آ، احادیثی از او روایت کرده است؛ نک: طاهری عراقی، احمد، پیشین،ص ۷-۸٫ ↑
. ابوالحسن ماسَرجِس از کبار خاندان ماسرجسی است که نزدیک دو سده در نیشابور سیادت دینی و علمی داشته‌اند. او سبط حسن بن عیسی بن ماسَرجِس است. ماسَرجِس (احتمالاً معّرب mar sergius) رهبر مسیحیان و گویا اسقف نسطوریان، به قرینه عنوان “مار” به معنی سیّد وآقا که در کنیسه­های شرقی اطلاق می‌شده بر قدّیسین و اولیا و اسقفان نیشابور بوده که به دست عبدالله بن مبارک (۱۱۸-۱۸۱ق) مسلمان شده بود. برای ترجمه ابوالحسن ماسَرجِس نک: سمعانی، الانساب، ص ۵۰۱، شیرازی، ابی اسحاق، ص ۹۶، ذهبی، حافظ، ج۳، ص ۲۶-۲۷، الصفدی، صلاح الدین، ج۴،ص ۱۱۶؛ ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۲۰۲؛ النووی، أبو زکریا محیی الدین یحیى بن شرف، تهذیب الاسماء واللغات، ج۲، ص ۲۱۲-۲۱۴؛ ابواسحاق ابراهیم بن احمد بن اسحاق مروزی منسوب به “مروالشاهجان” بوده است. ابن خلکان در وفیات الاعیان درباره اومی­گوید: «فقیهی شافعی بود و امام عصرش در فتوی و تدریس. او فقه را از ابن سریج گرفت و ریاست عراق را بعد از ابن سریج در دست داشت. کتاب­های بسیاری نوشت و مدت زیادی در بغداد تدریس می‌کرد و فتوا می‌داد.» هم­چنین خطیب بغدادی در تاریخ بغداد گوید:«یکی از امامان فقیه شافعی بود که مدت زیادی در بغداد اقامت داشت… و در اواخر عمرش به مصر رفت…» العبادی گوید: «از مجلس او به شهرها ۷۰ امام خارج می‌شد» واسنوی در طبقات الشافعیه گوید که: «امامی جلیل و غوص کننده در معانی بوده و ورع و زهد داشته است و …» سرانجام(در رجب ۳۴۰ق) در مصر وفات یافت و نزدیک ضریح امام شافعی در قاهره مدفون گشت. مهم­ترین اثر او”شرح مختصر المزنی” از بهترین شروحی است که نوشته شده است. درباره او در این منابع می‌توان اطلاعات بیشتری یافت: تاریخ بغداد، ج۶، ص ۱۱، ابی فلاح عبدالحی بن العماد حنبلی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، مصر، ناشر مکتبه القدس، ۱۳۵۰-۱۳۵۱ق، ج ۲، ص۳۵۵؛ حسینی، ابوبکر بن هدایه الله، طبقات الشافعیه، مصحح عادل نویهض، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۹م، ‌ص۹؛ ابن ندیم، محمّد بن اسحاق، ‌الفهرست، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶ش، ص۲۱۲؛ ابوالفداء، اسماعیل بن علی،المختصر فی اخبار البشر، [بی جا]، ناشر محمّد عبداللطیف الخطیب و شرکا، ۱۳۲۵ق، ‌ج۲، ص ۱۰۵؛ یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآه الجنان و عبره الیقظان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۷۰م، ج۲، ص ۲۳۱؛ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۷، رقم ۳؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص۹٫ ↑

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

. سمعانی، احمد بن منصور، الانساب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۹ق، ج ۵، ‌ص ۶۰۲؛ ابن عساکر، پیشین، ص ۲۳۴٫ ↑
. ‌قیس آل قیس، ج ۴، ص ۱۲۸؛ طاهری عراقی، احمد، همان؛ ابراهیم بن محمّد الصّریفینی (م۶۴۱ق) درالمنتخب من کتاب السیاق التاریخ نیشابورق۹۴ ب اشاره به سفر ابوسعد به منطقه جبال هم کرده است، ولی نه در متن نسخه موجود کتاب السیاق ق ۴۷ آ ذکری از جبال هست و نه در آثار موجود ابوسعد روایتی منقول از شیوخ جبال یافت می‌شود؛ حاکم درباره مجاورتش درمکّه گوید: «صحب بها العباد الصالحین و سمع الحدیث من اهلها و الواردین» (تبین الکذب المفتری، ص ۲۳۴) ترجمه: «با بندگان صالح مصاحبت داشت و حدیث را از اهلش و متخصصان آن شنید.». ↑
. به ترتیب نام­ها: شرف النبی ۲۰۰آ، ۲۰۲ آ، ۲۳ ب، ۵آ، ۱۷۰ آ، ۲۶۶ ب، ۲۷۷ ب؛ ترجمه فارسی شرف النّبی باب ۳۵، نسخه پاریس ۱۵۹ ب؛ به ترتیب نام­ها: تهذیب الاسرار ۱۷۶ آ، ۱۶۶ آ، ۲۰۵ ب؛ نک: طاهری عراقی، احمد، پیشین. ↑
. شرف الّنبی ۲۹ب، ۴ب، ۲۴۱ آ؛ علی بن محمّد عمر بن احمدبن مهدی مسعود بن النعمان در سال ۳۰۶ق به دنیا آمد وگفته شده که در پنج سالگی از البغوی، ابن ابی داود و ابن صاعد آموخته است. کتاب «العلل» برای اوست. درباره او گفته­اند: «علم حدیث، ‌معرفت، قراءآت، ‌نحو، ‌فقه، شعر با امانت و عدالت و صحت ودرستی عقیده در او جمع است.» وی در روز سه شنبه هفتم ذی قعده سال ۳۸۵ق وفات یافت. نک: ابن جوزی، جلد ۹، ص۳۳ـ۳۵ و ۴۲۵۵- ۴۲۵۷ و ص ۴۶۰۲؛ تهذیب الاسرار۴۷ آ؛ علی بن المحسن بن علی بن محمّد بن ابی الفهم، ابوالقاسم التنوخی، در شعبان سال ۳۶۵ق دربصره متولد شد و اولین آموزش او در شعبان سال ۳۷۰ ق بوده است. تنوخیان کسانی هستند که اسم عده­ای از قبایل به آن­ها منسوب می‌شود که در بحرین جمع بودند و به یاری هم پیمان بودند و همانجا اقامت داشتند و تنوخ نامیده می‌شدند. او معتزلی بوده و درمحرم سال۴۴۷ ق وفات یافت. ↑
. تهذیب الاسرار۵۳ ب، ۱۰۴ آ، ۱۱۳آ، ۱۲۹ ب؛ تهذیب الاسرار ۲۰۳آ، ۱۹۸ب؛ تهذیب الاسرار، ‌۱۹۵ ب، ۱۳۳ آ، ۷۱ ب، ۱۹۹ ب، ۶۲ ب، ۱۵۵ ب، ۱۱۹ب، ۲۶۶ب، ۱۷ ب؛ نک: طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۹-۱۰٫ ↑
.«سمع بالعراق بعد السبعین و الثلاثمائه» در الانساب، ج ۵، ‌ص ۱۰۲، مأخذی که سمعانی گویا از آن استفاده کرده روایت حاکم بوده است که با همان عبارت ابن عساکر نیز به اسناد خود از حاکم روایت کرده درتبیین کذب المفتری ص ۲۳۴، ولی در نسخه­ چاپی التّبین کلمه “السبعین ” درعبارت فوق “التسعین” ضبط شده است؛ شرف الّنبی ق ۱۷۶ آ؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۱۰٫ ↑
. خطیب بغدادی،‌ ج ۱۰، ص۴۳۲؛ نک: طاهری عراقی، احمد، پیشین. ↑
. ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک، کتاب الصّله، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، [بی تا]، ج۵۰، ص ۲۶۷؛ نک: طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۱۱٫ ↑
. ابن بشکوال، همان؛ ابن فرحون، ابراهیم بن علی،‌ الدیباج المذهب فی معرفه علماءالمذهب، قاهره، دارالتراث، ۱۳۸۷ق، ‌ص ۱۴۰؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۱۱٫ ↑
. همان. ↑
. فارسی، عبد الغافر بن اسماعیل، المنتخب من کتاب السیاق التاریخ نیشابور، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، ۲۰۰۷م. ص ۵۰۱؛ خطیب بغدادی، ج ۱۲، ص ۱۸۸؛ ابن عساکر، ص ۲۳۴؛ طاهری عراقی، احمد، همان؛ پورجوادی، نصرالله، «خرگوشی»، ج۱۵، ص۳۹۸٫ ↑
.سمعانی، الانساب، ج۵، ص ۱۰۲؛ طاهری عراقی، احمد، همان؛ عتبی، ابونصر محمد بن عبدالجبار، تاریخ یمینی، تهران، چاپخانه محمد علی فردین، ۱۳۳۴، ج ۲، ص ۱۲۷؛ کتاب السیّاق ۴۷ آ، نیز به اجمال به خدماتی که او در آن سال قحطی ارائه داد، اشاره می‌کند؛ قیس آل قیس، ج۷، ص ۳۶۳، ج۴، ص ۱۲۸؛ ابن عساکر، ص ۲۳۲٫ ↑
. کتاب السیّاق ۴۷ آ؛ ابن عساکر، ص۲۳۶ و ۲۴۱؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص ۱۲؛ منتخب کتاب السیاق ۲۵آ، و برای ترجمه ابوحازم عبدوی نک: خطیب بغدادی، ج ۱۱، ص ۲۷۲؛ سبکی، ج ۵، ص۳۰۰-۳۰۱، و برای ترجمه ابن منجویه نک: الصفدی، ج ۷، ص ۲۱۷؛ ذهبی، حافظ، ‌ج۳، ص ۱۶۴؛ کتاب السیاق ۸۶ آ، برای ترجمه ابوالمظفر اسفراینی نک: ابن عساکر، ص ۲۷۶؛ سبکی، ج ۵، ص۱۱ و اما جاجرمی از استادان مدرسه‌ی ابوسعد بوده و عبدالغافر فارسی در کتاب السیاق نامش را ذکر نکرده بلکه، فقط نسبت او را بدون ذکر نام یاد کرده است. محتمل است که ابوالقاسم عبدالعزیز بن عمر بن محمّد جاجرمی باشد که به گفته سمعانی در الانساب، ج ۳، ص ۱۶۰-۱۶۱، بعد از سال ۴۴۰ ق فوت کرده است. ↑
.محمّد بن منوّر در حق ابوسعید ابوالخیر گفته: «شیخ ما مذهب شافعی داشته است. و همچنین همه مشایخ که بعد از شافعی بوده‌اند مذهب شافعی داشته‌اند… و از مشایخ هر که پیش از شافعی بوده‌اند مذهب شافعی داشته‌اند… و ازمشایخ هر که پیش از شافعی بوده‌اند بر مذهب گذشته و پیرخود بوده‌اند» میهنی، محمّد بن منوّر بن ابی سعد، الاسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش، ص ۲۰؛ طاهری عراقی، احمد، ص ۱۲-۱۳٫ ↑
. کتاب السیاق، ‌۱۴ آ و ۴۷آ-ب؛ نک: طاهری عراقی، احمد، ص ۱۲-۱۳؛ عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء، ص ۶۵۱٫ ↑
. بیهقی، حافظ ابوبکراحمد بن الحسین، دلائل النبوه، تحقیق السیّد احمد صفر، القاهره، ۱۹۷۰، ج۱، ص ۶۷، برای ترجمه‌، منتخب السیاق ۳۰آ، سبکی،‌ج ۴، ص ۸-۱۶؛ ‌ذهبی، حافظ، ‌ج ۳،ص ۳۴۲، ابن کثیر،ج ۱۲، ص ۹۴؛ سمعانی، الانساب، ‌ج ۵،ص۱۰۱-۱۰۲؛ سبکی، ج ۵، ص ۲۲۲ و۲۲۴و۲۳۲، و برای ترجمه نک: الذهبی، محمّد بن احمد بن عثمان، میزان الاعتدال، بیروت، دارالفکر، [بی تا]، ج ۱، ص ۵۱۲-۵۱۳؛ خطیب بغدادی، ج ۷، ص ۴۲۵، ج ۱۰، ص ۴۳۲ و۴۶۸؛ذهبی، تذکره الحفاظ، ج ۳، ص ۱۱۰۹-۱۱۱۱؛ رهاوی، جمیل صدفی، اللباب، بغداد، مطبعه الفرات، ۱۹۲۸م، ‌ج۱، ص ۳۵؛ برای ترجمه‌ نک: خطیب بغدادی، ج ۱۱، ص ۸۳ و ‌ج ۱۰،‌ص۳۸۵ و ۴۳۲؛ ابن عساکر، ‌ص ۲۷۱-۲۷۶؛ فروزانفر، درمقدمه‌ی ترجمه رساله‌ قشیریه ذکری از روایت قشیری از ابوسعد نکرده است؛ سمعانی، الانساب، ج ۱، ص ۱۹۰٫ ↑
.خطیب بغدادی،‌ج ۱۰، ص ۴۳۲، و برای ترجمه‌ نک: تاریخ بغداد، ج ۱۲ ص ۱۱۵، الکتبی، محمّد بن شاکر بن احمد بن عبدالرحمان، فوات الوفیات،‌ بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص ۱۳۸-۱۳۹؛ سبکی، ‌ج۵، ص ۲۲۲؛ سرآغاز و مولد او خسروآباد بوده و او شاگرد استاد امام ابوسعد خرگوشی بود او از وی احادیث بسیار و مصنفات خرگوشی روایت کند، تاریخ بیهق، ‌ص ۳۱۹؛ منتخب السیاق ۹۴ ب، برای ترجمه‌ نک: سبکی، طبقات، ج ۵، ص ۳۰۰-۳۰۱، ذهبی، تذکره الحفاظ، ج ۳، ص ۱۰۷۲؛ خطیب بغدادی، ‌ج۱۱، ص ۲۷۲؛ سمعانی، الانساب، ج ۵، ص ۱۰۱، و” قد روی عنه الحاکم و هو اسند منه”؛ ابن عساکر، ص ۲۳۵، ‌و در طبقات، سبکی، ‌ج۵، ص ۲۲۲، …. و هو اکبرمنه. و برای ترجمه‌ نک: ابن عساکر، ص ۲۲۷-۲۳۱٫ منتخب السیاق آ –ب؛ ‌سبکی، ‌طبقات، ج ۴، ص ۱۵۵-۱۷۱؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ‌ج۳، ص ۱۰۳۹-۱۰۴۵، طاهری عراقی، احمد، ص ۱۳-۱۴٫ ↑
. ابن جوزی،ج۷،ص ۱۴۶٫ ↑
. ابن عساکر،ص۲۳۴٫ ↑
. سمعانی، ج۵، ص ۸۶ و۱۰۲، کتاب السیاق ۴۷آ درمتن نسخه‌ی موجود “اربع واربعمائه” است که باید اشتباه نویسنده باشد،‌ به قرینه مثل منتخب السیاق ۹۴ ب و روایت منقول ابن عساکر از آن در تبین کذب المفتری،ص ۲۳۶، که درآن “سبع و اربعمائه” است؛ اسنوی،‌ج ۱، ص ۴۷۷، الذهبی، محمد بن الحافظ، العبر فی خبر من غبر، ج ۳، ص ۹۹؛ ذهبی، ‌تذکره الحفاظ، ج۳،‌ ص ۱۰۶۶و۱۱۶۲-۱۱۶۴؛ حنبلی، ابن فلاح، ج ۳، ص ۱۸۴؛ خطیب بغدادی، ج ۱۰، ص ۴۳۲، ابن جوزی، ‌ج ۷، ص ۲۷۹؛ یاقوت حموی، ‌معجم البلدان، مصر، مطبعه السعاده،۱۹۰۶-۱۹۰۷م، ج۲، ص ۴۲۶؛ ابوصالح احمد بن عبدالملک نیشابوری(م۴۷۰ق) از محدّثان نیشابور و مشایخ خطیب بغدادی بوده است، نک: خطیب بغدادی، ‌ج ۴،ص ۲۶۷-۲۶۸؛ کتاب السیاق ۴۷ آ، و ابوعمر محمّد بن الحسین البسطامی (متوفی ۴۰۷ ق یا ۴۰۸ق) ازعلما شافعیه خراسان و قاضی نیشابور بوده است که در طبقات السّبکی، ج۴، ص ۱۴۰-۱۴۳ آمده است. در این منابع به وفات ابوسعد در۴۰۷ق اشاره شده: المنتخب من السیاق، ص۵۰۱؛ الذهبی، محمد بن الحافظ، العبرفی خبر من غبر، ج۳، ص۹۸؛ اسنوی، ج۱، ص۲۲۹؛ و در این منابع به وفات ابوسعد در ۴۰۶ق اشاره شده است:خطیب بغدادی، ج۱۲، ص۱۸۸، ابن جوزی، ج۱۵، ص ۱۱۵، و در مورد دفن پیکر ابوسعد در کوی خرگوش به کتاب الانساب، ج۲، ص۳۴۴،باید مراجعه نمود. ↑
. کتاب السیاق ۴۷؛ سمعانی ،الانساب ،ج۵، ص ۸۶و۱۰۲٫ ↑
. بیهقی، حافظ ابی بکر، ص ۱۸؛ قیس ال قیس، ج ۷، ص ۳۶۴-۳۴۵،ج ۴، ص ۱۲۹ـ۱۳۰٫ ↑
. رحمتی، محمّد کاظم، «زین الفتی و مؤلف آن»، قم، نشریه اطلاع رسانی و کتابداری، آینه پژوهش،‌ س ۱۵، ش ۴، مهر- آبان ۸۳، ص ۴۲؛ نک: کحاله، عمر رضا، المستدرک علی معجم المؤلفین تراجم مصنفی الکتب العربیه، ترجمه عمر رضا کحاله، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۶ق/۱۳۶۴ش، ج۶٫ ↑
. پورجوادی، نصرالله، «خرگوشی»، ج ۱۵، ص ۳۹۸-۳۹۹٫ ↑
. ۱۶ب، ۳۳ب-۳۴آ، ۸۹آ، ۱۱۴آ، ۱۲۰ب، ۱۲۱ب، ۱۵۴آ؛ به ترتیب اسامی: ۱۲۰ب، ۲۲۷ب، ۴۳آ، ۱۲۱آ وب، ۴۴ب،۴۶ب، ۹۵ب؛ از جمله: ۹۵آ، ۱۰۱آ، ۱۲۲آ، ۱۱۳ب، ۱۲۴ب، ۱۲۹ب، ۱۳۵آ، ۱۴۳-۱۴۴، ۱۶۶ب، ۱۷۸آ، ۱۸۹ب، ۱۹۰ب، ۲۱۱آ، ۲۲۴، ۲۴۰آ؛ طاهری عراقی، احمد، پیشین، ص۱۷٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




تفهیم اتهام باید فوری به عمل آید که شخص متهم به اطلاع ار اتهام و حیثیت تحت نظر قرارگرفتن خود آگاه به دفاع از خود باشد و این قید بلافاصله بیانگر فوری بودن تفهیم اتهام است و این اقدام مفید مقنن از تحت نظر وبازداشت متهم برای اطلاع از اتهام و علت تحت نظر ممانعت می کند و این اطلاع آنی از اتهام و علت تحت نظر و علت تحت نظر ممانعت می کنند و این اطلاع آنی از اتهام از حقوق بدیهی و اولیه متهم تحت نظر است که باید از آنان مطلع گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب) کلی بودن تفهیم اتهام
ج) مستدل بودن تفهیم اتهام
در تفهیم اتهام صرف تفهیم اتهام کفایت نمی کند باید با دلایل و مستندات به تفهیم اتهام پرداخت، تفهیم اتهام فرد که به چه علت و دلایل فرد مورد اتهام واقع شده است نیز توجه شود و منطبق باشد تا از تفهیم اتهام واهی و بی دلیل به متهم خودداری گردد.
د) صریح بودن تفهیم اتهام
تفهیم اتهام باید به شفافیت و روشنی صورت گیرد . باید به زبان و روشنی تفهیم شود که برای متهم قابل درک و فهم باشد و مقصود آن را بفهمد و تفهیم نباید با الفاظ کنایه آمیز یا به تعریض و یا عبارت کلی و مبهم صورت گیرد البته وقتی تفهیم اتهام به تفصیل باشد خود به خود تا حد زیادی صراحت نیز دارد . یکی از عللی که می تواند به عدم صراحت اتهام تفهیم شده دامن بزند عدم تشخیص دقیق و ضعف اتهامی توسط مقام قضایی است .
۳- رعایت اصل برائت
اصل برائت یکی از اصول بنیادین حقوق جزا است که به دفاع از اولین و مهمترین حق دفاعی متهم می پردازد و فرض برائت سنگ بنای مفهوم دادرسی عادلانه است و از لزوم اولیه دادرسی عادلانه می باشد.
مطابق ماده ۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری جدید که مقرر می دارد : چنانچه شخص در مظان اتهام جرم قرار گرفت ، چنانچه در دادگاه مشخص شود که فرد مذکور مجرم نیست، قرار مجرمیت این قانون تبدیل به قرار جلب دادرسی شده و دادسرا حق ندارد فرد را مجرم خطاب کند چرا که مطابق قانون اساسی اصل برائت است .
متهم از نظر فقه و حقوق جزا کسی است که جرمی به او نسبت داده شده ولی دادگاه صالح در جهت احراز یا رد آن رأی صادر نکرده است ، چنین شخصی مطابق اصول اولیه حقوق جزای عمومی در سنگر برائت پناه گرفته و در حکم بی گناه تلقی می شود. بنابراین باید در برابر صدمت احتمالی ناروا مورد حمایت قانون قرارگیرد و به تناسب هر کدام از مراحلی که در روند دادرسی با آن مواجه می شود حقوق مناسبی در نظر گرفته شود ، نگاه جامع در بررسی حقوق متهم ناشی از نگاه انسانی که متهم می شود و صرف نظر از این که متهم تبرئه یا محکوم شود یک انسان است و باید رفتار با وی در طول دادرسی و مقدمات آن منطبق با کرامت انسانی و شأن و منزلت یک انسان باشد این نگاه جامعه ما را در نظام حقوق اسلام و آیین دادرسی کیفری در قانون اساسی ایران مشاهده می کنیم .
در سایه اصل برائت عدم عطف قوانین ماهوی کیفری به گذشته و لزوم تفسیر مضیق قوانین کیفری رخ می دهد سامانه کیفری بر این اساس به قیاس در فرایند رسیدگی و تمسک به مفهوم مخالف و مستندات ظنی و ادله متزلزل منع می شود. [۳۱]
اصل برائت ریشه اش اصل عدم در منطق است و بنابراین اصل لزوم حفظ کرامت انسانی الی الخاتم می باشد، ریشه اصل برائت مطلق است در اسلام هم می توان به استناد برخی آیات و روایات چنین گفت که اصل و برائت و مجرم بودن متهم است و گناهکار و متهم بودن باید به اثبات برسد و بنابراین قانون اساسی ایران بر اساس شرع اسلام پایه ریزی شده است ، اصل برائت را در اصول اساسی افراد در اصل ۳۷ قانون اساسی مقرر داشته است : اصل بر برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم نیست، این اصل از قانون اساسی و مانند تمامی قوانین سلطه و سیطره دارد و یکی از اهداف اساسی اصل برائت حمایت از حقوق متهم می باشد .
بند چهارم )
۴- ثبت هویت متهم
نخستین اقدام قبل از شروع بازجوئی از متهم پرسیدن نام ومشخصات اوست که استعلام هویت نام دارد ، نظر به تشابهاتی که ممکن است بین نام و نام خانوادگی و سایر عناصر متشکل هویت افراد با یکدیگر وجود داشته باشد، هویت متهمان باید به طور کامل مورد استعلام قرارگیرد[۳۲] .
با جستجوی در قوانین موجود موضوعی تحت عنوان ثبت مشخصات متهم تحت نظر در دفاتر مخصوص دیده نمی شود و این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که با حقوق اولیه متهم در ارتباط است . وجود ثبت هویت متهم رعایت قوانین را بر ضابطین دادگستری افزایش می دهد و از سوءاستفاده های احتمالی و اعمال اقدامات غیر قانونی و سلیقه ای و به طور کلی تضییع حقوق متهم تحت نظر جلوگیری می کندزیرا ثبت هویت متهم در دفاتر مخصوص مشخصات سجل متهم – ساعات شروع و پایان و مدت تحت نظر ابلاغ حقوق دفاعی متهم و دیگر اطلاعات مربوط به متهم در آن قید وثبت می شود و در امر نظارت و بازرسی مقامات قضایی قابل بهره برداری می باشد.
قانونگذار در ماده ۱۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری جدید مصوب ۱۳۹۲ این تکلیف مرجع تحقیق و مشخصاتی را که باید پرسیده شود بدین شرح بیان نموده است : بازپرس ابتدا اوراق هویت متهم را ملاحظه و سپس مشخصات متهم – نام- نام خانوادگی – نام پدر – شهرت- سن – شغل- میزان تحصیلات –و ضعیت تأهل- تعداد فرزندان – تابعیت – سابقه کیفری و همچنین نشانی محل سکونت و محل کار او اعم از شهر – بخش- دهستان- روستا- خیابان – کوچه- شماره و کد پستی منزل- شماره ملی – پیام نگار ( ایمیل) و شماره تلفن و همراه او را به طور کلی دقیق و پرسش می کند و به نحوی که ابلاغ احضار و سایر اوراق قضایی به متهم به آسانی مقدور باشد.
از سوی دیگر از آنجایی که شرط اول فقط حقوق و آزادی های فردی اشخاص و اعضای جامعه در مرحله تعقیب و تحقیق ، شناسایی هویت و اقعی کسی است که تحت تعقیب اعضای جامعه در مرحله تعقیب یا تحقیق ، از بازداشت ها ی بیهوده و نا به جا و تبانی و مواضع متهمین برای نشست دستگاه عدالت کیفری در برخورد با مجرمین خصوصاً جرائم سازمان یافته یا فرار از عواقب آن ( آثار تکرار جرم) جلوگیری می کند[۳۳] .
مهمترین نکته این مرحله از تحقیق این است که نشانی اعلام شده توسط متهم به عنوان اقامتگاه او تا اعلام تغییر آن توسط وی و ارائه نشانی جدید همچنان معتبر باقی می ماند. و هر گونه ابلاغ و نشانی سابق در صورت عدم اعلام نشانی جدید ، قانونی محسوب شده و منشاء اثر خواهد بود که قانونگذار در ماده ۱۹۴ اعلام می کند بازپرس در ابتدای تحقیق به متهم تفهیم می کند محلی را برای اقامت خود اعلام می کند محل اقامت قانونی او است و چنانچه محل اقامتی را تغییر دهد باید سجل وآدرس جدید بدهد به گونه ای که ابلاغ ممکن باشد اعلام کند و در غیر این صورت احضاریه و سایر اوراق به محل اقامت اعلام شده فرستاده می شو.د و عواقب با او می باشد .
بند پنجم ) حق سکوت
سکوت در لغت عبارت است از خودداری از گفتن و حرف نزدن و خاموشی در مفهوم حقوقی نیز سکوت یعنی عدم اعلان اراده صریح باطنی و امری سلبی است چرا که سکوت چیزی جز عدم نیست [۳۴] .در ترمینو لوژی حقوقی سکوت اینگونه معنا شده است سکوت خودداری از گفتن است، سکوت دلالت بر رضا نمی کند از همین جا معروف شده است ( ولا ینسب (لساکت قول) [۳۵] در سکوت در حوزه ی اخلاق و مذهب آثاری مترتب است که در حقوق آن آثار بر سکوت مرتب نیست ، حق متهم برای سکوت در مرحله تحقیقات و مدت تحت نظر و سایر فرایند دادرسی ناشی از اصل لازم الرعایه (برائت) است ، مقامات پلیس و ضابطین دادگستری اغلب در مواقع تحت نظر قراردادن متهم بهترین فرصت را برای اعتراف و اخذ اقرار از متهم به دست می آورند و سکوت در این مرحله بهترین روش برای از بین بردن تلاش ها می باشد.
اعلام حق سکوت به عنوان یکی از مهمترین حقوق دفاعی متهم امروزه در قوانین آیین دادرسی کیفری کشورهای مترقی جهان به عنوان تکلیفی نه فقط برای قاضی بلکه برای پلیس و از همان آغاز تحت نظر گرفتن امر منظور شده است. در این کشورها در صورت انصراف متهم از این حق و اظهار سریع وی مبنی برآمادگی به ادای هر گونه پاسخ و متعاقب بردرج این امر در صورت جلسه تحقیق و امضاء آن از سوی متهم ، هر گونه پرسش و پاسخی که در چهارچوب ضوابط قانونی به عمل آید مجاز است.[۳۶]
در خصوص اعلام حق سکوت متهم ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری جدید مصوب ۱۳۹۲ مقررمی دارد: بازپرس پس از شروع به تحقیق به متهم تفهیم می کند که می تواند سکوت کند و در صورت سکوت توسط پلیس به متهم به طور صریح توسط قانونگذار ذکر شده است لیکن از آنجایی که پلیس می تواند به عنوان بازجو از متهم تحقیق نماید. بنابراین اعلام این حق از سوی او به متهم می تواند گامی موثر برحفظ حقوق متهمان در تحقیقات مقدماتی باشد.
حق سکوت متهم یکی از پر بحث ترین حقوق دفاعی متهم است در مسئله این است که آیا متهم حق دارد از پاسخ به پرسش های مقامات صلاحیتدار از حیث ضابط دادگستری در ضمن بازجویی خود داری کند؟ اکثر نظام دادرسی کیفری پذیرفته اند که متهم حق دارد آزادانه از قدرت خودی برای پاسخ گویی یا امتناع از آن استفاده کند، قوانین کشو.ر ما نیز مقررات صریحی دراین باره پیش بینی کرده اند یا رویه قضایی بهد ترویج چنین حقی را برای متهم تثبیت نموده است.
بند ششم : حق انجام پرسش های مفید و روشن از متهم
برابر قسمت پایانی ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری جدید که تقریباً به تکرار ماده ۱۲۹ قانون آیین دادرسی کیفری (۱۳۷۸) می باشد پرسش ها باید مفید – روشن – مرتبط با اتهام و در محدوده آن باشد ، پرسش تلقینی با همراه با اغفال، اکراه و اجبار ممنوع است منظور از مفید بودن سؤال این است که سؤال به کشف جرم و احراز واقعیت کمک کند . سؤالی که نتواند قاضی را به کشف جرم هدایت کند ، مفید به شمار نمی آید[۳۷] .
بازجو و مأمور تحقیق باید از طرح سؤالات کلی وجامع پرهیر نماید . سؤالات باید کوتاه – صریح و مختصر و محدود به یک بحث بوده و به آسانی قابل درک و فهم باشد و از کلماتی که مضنون قادر به فهمیدن آنها می باشد باید بهره گرفت .
بنابراین نباید سؤالاتی که بازپرس از متهم می پرسد تلقینی باشد به این معنا که پاسخ های متهم القا کند زیرا با توجه به شرایط روحی متهم و اینکه متهم علاقمند است با پاسخ های خود هر چه زودتر جلسه بازجویی را به پایان برساند ( خواه مجرم باشد خواه نباشد) همچنین سؤالاتی میتواند موجب تمکین ناخودآگاه وی نسبت به پاسخ شود و متهم را ناخواسته به طرف اشتباه سوق دهد[۳۸] .
منظور از روشن بودن این است که در کاربرد سؤالات از کلمات و عناوین غیر متعارف اجتناب شود و صریح باشد . منور از ارتباط این است که سؤالات معقول باشد و مرتبط با موضوع جرم باشد. یعنی در تعدد و متنوع بودن هدف مشخصی را دنبال کند .
سؤالات تلقینی ، سؤالاتی است که متهم را به دادن جواب مشخص و مطرحی وا می دارد .
علاوه بر طرح سؤالات و پرسش های مفید ازسوی بازجو درک و ثبت پاسخ ها نیز باید بدون تبدیل ، تحریف و تغییر باشد تا اظهارات و گفته ها متهم در جهت حمایت از حقوق او کمک نماید . ماده ۱۹۹ قانون آیین دادرسی کیفری جدید مقررمی دارد پاسخ پرسش باید بدون تغییر ، تبدیل، تحریف نوشته شود و پس از قرائت برای متهم به امضاء یا اثر انگشت او برسد . متهم با سواد خودش پاسخ را می نویسد مگر آنکه نخواهد از این حق استفاده کند.
بعلاوه بند چهارده ماده واحده قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مقرر می دارد : پاسخ ها به همان کیفیت اظهار شده و بدون تغییر وتبدیل نوشته شود و برای اظهار کننده خوانده شود وافراد باسواد در صورت تمایل خودشان مطالب را بنویسند تا شبه تحریف یا القا ایجاد نگردد .
بند هفتم ) حق داشتن وکیل
یکی از حقوق شهروندی متهم در فرایند دادرسی کیفری حق داشتن وکیل یا مشاور حقوقی است که از مهمترین اجزای حق دفاع متهم و تضمین دادرسی عادلانه در موازین بین المللی حقوق بشر است .
حق دادرسی عادلانه و منصفانه حکم می کند که متهم تحت نظر از داشتن وکیل بهره مند باشد. داشتن وکیل تضمین کننده حق دفاع متهم تحت نظر است . مهمترین معیار تضمین حق دفاع متهم پیش بینی حق انتخاب وکیل برای وی در قوانین شکلی آیین دادرسی کیفری است.
اصل تضمین حق دفاع متهم از چنان اهمیتی برخوردار است که در جرائم سنگین که مجازات قصاص، اعدام و حبس ابد دارد ، قانونگذار قاضی پرونده ها را ملزم به انتخاب وکیل برای متهم نموده مگر در موارد استثناء در چنین جرایمی بدون حضور وکیل جلسه دادگاه رسمیت ندارد[۳۹].
یکی از مهمترین مداخله ای که در فرایند قضایی شناسایی و اجرای حق مزبور اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند مرحله ی تحقیقات مقدماتی است که سنگ بنای اولیه ی پرونده اتهامی در این مرحله گذاشته می شود. که تاثیر برمرحله مقدماتی و نحوه دخالت وکیل مدافع در این مرحله امکان ناپذیر می باشد.
اصل ۳۵ قانون اساسی مقررمی دارد: در همه دادگاه ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
حق استفاده متهم تحت نظر از وکیل مدافع و معاضدت قضایی به رسمیت شناخته می شود که خوشبختانه این حق داشتن وکیل در تمامی مرحله در قانون آیین دادرسی کیفری به خوبی پیش بینی شده است و حق دسترسی به وکیل از حقوق متهم شمرده شده است. حق حضور وکیل در تحقیقات مقدماتی برخلاف ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ که مقرر می داشت در مرحله تحقیقات مقدماتی وکیل حق اخذ کپی از پرونده را نداشت و صرفاً به تجویز ماده مذکور متهم می توانست یک نفر وکیل همراه خو.د داشته باشد وکیل صرفاً پس از اتمام و خاتمه تحقیقات مقدماتی مطالبی را که برای کشف حقیقت و دفاع از متهم با اجرای قوانین لازم می دانست به قاضی اعلام می نمود.
اما برابر ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری جدید متهم می تواند در مرحله تحقیقات مقدماتی یک نفر وکیل دادگستری همراه خود داشته باشد این حق باید پیش از شروع تحقیق توسط بازپرس به متهم ابلاغ و تفهیم شود ، چنانچه متهم احضار شود این حق در برگه احضاریه قید و به او ابلاغ می شود، وکیل متهم می تواند با کسب اطلاع از اتهام و دلایل آن، مطالبی را که برای کشف حقیقت و دفاع از متهم یا اجرای قانون لازم بداند اظهار کند، اظهارات وکیل در صورت مجلس نوشته می شود این ماده از مواد طلایی مقرر در قانون جدید بوده که منطبق با اصول حقوق بین الملل بشر می باشد و در قانون سابق به قبل از ختم دادرسی ترتیب مزبور مقررنشده بود.
با اشاره به اهمیت ماده قانون آیین دادرسی کیفری جدید تبصره ذیل ماده ۱۹۰ تایید می کند که سلب همراه داشتن وکیل یا عدم تفهیم موجب بی اعتباری تحقیقات می شود و این در حالی است که موضوع نبودن وکیل به همراه متهم همیشه باعث شده بحث های زیادی ایجاد کند.
در تبصره ۲ ماده ۱۹۰ قید شده که در جرایمی که مجازت آن سلب حیات یا حبس ابد است ، چنانچه متهم اقدام به معرفی وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی ننماید، بازپرس برای وی وکیل تسخیری انتخاب می کند. یعنی اگر متهمی اقدام به معرفی وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی ننماید بازپرس مکلف است که برای او وکیل تسخیری انتخاب کند البته اگر جرایم از زمره جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور باشد بازپرس قرار عدم دسترسی به وکیل را صادر می کند.
همچنین اصل هفتم از اصول مبنایی مربوط به نقش و کلا تاکید می کند حکومت می بایست تضمین کند که همه اشخاص دستگیر بازداشت شده اعم از این که دارای اتهام کیفری باشند یا خیر ؟ دسترسی بی درنگ به یک وکیل خواهند داشت[۴۰] .
بنابراین اصل تضمین حق دفاع متهم مبنی بر داشتن حق وکیل است . حق داشتن وکیل به منظور ایجاد احقاق حق و در نتیجه ایجاد آرامش وامنیت از طریق اجرای صحیح قوانین ومقررات است . نقش و تاثیر وکیل بخصوص در جمع آوری و ارائه دلایل مناسب و کافی در دفاع از متهم و اغناء وجدان آگاه قاضی را در کشف حقیقت و رسیدن به نتیجه صحیح هدایت میکند و چه بسیار پرونده هایی که به علت عدم آشنایی اصحاب دعوی وطرفین شکایت به موارد قانونی و به علت عدم استفاده از وکیل پرونده ها نتیجه و نمره قانونی مؤثری در آنها حاصل نمی شود[۴۱] .
حق داشتن وکیل در تحقیقات مقدماتی و لزوم حضور و فعالیت های قانونی وی در دفاع از موکل بویژه در هنگام بازجویی تضمین بسیار اساسی در جهت حفظ حقوق و آزادی های فردی و جلوگیر از اخلال به حق دفاع است. حضور وکیل در تحقیقات مقدماتی موجب بر قراری توازن و تحقق اصل تساوی، سلاح ها در روند دادرسی کیفری است، زیرا حضور قضات مجرب تحقیق، شاکی خصوصی، وکیل یا وکلای او و ضابطین دادگستری در سازمان دادسرا که به انگیزه حمایت از حقوق جامعه و زیان دیده از جرم در امر جمع آوری دلایل به ضرر متهم اشتغال دارند، مستلزم وجود حقوقدانانی فعال و برجسته در کنار متهم به منظور دفاع از حقوق قانونی وی است[۴۲] .
از همین رو قانونگذار در قانون آیین دادرسی کیفری راجع به حق داشتن وکیل در تحقیقات مقدماتی برای متهم در ماده ۴۸ مقررمی دارد : با شروع تحت نظر قرارگرفتن شخص می تواند تقاضای حضور وکیل کند . وکیل باید با رعایت و توجه به محرمانه بودن تحقیقات و مذاکرات با شخص تحت نظر ملاقات نماید و وکیل می تواند در پایان ملاقات با متهم که نباید بیش از یک ساعت باشد ملاحظات کتبی خود را برای درج در پرونده ارائه دهد.
بند هشتم ) حق تماس با خانواده و بستگان و مطلع شدن آنها
اجازه دادن ضابطین دادگستری به متهم جهت ارتباط و تماس با خانواده و بستگان خویش از حقوق اولیه متهم تحت نظر است که فرد می تواند نزدیکان و آشنایان خود را در جریان تحت نظر قراردادن خویش آگاه سازد . علت وضع این حق، مشخص است با این توضیح که متهمی که دستگیر شده آنچنان زیر فشار روانی است که شاید نتواند به نحو مناسبی از خود دفاع کند اما اطلاع رسانی به خانواده وی این امکان را فراهم می سازد که در قانون آیین دادرسی کیفری جدید این حق کاملاً مورد توجه قرارگرفته است و ضابط را موظف به مهیا ساختن شرایط ارتباطات فرد تحت نظر با خانواده وی نموده است . به بیان دیگر احترام به حقوق دفاعی متهم ایجاب می کند که خانواده وی در جریان دستگیری او قراربگیرند تا بتوانند مقدمات دفاع و تسهیلات لازم از قبیل وکیل و ……. را برای او در نظربگیرند. لذا با در جریان قراردادن خانواه متهم از دستگیری وی، دری به روی متهم باز می شود که زمینه ساز احقاق حقوق دفاعیه متهم می تواند باشد.[۴۳]
اقدامات و تعیین مسئولیت ضابطین دادگستری جهت مطلع کردن خانواده متهم و تحت نظر بودن وی در آیین دادرسی کیفری ۱۳۷۸ اشاره نشده است و همواره اطلاع دیگر از دسترسی و تهدیدی برای دادرسی صحیح تلقی شده است.
تماس و ارتباط با خانواده و بستگان از اموری است که باعث کاهش امکان سوء استفاده ضابطین از موقعیت خویش در اذیت و آزار متهم می شود و با این امور را به حداقل می رساند.
بند ۵ ماده واحده قانون احترام به آزادی مشروع و حفظ حقوق شهروندی اعلام می دارد: اصل منع دستگیری و بازداشت افراد ایجاب می نماید که در موارد ضروری نیز به حکم یا ترتیبی باشد که در قانون معین گردیده است و ظرف مهلت مقرره پرونده به مراجع قضایی صالح ارسال شود و خانواده دستگیر شدگان در جریان قرارگیرند.
در قانون آیین دادرسی کیفری جدید قانونگذار در مواد ۵۰-۴۹ نوآوری کرده است و این موضوع را به صورت کامل تری آورده است. در این خصوص در ماده ۴۹ مقررمی دارد : به محض آنکه متهم تحت نظر قرارگرفت حداکثر ظرف مدت یک ساعت مشخصات سجلی- شغل- نشانی- علت تحت نظر قرارگرفتن وی به هر طریقی به دادسرای محل اعلام می شود. دادستان هر شهرستان با درج مشخصات مزبور در دفتر مخصوص و رایانه با رعایت مقررات فصل دوم از بخش هشتم این قانون را به دادرسی الکترونیکی ، نظارت لازم را برای رعایت حقوق این افراد را اعمال می نماید. و فهرست کامل انها را در پایان هر روز به رئیس کل دادگستری استان مربوطه اعلام می کندتا به همان نحو ثبت شود، والدین ، همسر و فرزندان – خواهر – برادر این اشخاص می توانند از طریق مراجع مزبور از تحت نظر بودن آنان اطلاع حاصل نمایند، پاسخگویی به بستگان فوق در باره تحت نظر قرارگفتن تا حدی که به حیثیت اجتماعی و خانوادگی اشخاص تحت نظر منافات نداشته باشد، ضروری است.
همچنین برابر ماده ۵۰ قانون مزبور (جدید) شخص تحت نظر می تواند بوسیله تلفن یا هر وسیله ممکن افراد خانواده یا آشنابان خود را از موضوع تحت نظر بودن آگاه کند و ضابطان نیز مکلفند مساعدت لازم را در این خصوص به عمل آورند. مگر آنکه بنابر ضروت تشخیص دهند که که شخص تحت نظر نباید از چنین حقی استفاده کند. در این صورت باید مراتب را جهت دستور مقتضی یه اطلاع مقام قضایی برسانند.
بند نهم ) اصل منع و ممنوعیت شکنجه
ضرورت تضمین حقوق متهم در فرایند دادرسی کیفری ، ضابطین و پلیس را مکلف به منع شکنجه و اقرار به اجبار می نماید تا دادرسی عادلانه و منصفانه زیر سؤال قرارنگیرد . اکراه و اجبار متهم در پاسخ به پرسش ها در حین بازجویی از مصادیق بارز تجاوز به حقوق دفاعی متهم است . واژه شکنجه به هر عمل اخلاق می شود که عمداً در رد یا رنج های جایگاه جسمی یا روحی به شخص وارد آورد ، خاصه به قصد اینکه از این شخص یا شخص ثالث ، اطلاعات یا قرارداد هایی گرفته شود یا به اتهام عملی که این شخص یا اشخاص ثالث مرغوب یا مجبور شود یا مظنون جرم است تنبیه گردد و یا این شخص یا اشخاص ثالث مرعوب یا مجبور شود و یا به دلیل دیگری که مبتنی بر شکلی از اشکال تبعیض باشد منوط بر اینکه چنین درد و رنج هایی به دست کارگزار دولت یا هر شخص دیگری که در سمت رسمی مأمور دولت بوده است یا که ترغیب یا با رضای صریح یا حتمی او تحمیل شده باشد[۴۴] .
پس متهم به عنوان انسانی مختار که گرفتار انتصاب اتهامی شده است می تواند آزاد باشد و آزادانه سخن بگوید و از اذیت و آزاد او به واسطه داشتن اختیار باید مصون باشد و یکی از شروط تکلیف اختیار است[۴۵] .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




تمامی شرکت ها باید برای اتخاذ تصمیم ها در مورد نام گذاری تجاری ، سرمش ها و خطوط راهنمای قاطعی داشته باشند. سرمشق ها به تصمیماتی که تاکنون بر مبنای ذهنیت هر مدیر اتخاذ شده اند ، عقلانیت و انسجام می بخشند و تبدیل به ابزاری برای توافق و تفویض اختیار می شوند. این امر ، آن گاه ضرورت بیشتری می باید که شرکت ، بین المللی باشد و محصولات بیشماری بفروشد. برای مثال ، جنرال الکتریک[۱۳۵]برای کمک به مدیرانش در انتخاب یکی از چهار نوع سیاست های نام گذاری تجاری چنین سرمشقی را برای تصمیم گیری تدوین کرده است :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

غول اقتصادی[۱۳۶] : جی ای محصول یا شرکت را به عنوان یک نام تجاری منفرد نشانه گذاری می کند(جی ای سیلیکونز[۱۳۷] ، جی ای کرافت انجینز[۱۳۸] ، جی ای موتورز[۱۳۹]). در این جا جی ای به عنوان یک نام تجاری چترگونه عمل می کند.
حمایتی : به وسیله آن ، جی ای در کنار نام یک محصول یا شرکت خاص قرار می گیرد (جی ای – ایکس)
صاحب سهم : به وسیله آن ، از جی ای به شکل مجزا نام برده می شود(ایکس ، عضو گروه ج ای)
محصول یا شرکت خودمختار : هیچ اشاره ای به جی ای نمی کند.
نمودار گردش کار تصمیم گیری از شش معیار تشکیل می شود که یک درخت تصمیم را شکل می دهد :
آیا جی ای شرکت را در کنترل دارد؟(بلی / خیر)
آیا جی ای تعهداتی در این شرکت دارد؟ (بلی/خیر)
آیا طبقه محصول دارای ارزش تصویری است؟(پویا/غیرپویا)
آیا در این صنعت انتظارات کیفی از جی ای وجود دارد؟(بلی/خیر)
ارزش ویژه هویت موجود چیست؟(ضعیف/قوی)
تأثیری که بر تصویر جی ای می گذارد چیست؟(زیاد/کم)
در زیر خلاصه از راهبردهای ذکر شده بیان گردیده است :
محصول – نام تجاری : تخصیص یک نام تجاری خاص به یک محصول منفرد و یکتا (مانند محصولات شرکت پروکتل اند گمبل)
خط – نام تجاری :: اختصاص یک برند خاص به دسته خاصی از محصولات شبیه به هم و یا مکمل هم (مانند شرکت خودروسازی رنو یا محصولات دو در ، چهار در ، دنده اتوماتیک یا معمولی و…)
دامنه – نام تجاری : اختصاص یک نام تجاری خاص با یک وعده یکسان به یک دسته از محصول که توانایی یکسانی دارند.
چتر – نام تجاری : یک نام تجاری از چندین محصول در بازارهای مختلف هر یک با ارتباطات و وعده ای مختص به خود (محصول نام ژنریک خود را حفظ می کند) .مانند کانن که دوربین ، دستگاه های فتوکپی و تجهیزات دفتری را تماما تحت یک نام عرضه می کند .
منبع – نام تجاری : شبیه به استراتژی چتر – نام تجاری با این تفاوت که محصولات مستقیما نام گذاری می شوند و دیگر تحت نام ژنریک قرار نمی گیرند . نام تجاری منبع مانند فرزندانی هستند که می توانند نام کوچک خود را داشته باشند ولی هنوز وابسته به روح خانواده هستند.
حمایت – نام تجاری : نام تجاری حامی محصولات کاملا متنوعی را که تحت نام های تجاری محصول ، نام های تجاری خط یا نام های تجاری دامنه گروه بندی شده اند ، تایید می کند . (نماد مشترک پونتیاک ، بیوک ، اولدزموبیل و شورولت در آمریکا دو حرف است : جی ام یا جنرال موتورز). در یک نام تجاری حامی ، محصولات از مسیرهای خاص خود تحت یک تضمین مشترک ساده تبعیت می کنند. [۲۴]

نمودار (۲-۱) : سطوح مختلف معماری برند کاپفرر
ب)تحقیقات فیلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ
فیلیپ کاتلر[۱۴۰] و گری آرمسترانگ[۱۴۱] درکتاب اصول بازاریابی[۱۴۲] به چهار دسته استراتژی برندینگ اشاره کرده مزایا و معایب هر کدام را بر می شمارند.هر شرکتی در تدوین استراتژی برای نام و نشان تجاری می تواند به یکی از چهار روش زیر عمل کند :
می تواند بر دامنه محصولاتی با نام و نشان تجاری معین بیفزاید(یعنی محصولاتی با شکل ها و اندازه های جدید که از مشتقات محصولات موجود در بازار می باشند ، عرضه کند)
بر دامنه نام و نشان تجاری بیفزاید(یعنی محصولاتی جدید با همین نام و نشان تجاری عرضه کند)
از نام هاو نشان های متعدد تجاری استفاده کند(یعنی برای یک دسته از محصولات از چند نام و نشان تجاری جدید استفاده نماید)
نام هاو نشان های تجاری جدید به کاربرد
گسترش خط محصول[۱۴۳]:
منظور این است که شرکت اقلام دیگری از نوعی کالا با همان نام و نشان تجاری ، به شکل رنگ ، مزه ، محتوا یا بسته بندی جدید عرضه کند.مثلا شرکت دانون به تازگی چندین محصول جدید با همان نام و نشان تجاری عرضه کرد ، هفت نوع ماست با مزه های متفاوت ، ماست بدون چربی و ماست در اندازه های بزرگ و اقتصادی. امکان دارد شرکت به چند دلیل بر خط محصولات خود بیفزاید:
بخواهد برای مشتری تنوع ایجاد کند
متوجه خواست مشتری شده و بخواهد آن خواست را مرتفع سازد
به دلیل ظرفیت مازاد شرکت درصدد عرضه اقلام جدیدی برآید
بخواهد در صحنه رقابت از شرکت های رقیب عقب نماند
بخواهد فضای بیشتری را در قفسه ها فروشگاه های زنجیره ای اشغال کند
گسترش خط محصولات ریسک هایی نیز به همراه دارد . شاید گسترش بیش از حد نام تجاری باعث شود که نام مزبور معنی ویژه خود را از دست بدهد.در گذشته ، هنگامی که مشتری معینی تقاضای کوکاکولا می کرد ، می توانست به یک شیشه شش اُنسی دسترسی پیدا کند. امروزه شرکت فروشنده باید از مشتری بپرسد آیا خواهان نوشابه های سابق است یا نوشابه های جدید؟نوشابه عادی یا نوشابه رژیمی، با کافئین یا بدون کافئین؟شیشه ای یا قوطی فلزی؟ریسک دیگر این است که امکان دارد گسترش دادن محصولات باعث شود که کالای مورد بحث به تعداد کافی به فروش نرسد و هزینه های مربوط به تبلیغات را جبران ننماید.حتی ، هنگامی که این اقلام ، فروش خوبی داشته باشد ، امکان دارد این فروش موجب کم شدن فروش اقلام دیگر (از همین نوع محصولات )شود. زمانی گسترش دادن دامنه محصولات کارساز واقع می شود که بتواند بخشی از فروش شرکت رقیب را به خود تخصیص دهد و نه این که موجب کاهش فروش اقلام دیگری از همین کالا شود.
گسترش دادن نام و نشان تجاری[۱۴۴] :
مقصود این است که برای محصولات جدید در گروه جدیدی از محصول از یک نام و نشان تجاری موفق استفاده و به عمل آید.مثلا شرکت هوندا برای محصولات مختلفی نظیر خودرو ، موتورسیکلت ، برف روب ،چمن زن ، موتور قایق و برف پیما از همین نام ونشان تجاری استفاده می کند.گسترش دادن نام ونشان تجاری باعث می شود که محصولی به سرعت دارای شهرت شود و مردم سریع تر آن را بپذیرند. هم چنین برای تبلیغات به هزینه های زیاد نیاز ندارد.(در مقایسه با محصولی که با نام و نشان جدید عرضه می شود).از سوی دیگر ، استراتژی مبتنی بر گسترش دادن نام و نشان تجاری می تواند ریسک هایی داشته باشد.امکان دارد گسترش دادن نام و نشان تجاری موجب مخدوش شدن تصویری شود که مصرف کنندگان از نام و نشان تجاری اصلی دارند.اگر محصولاتی با نام و نشان تجاری شکست بخورد ، باعث می گردد که نگرش مشتری به سایر محصولاتی که با همین نام و نشان تجاری عرضه می شود ، تغییر کند. فراتر این که امکان دارد نام و نشان تجاری برای محصولی جدید مناسب نباشد، اگرچه آن محصول دارای ساخت عالی باشد و نیاز مشتری را ارضاء نماید.از سوی دیگر امکان دارد کاربرد بیش از حد یک نام و نشان تجاری باعث شود که جایگاه خاص این پدیده در ذهن مصرف کننده از بین برود.
نام و نشان چندگانه تجاری :
اغلب ، شرکت ها ، یک دسته از محصولات را با نام ها و نشان های تجاری چندگانه به بازار عرضه می کنند .شرکت پروکتر اند گمبل چندین دسته از شوینده با نام ها و نشان های متفاوت به بازار عرضه می کند. تعدد نام و نشان تجاری برای شرکت تولید کننده این امکان را به وجود می آورد تا از فروشگاه ها بخواهد که فضای بیشتری را به این محصولات (در فقسه های خود) تخصیص دهند. یا شرکت با عرضه محصولاتی مشابه با نام ها و نشان های تجاری متعدد در صدد برآید که از محصولات خود در برابر محصولات رقیب دفاع کند. سرانجام امکان دارد شرکت ها نام هاو نشان های متفاوت بر کالاهای مشابهی بگذارند که به مناطق یا کشورهای مختلف عرضه می شوند و در این زمینه تفاوت فرهنگی و زبانی رعایت شود.
یکی از نقاط ضعف تعدد نام و نشان تجاری این است که هر محصولی با نام و نشان تجاری خاص تنها بخش کوچکی از سهم بازار را به خود اختصاص می دهد و شاید برخی از این اقلام چندان سودآور نباشند. در برخی موارد شرکت صلاح نمی داند که منابع خود را با چند نوع نام و نشان تجاری مرتبط سازد و تنها به تعداد انگشت شماری از نام ها و نشان های تجاری سودآور اکتفا کند.چنین شرکتی تعداد نام و نشان تجاری را کاهش می دهد وبرای عرضه محصولات با نام ها و نشان های تجاری جدید به روش دقیق تر عمل خواهد کرد.
نام ها و نشان های تجاری جدید :
این امکان دارد زمانی که شرکت محصولی جدید عرضه می کند ، هیچ یک از نام ها و نشان های تجاری کنونی درخور آن نباشند،از نامی جدید استفاده کند.برای مثال شرکت سیرز برای دسته های مختلفی از محصولات خود خانواده متفاوتی از نام های تجاری به کار می برد.یا امکان دارد یک شرکت بر این باور باشد که برخی از نام ها و نشان های تجاری قدرت و جذابیت خود را از دست داده اند و باید در اندیشه نام و نشان تجاری تازه بود. سرانجام امکان دارد شرکت از طریق خرد شرکت دیگر به نام و نشان تجاری جدید دست یابد.
درباره به کارگیری چند نام و نشان تجاری ، امکان دارد شرکتی که محصولاتی را با نام و نشان تجاری جدید عرضه کند ، نتواند منابع کافی در این راه صرف نماید و در برخی از صنایع ، مثل صنایع مربوط به محصولات بسته بندی شده و آماده ، مصرف کنندگان و فروشندگان با این مسئله رو به رو می شوند که با وجود این همه نام و نشان تجاری آن ها را در نوعی بحران قرار خواهد داد.

نوع محصول

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]




۲-۲-۴- فرم چند هسته ای [۸]
چنسی هریس و ادوارد اولمن[۹] دو محقق برجسته آمریکایی با بهره گرفتن از نظریه­ های مناطق دایره­ای شکل ارنست برگس و ساختار قطاعی همر هویت به تنظیم و ارائه نظریه تازه­ای توفیق یافتند که با عنوان ساخت چند هسته­ای معروف است. این دو عقیده دارند استفاده از زمینهای شهر اغلب در اطراف چند هسته مستقل شهری و در کناره­های یک هسته یا یک مرکز معین ظاهر می­شوند. در این نظریه ،هسته و مرکز به عواملی اطلاق می­گردد که در اطراف آن امکان توسعه شهر وجود دارد، مانند عوامل مسکونی، تجاری، صنعتی، دانشگاهی، خرده فروشی، عمده فروشی، مذهبی، زیارتگاهی و گذران اوقات فراغت (شکوئی ،۱۳۸۷: ۵۲۰ ).
ریچارد چورلی و پتر هاگت جغرافیدانان انگلیسی تعداد و موقع هسته های اصلی شهر را مربوط به وسعت ، جمعیت و عوامل تاریخی آن می دانند . در شکل گیری هسته های متعدد درون شهری عواملی از قبیل :
فعالیت های ناهمسان و ناهماهنگ در منطقه ای از شهر،فعالیت های ویژه و تخصص در منطقه ای از شهر ، تفاوت فاحش در میزان اجاره،تمرکز و تراکم بخشی از فعالیت های شهری می توانند نقش داشته باشند .
بخش مرکز تجاری شهر؛ ۲- منطقه صنایع سبک؛ ۳- منطقه مسکونی طبقه سوم؛ ۴- منطقه مسکونی طبقه متوسط؛ ۵- منطقه مسکونی طبقه اول؛ ۶- منطقه صنایع سنگین؛ ۷- منطقه تجاری دور از مرکز شهر؛ ۸- حومه مسکونی؛ ۹- حومه صنعتی
شکل(۲-۲-۴)ساخت چندهسته ای شهر مأخذ: شکوئی، ۱۳۸۷ : ۵۲۱
۲-۲-۵- فرم اقماری
نظریه شهرهای اقماری بی­ارتباط با شهرهای ستاره­ای شکل نیست. به این ترتیب که همه شهر مرکزی باید بوسیله اقماری که به اندازه محدود و فواصل معین در اطراف آن قرار می­گیرند، محصور شود. مرکز اصلی و شکل کلی شعاعی شهر حفظ شده، لیکن رشد اضافی به جای اینکه سبب توسعه مداوم شهر در طول خطوط شعاعی گردد، به صورت شهرک­هایی جدا از شهر اصلی درمی­آید.هر شهرک اقماری دارای مرکز و خدمات خاص خود بوده و مقداری نیز فعالیت های تولیدی دارد. رفت و آمد روزانه معمولاً محلی بوده و در داخل شهرک صورت می­گیرد (لینچ، ۱۳۸۴ : ۴۹۷و۴۹۶ ).
محدودیت ابعاد منطقه از معایب کلی این طرح است؛ زیرا هنگامی که شهر از ابعاد خاص خود گذشت؛ هم بازدهی و هم کیفیت خود را از دست می­دهد.
شکل(۲-۵)الگوی شهر اقماری مأخذ: شیعه، ۱۳۸۱: ۷۱
۲-۲-۶-فرم خطی (کریدوری) [۱۰]
تمرکز رشد در راستای کناره های خطی تقویت شده از بخش تجاری مرکزی و حمایت شده توسط زیر ساختار حمل و نقل عمومی را ساختار کریدوری یک شهر می نامند (ویلیامز و دیگران، ۷۹:۱۳۸۳).
کنزو تانگه[۱۱] را باید یکی از پیشگامان طراحی شهری بر اساس طراحی ساختار و استخوان بندی اصلی دانست. تانگه ایده اصلی خود را با الهام از موجودات زنده بر تغییر ساختار تک مرکزی شهر، که الگویی مرکزی- شعاعی دارد، به یک “الگوی خطی” استوار می کند. وی برای طرح پیشنهادی خود اهداف ذیل را مطرح می نماید:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جایگزینی یک سیستم شعاعی متمایل به مرکز با یک سیستم توسعه ی خطی.
تبدیل استخوان بندی اصلی شهر ، سیستم حمل و نقل و معماری شهری به یک ارگانیسم واحد.
یافتن یک نظام فضایی جدید متناسب با سازمان فضایی شهر و جابجایی جمعیت (پاپلی وهمکار، ۱۱۲:۱۳۸۲).در سالهای گذشته در بیشتر موارد، توسعه ی حوزه های شهری از شکل ستاره ای آغاز می شد و بعدها به شکل نزدیک به دایره می رسید. در سالهای اخیر، ایجاد بزرگراهها، باعث توسعه ی شکل “خطی یا کریدوری” در مسیر این بزرگراهها و گسترش تراکم فشرده ای در سطوح همین کریدورها شده است. (شکوئی، ۵۳۴:۱۳۷۹)
شکل(۲-۶) الگوی شهر خطی مأخذ: رهنما و همکار ، ۱۳۸۷ : ۲۳
۲-۲-۷- فرم شطرنجی (گسترده )
شبکه مستطیل شکلی از جاده، اراضی شهر را به بلوک­های همسان تقسیم کرده و این وضعیت را می­توان در هر سو ادامه داد. در وضعیت مطلوب ، نه حدود و ثغوری نیاز دارد و نه نقاط مرکزی، هر کاربری می تواند در هر نقطه­ای از شهر قرار بگیرد زیرا کلیه نقاط، دارای دسترسی­های برابر است، بجز کناره­های شهر ، کلیه قطعات زمین نیز همشکل می­باشند.هرگونه تغییر و تحول می ­تواند در هر نقطه در داخل بافت موجود و یا در مناطق توسعه یافته جدید واقع شود. زمینهای استاندارد و هم شکل، استفاده از راه حل های استاندارد شده را ممکن می­سازد. اراضی را می توان به سهولت تفکیک نموده و به فروش رساند. جالب توجه است که شکل شطرنجی به خاطردوهدف کاملاً متضاد مورد توجه قرار گرفته است: یکی به منظور اطمینان از کنترل مرکزی و دیگری تحقق جامعه­ای که افراد آن دارای حقوق فردی برابر باشند(کوین لینچ، ۱۳۸۴: ۴۹۸). این شکل فاقد مرکزیت شهری است و از آنجایی که توسعه شهری نامحدود خواهد بود رسیدن از نقطه­ای به نقطه دیگر مدت زمان زیادی را می­طلبد. برای کوتاه کردن این بعد مسافت معمولاً محورهای مورّب بر آن کشیده می­ شود که این محور­ها نیز تقاطع­های نامناسبی را پدید می­آورند (رهنما و همکار، ۱۳۸۷ :۲۴).
شکل(۲-۷) الگوی شهر شطرنجی مأخذ: رهنما و همکار ، ۱۳۸۷ :۲۴
۲-۲-۸- فرم شبکه محوری باروکی
ترکیب این شکل از یک­سری نقاط مهم از نظر نمادی و برجسته از نظر بصری تشکیل شده که در نقاط مثلثی در سطح شهر پخش شده اند هر دو نقطه بوسیله یک محور ارتباطی به یکدیگر وصل شده است و بعنوان یک محور بصری برای مراکز شهری و همچنین بعنوان ایجاد تداوم و هماهنگی بر روی زمین و نمای ساختمانها عمل می­ کند. اطراف محورهای اصلی را اغلب اقشار اجتماعی بالاوفعالیت­های معتبر و متراکم اشغال می­ کنند به این ترتیب شبکه نامنظم مثلثی شکل با کیفیات خاص، سطح شهر را می­پوشاند. در داخل شبکه می­توان ساختمانها، خیابانها و کاربری­ها را تا آنجا که به مرکز شهر و راه های اصلی لطمه وارد نکند، مستقیما مستقر ساخت ( کوین لینچ، ۱۳۸۴: ۴۹۹ ).
شکل (۲-۸)الگوی شبکه محوری باروکی مأخذ : شیعه ، ۱۳۸۱ :۸۲
۲-۲-۹- فرم مشبک ( توری شکل )
مجتمع زیستی کم تراکمی است که راه های ارتباطی آن کاملاً عریض و بخش عمده اراضی را فضاهای باز، مزارع و یا اراضی بایر تشکیل می­دهد. کاربری­های فعال شهری تنها در امتداد جاده ها و در عمق بسیار کمی مستقر می­شوند و بنابراین طرح مشبک در حقیقت نظیر شبکه­ هایی از مجتمع­های خطی و یا شبکه شطرنجی، بزرگ شده است. تراکم فعالیت­ها آنقدر زیاد نیست که توقف حرکت در ورودی­ ها و در طول راه های ارتباطی مسئله مهمی را برای رفت و آمد ایجاد کند. با فدا کردن تراکم فعالیت­ها و طول رفت و آمدهای روزانه، آرمان های شهر خطی که همان انعطاف­پذیری و دسترسی مناسب می­باشد با سهولت بیشتری قابل حصول خواهد بود ( کوین لینچ، ۱۳۸۴ : ۵۰۱ ).
۲-۲-۱۰- فرم متمرکز( درون گرا)
شهرهای بسته و کاملاٌ خصوصی دوران اسلامی هستند که هنوز هم در بعضی نقاط سنتی دیده می­شوند. در این الگو شکل شهر و اجزای آن محصور بوده و دارای در و دروازه می­باشند و راه های ارتباطی محصور و بن بست­های بسیار تنگ و باریک و سپس ورودی­های خصوصی دارند ( کوین لینچ، ۱۳۸۴ :۵۰۴ ).
شکل(۲-۱۰)الگوی شهر درون گرا مأخذ: رهنماو همکار ، ۱۳۸۷ :۲۵
۲-۳-پارادایم های جدید توسعه شهری
علیرغم وضوح و آشکار شدن معضلات اکولوژیکی ، زیست محیطی و برخی ابهام ها و تضادهای تئوریک در رابطه با مفهوم چگونگی دستیابی به پایداری شهری وجود دارد که به پیچیدگی شرایط می افزاید . در صورتی که این چنین جدل های تئوریکی می توانند به عنوان یک خطر بالقوه و یا مانع اساسی در مسیر تحقق توسعه پایدار عمل کنند .در اواخر قرن بیستم دو بحث و نظریه اصلی و متضاد برای پایداری شهر ها ارائه گردید که عبارتند از :
الف ) نظریه توسعه فرم شهری گسترده (پراکنش و توسعه کم تراکم ) [۱۲]
ب) نظریه توسعه فرم شهری فشرده (متراکم کردن و فشرده سازی )[۱۳] (مثنوی ،۱۳۸۲: ۹۰)
۲-۳-۱-راهبرد پراکنش شهری
«اسپرال» یا «پراکندگی» اصطلاحی است که به معنای رشد سریع و پراکنده نواحی متروپل و حتی شهرهای کوچک است که در برخی موارد تا نواحی روستایی یا مرز دِه شهر کشیده شده است (مثنوی ،۱۳۸۲ :۳۱)
اشنایدر وبر اصطلاح پراکندگی را در توسعه بسیار کم تراکم خارج از مراکز شهری، بر روی زمین­هایی که سابقه توسعه نداشته­اند،می داند(سعیدی رضوانی،۱۳۷۵ : ۹).
ازدیدگاهی دیگر، گسترش افقی یا حومه­نشینی الگوی نسبتاٌ جدید ی در سکونتگاه های انسانی است که ناشی از گرد هم آمدن اتفاقی مسکن با تراکم کم و توسعه ­های نواری شکل تجاری است که معلول کاربرد وسیع اتومبیل می­باشد (رهنما و همکار، ۱۳۸۷ :۳۱).
با توجه به تعاریف بیان شده اسپرال در یک منطقه شهری حاشیه­ای، که سرعت رشد و توسعه زمین­های شهری از رشد جمعیت آن منطقه بالاتر و تراکم جمعیت بسیار پایینی دارد ودراثرعدم برنامه­ ریزی صحیح وآگاهانه بوجود آمده است (سعیدی رضوانی، ۱۳۷۵ :۱۰).
مبتکر نظریه شهر پراکنده، ملوین وبر در سال ۱۹۶۲ است.وی که استاد برنامه­ ریزی شهری و منطقه­ای دانشگاه کالیفرنیا است اثرات کامپیوتر را بر روی تجارت آزاد از تمرکز یافتن در مکان­های مرکزی پیش ­بینی کرده و ماهیت پراکنده مناطق غیر کانونی جدید را مورد توصیف و بررسی قرار داده است. ملوین وبر پیش ­بینی کرده که درآینده سکونتگاهای شهری ،غیر­کانونی خواهد بود، به این معنا که سکونتگاه های شهری بیشتر دارای گرایش به پراکندگی و متنوع بودن نسبت به گذشته می­باشند. وی شکل ویژه­ای را برای شهر آینده توصیف نکرد،اما اعلام کردکه شکل شهر در آینده همگن و متجانس نیست، زیرا هزینه­ حمل ونقل و ارتباطات اجازه چنین چیزی را نخواهد داد. بلکه بر عکس شکل­ گیری و گسترش مراکز با ترکیب­ها و تراکم­های متفاوت و طیفی از توسعه فشرده تا پراکنده خواهد بود (زیاری، ۱۳۸۸ :۷۷ ).
فرم شهری پراکنده عمدتا توسط تئوریسین های استرالیایی ، آمریکایی و کانادایی دفاع می شود . حامیان این نظریه عمدتا از سرمایه داران و صاحبان کارخانجات عظیم اتومبیل سازی ، صنایع وابسته و سایر کالاهای مصرفی می باشند و منافعشان بر پایه استفاده از وسایل نقلیه شخصی و آزادی عمل در مصرف سوخت های فسیلی و مصرف هر چه بیشتر منابع ، مواد و ذخایر طبیعت ،باشعار فراهم آوردن شرایط رفاه و راحتی زندگی شهروندان این کشور ها می باشد. ( مثنوی ،۱۳۸۲: ۹۱).
اینگونه شهرها از نظر کیفی و کمی دارای ویژگی­هایی می­باشند که درجدول شماره (۲-۱) به آن اشاره می گردد. جدول (۲-۱) ویژگی­های شهر­ پراکنده

ردیف
ویژگی های کیفی
ویژگی های کمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم