کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



ثالثا در آیه مورد استشهاد، برای حمل حکم پیامبر بر قاضی تحکیم ـ همان‏طور که قبلا هم توضیح داده شدـ، مسئله روشن‏تر است; زیرا در آن‏ جا اصلا سخن از پذیرش یا عدم پذیرش نیست تا حمل بر قضاوت در امور شود؛ بلکه بحث در این است که هرگاه امر مبرمی از سوی خدا و رسول صادر گردید، مؤمنان از خود اختیاری ندارند; یعنی حتی اموری که به ‏طور عادی در اختیار خودشان است، با حکم خدا و رسول، از آنان سلب می‏ شود. این مطلب، حکایت از این می ‏کند که حکم پیامبر شامل همه دستورهایی است که ایشان در موارد مختلف داده‌اند و حتی عمل ‌به این احکام، اعم از این است که او حضور داشته باشد یا نه و در صورت عدم حضور او نیز اگر مسئله‌ای پیش آید که حکمش از سوی پیامبر صادر شده باشد، عمل به آن لازم است.

۴ ـ آیه‌هایی که پیامبر را محور امور اجتماعی معرفی می‏ کنند

محور بودن انبیا در ایجاد قسط در جامعه

قرآن کریم، یکی از اهداف بعثت انبیا را اقامه‌ی قسط در جامعه انسانی معرفی می ‏کند:

«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط…‏ ما پیامبران‌مان را با دلیل‌های روشن فرستادیم و با آن ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت رفتار کنند.» (حدید/۲۵)

عدالت اجتماعی یکی از آرزوهای جوامع بشری در طول تاریخ بوده و هست و همه‌ کسانی که به گونه‌ای اداره جامعه را بر عهده دارند یا می‏خواهند بر عهده بگیرند، آن را به مردم نوید می ‏دهند و خداوند نیز پیامبران را با همین هدف به میان مردم فرستاده و ابزار لازم را نیز که عبارت از کتاب و میزان باشد، در اختیار آنان قرار داده است. (ناگفته نماند که قسط ‌در مورد انبیا، دایره‏ای بسیار وسیع‌تر از آنچه مربوط به زندگی مادی انسان است، را شامل می‏ شود.)

نکته‏ای که در آیه شریفه وجود دارد ـ و جزو سنت‏های تغییرناپذیر خداوند است ـ اینکه مردم در پذیرش هدایت تشریعی خداوند، مختارند. از این رو، رهبری پیامبران بر اساس ایمان تحقق می‏یابد نه بر اساس زور؛ و در این آیه نیز پس از تامین محورهای تحقق قسط در اجتماع که عبارت است از: رهبری معصومان و قانون، قیام به قسط بر عهده خود مردم گذاشته شده است. جالب اینکه قوه‌ی قهریه که یکی از ضروریات برای اصلاح جامعه است، در مرحله بعد قرار داده شده و هدف از آن، نصرت پیامبران و خداوند بیان شده است: «…وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْب‏ إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیز. و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است، پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری می ‏کند. آری، خدا نیرومند شکست ناپذیر است.»

در نتیجه، اجرا شدن قسط در جامعه به وسیله پیامبران، پس از ایمان به آنان تحقق خواهد یافت و پیش از این مرحله ـ همان‏طور که گذشت ـ وظیفه آنان هشدار برای ایمان آوردن کافران و مشرکان است که خود، نوع دیگری از قسط است؛ زیرا در منطق قرآن کریم «…إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیم. به راستی شرک ستمی بزرگ است‏‏‏». از اینجا این پرسش نیز پاسخ داده می‏ شود که چرا عده‌ای از پیامبران به رهبری مردم نپرداختند؟ علت آن را باید در عدم پذیرش ایشان از سوی اقوام مخاطب‌شان جست‏وجو کرد به گونه‏ای که شرایط تحقق یک جامعه‌ مؤمن که تابع ایشان باشد، فراهم نگردید.

اجازه گرفتن از پیامبر هنگام شرکت در امور اجتماعی

در سوره‌ی نور، خداوند بر محوریت پیامبر در امور اجتماعی تأکید می ‏کند و مؤمنان را کسانی قلمداد می ‏کند که در این امور، تابع او هستند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتی‏ یَسْتَْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَْذِنُونَکَ أُوْلَئکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لهَُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم‏. جز این نیست که مؤمنان کسانی‏اند که به خدا و پیامبرش گرویده‏اند، و هنگامی که با او بر سر کاری اجتماع کردند تا از وی کسب اجازه نکنند، نمی‏روند. در حقیقت، کسانی که از تو کسب اجازه می‏ کنند، آنانند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند. پس چون برای برخی از کارهای‌شان از تو اجازه خواستند، به هر کس از آنان که خواستی اجازه ده و برای‌شان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است.» (نور/۶۲)

این آیه شریفه، نقش رهبری مؤمنان را به پیامبر نسبت می‏ دهد و تقدم امور اجتماعی بر امور شخصی را بیان می ‏کند و تذکر می‏ دهد که در امور اجتماعی، هیچ کس حق تک‏روی و عمل بر اساس رأی‌ خویش را ندارد و باید همه‌ امور با اجازه‌ پیامبر انجام گیرد. البته به پیامبر نیز سفارش می ‏کند که اگر افرادی برای رفع گرفتاری‏های شخصی از تو اجازه خواستند، به آنان اجازه بده; ولی این اجازه نیز به خواست ایشان بستگی دارد. در آیه بعد نیز ‌به این محوریت، به گونه‏ای دیگر توجه شده و دعوت پیامبر به عنوان رهبر، غیر از دعوت دیگران تلقی گردیده و به آثار زیان‏بار مخالفت ‏با دستورهای ایشان که تحقق فتنه یا نزول عذاب می‌باشد، پرداخته شده است: «لاتجَْعَلُواْ دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُم بَعْضًا قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنکُمْ لِوَاذًا فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یخَُالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبهَُمْ فِتْنَهٌ أَوْ یُصِیبهَُمْ عَذَابٌ أَلِیم‏. خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی [دیگر] قرار مدهید. خدا می‏داند [چه‏] کسانی از شما دزدانه [از نزد او] می‏گریزند. پس کسانی که از فرمان او تمرّد می‏ کنند بترسند که مبادا بلایی به آنان رسد یا به عذابی دردناک گرفتار شوند.» (نور/۶۳)

علامه طباطبایی در این باره می‏فرماید: «خواندن رسول، عبارت از خواندن مردم به کاری از کارها است; مانند خواندن آنان به ایمان و عمل صالح و خواندن آنان برای مشورت در کارهای اجتماعی و خواندن آنان به نماز جمعه و دستور به آنان در کارهای دنیوی یا اخروی‌شان. پس همه‌ این ها، خواندن از سوی پیامبر محسوب می‏ شود.»[۳]

بدین ترتیب، با توجه به سیاق آیات، این احتمالات که مراد از خواندن رسول، صدا زدن مردم اسم رسول خدا را، مانند دیگر مردم باشد، یا مقصود از مخالفت از امر، در «فلیحذر الذین یخالفون‏» دستور خداوند باشد، منتفی می‏ گردد؛ هر چند اگر این احتمالات را درست نیز فرض کنیم، صراحت آیات در محوریت پیامبر در امور اجتماعی، بر جای خود باقی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:01:00 ق.ظ ]




      1. : ر.ک: ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص۱۴۴ و برای توضیحات بیشتر ر.ک: بخش ۲ توضیحات ذیل ماده ۱۲۴ ل.ا.ق.ت در ص ۱۸۵ تا ۱۸۸ کتاب قانون تجارت در نظم حقوقی کنونی به قلم دکتر محمد دمرچیلی و … ↑

    1. :ر.ک: ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص ۱۴۱: «قانون‌گذار به منظور حفظ سلامت اداری شرکت، بعضی اشخاص را از عضویت در هیات مدیره شرکت های سهامی محروم ‌کرده‌است.» ↑

    1. : ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص ۱۳۶ ↑

    1. :ماده ۲۰۱ لایحه جدید قانون تجارت: «اشخاص زیر نمی توانند به عنوان مدیر شرکت یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی مدیر، انتخاب یا در این سمت ابقاء شوند:

        1. محجوران

      1. تاجر ورشکسته و مدیر یا مدیران و مدیرعامل شخص حقوقی ورشکسته تا پیش از اعاده اعتبار

    1. ـ ماده ۴۶ قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه و اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ «هیچ یک از مدیران، مشاوران یا سایر کارکنان شرکت یا بنگاه مجاز نیستند با هدف ایجاد محدودیت یا اخلال در رقابت در یک و یا چند بازار، به طور همزمان متصدی سمتی در شرکت و یا بنگاهی مرتبط و یا دارای فعالیت مشابه باشند.» ↑

    1. ـ ماده ۲۴ آئین نامه انضباطی شرکت های پذیرفته شده در بورس مصوب ۱۳۸۴ : «مدیر عامل و کلیه اعضای حقیقی هیات مدیره و نمایندگان اعضای حقوقی هیات مدیره (که از این پس مدیر نامیده می‌شوند ) مکلفند طی تعهد نامه ای رعایت کلیه مفاد این آئین نامه را تعهد نمایند . در صورت عدم اجرای آیین نامه ٬ دبیرکل سازمان مکلف است موضوع را به هیئت مدیره سازمان گزارش نماید تا حسب مورد به شرح مواد آتی اتخاذ تصمیم شود.» ↑

    1. ـ ماده ۳۴ آئین نامه انضباطی شرکت های پذیرفته شده در بورس مصوب ۱۳۸۴ : « اشخاصی که در دو نوبت مشمول مجازات های مقرر در مواد ۳۲ و ۳۳ این آئین نامه شوند ٬ نمی‌توانند برای مدت ۱۰ سال به عنوان مدیر در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس انتخاب شوند. ↑

    1. : اسکینی، همان منبع پیشین، ص۱۴۲٫ ↑

    1. : اسکینی، ربیعا، همان منبع پیشین، ص ۱۳۶ . ↑

    1. ـ ماده ۲۰۱ لایحه جدید قانون تجارت: «اشخاص زیر نمی توانند به عنوان مدیر شرکت یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی مدیر، انتخاب یا در این سمت ابقاء شوند:

        1. محجوران

      1. تاجر ورشکسته و مدیر یا مدیران و مدیرعامل شخص حقوقی ورشکسته تا پیش از اعاده اعتبار

    1. : دکتر طباطبائی موتمنی، «حقوق اداری»، ص۱۳۴ ، در بیان وجوه افتراق شرکت های دولتی از مؤسسات دولتی، بر مبنای نوع فعالیت آن ها، فعالیت انتفاعی دولت را در قالب شرکت سهامی عام تحت قواعد حقوق خصوصی و بازرگانی ، در اختیار شرکت های دولتی دانسته شده و فعالیت غیر انتفاعی دولت در قالب مؤسسه‌ دولتی تحت ضوابط حقوق عمومی در پوشش مؤسسات دولتی نیز بعهده مؤسسه‌ دولتی دانسته شده و سازمان شرکت های دولتی بر اساس الگوی تشکیلاتی قانون بازرگانی شامل مدیر عامل و بازرس و هیات مدیره و مجمع عمومی قرار داده شده که تصویب سازمان آن با مجمع عمومی یا هر مرجعی که اساسنامه آن را تعین کرده و سازمان مؤسسات دولتی را تابع فرم تشکیلات عمومی کشور دانسته شده که سازمان امور اداری و استخدامی کشور بر آن نظارت دارد. همچنین مقررات استخدامی شرکت های دولتی مصوب سال ۵۲ ناظر بر استخدام و فعالیت در شرکت های دولتی و مقررات اداری و استخدامی کشور ناظر بر فعالیت و اشتغال در مؤسسه‌ دولتی دانسته شده است. و تصویب بودجه مؤسسات دولتی بعهده مجلس تصویب بودجه شرکت های دولتی بعهده مجمع عمومی شرکت گذارده شده. اموال مؤسسات عمومی ، متعلق به دولت و اموال شرکت های دولتی متعلق به خود شرکت است و معاملات مؤسسات عمومی تابع محاسبات عمومی و آئین نامه معاملات دولتی و از طریق مزایده و مناقصه بوده و معاملات شرکت های دولتی جز در موارد معدود تابع مقررات خاص آن ها است. ↑

    1. : ماده ۱۱ لایحه در دست بررسی قانون تجارت: «دولت و سایر اشخاص حقوقی عمومی که به اعمال حاکمیتی اشتغال دارند تاجر محسوب نمی شوند» در ضمن قانون تجارت نیز کسی را تاجر می‌داند که بنام و برای خود اقدام به فعالیت اقتصادی نماید و بر پایه این عقیده مدیران شرکت های تجاری که به نام و به حساب شرکت مبادرت به فعالیت می نمایند، تاجر تلقی نمی شوند. ↑

    1. : قانون مدیریت خدمات کشوری طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در جلسه ۸/۷/۸۶ کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه مدیریت خدمات کشوری مجلس شورای اسلامی تصویب و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی ۵ ساله آن، در تاریخ ۱۸/۷/۸۶ به تأیید شورای نگهبان رسید. اما مقررات راجع به امر خصوصی سازی از برنامه سوم توسعه به جد دنبال می شد و در قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم موسوم به قانون خصوصی سازی تقریباً همزمان با قانون خدمات مدیریت کشور در تاریخ ۸/۱۱/۸۶ به تصویب مجلس رسید و نهایتاًً در پی مخالفت شورای نگهبان با آن، طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در مورخ ۲۵/۳/۸۷ به تأیید مجمع تشخیص مصلحت رسید. ↑

    1. : پاسبان، محمد رضا، «همان منبع پیشین»، ص۱۵ همچنین ر.ک: مفهوم مخالف ماده ۱۲۶ لایحه در دست بررسی قانون تجارت نیز با این مضمون که «مؤسسات دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و شرکت های دولتی که به موجب قانون خاص، با ذکر نام و ارکان، تشکیل می‌شوند از زمان لازم الاجرا شدن قانون تشکیل، دارای شخصیت حقوقی می‌شوند و نیاز به ثبت ندارند» بر این نظر تأکید دارد! ↑

    1. : ر.ک : جعفری لنگرودی، محمد جعفر، «ترمینولوژی حقوقی» چاپ ششم، انتشارات گنج دانش؛ ذیل عنوان ۸۹۶ کتاب. ↑

    1. : بند ۴ ماده ۱ قانون اجراء سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی: «بنگاه ـ واحد اقتصادی که در تولید کالا یا خدمات فعالیت می‌کند، اعم از آنکه دارای شخصیت حقوقی یا حقیقی باشد.» ↑

    1. : همانند قانون ملی شدن بانک ها در ۱۷/۳/۵۸ و همچنین لایحه قانونی ملی شدن کلیه مؤسسات بیمه کشور مصوب آبان ۱۳۵۸ ↑

    1. : ر.ک: عرفانی، محمود، مقاله «وضعیت حقوقی شرکت های دولتی در ایران و فرانسه»، کتاب «حقوق تجارت تطبیقی»، ص۱۰۶ جلد ۶ ، انتشارات جنگل، سال ۸۸، در این مقاله به وجود ابهام در وضعیت حقوقی در نحوه تأسيس و شرایط انتقال سهام و نحوه سرمایه گذاری در شرکت های ملی یا مصادره شده و همچنین شرکت های تحت پوشش و وابسته اشاره شده. ↑

    1. : ر.ک: نظریه شماره ۴۵۰۴/۷ مورخ ۱۵/۷/۶۶ اداره حقوقی دادگستری: «… تحقق و موجودیت شخصیت حقوقی شرکت تجارتی موکول و منوط به ثبت آن در دفتر ثبت شرکت ها می‌باشد. و منظور قانون‌گذار از از مؤسسات و تشکیلات دولتی مذکور در ماده ۵۸۷ ق.ت با توجه به مواد ۵۸۴ و ۵۸۵ همان قانون و آئین نامه آن، شرکت های تجارتی دولتی نبوده و مؤسسات و تشکیلات دولتی و بلدی منصرف از شرکت های تجارتی دولتی می‌باشد.» ↑

    1. : ر.ک:عرفانی، محمود، حقوق تجارت تطبیقی،ص ۱۳۸ به بعد، چ دوم، نشر جنگل، ۱۳۸۸ ↑

    1. : «خصوصی سازی به تعبیر متعارف و معمولی آن، یعنی انجام فعالیت های اقتصادی و بازرگانی توسط بخش خصوصی و بعبارت ساده تر نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد است.»اخلاقی، بهروز، «سخنی درباره آینده سرمایه گذاری در ایران ـ بررسی اجمالی علل و موانع پیشرفت»، ص۱۲، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۷۸٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




به نظر می‌رسد نکته مهمی که در این ماده از قانون نهفته و قابل تأمل است ؛ همان طورکه مشاهده شد در این قانون تشخیص رشد و کمال عقل به عهده قاضی گذارده شده است ، به نظر می‌رسد در چنین وضعیتی اختیاری بودن احراز رشد جزایی مقرر در این قانون برای قاضی دادگاه ، تا حد زیادی اهداف اصلاحی و درمانی در این قانون را زیر سوال می‌برد.

گفتار چهارم : موضع مقنن ایران درخصوص پیدایش شبهه در سن متهم

اصولا ملاک و مبنای تشخیص البته همان شناسنامه و تاریخ تولد مندرج در آن است، گاهی به سبب اینکه شناسنامه طفل با سن او تطبیق نمی کند و یا طفل فاقد شناسنامه است و یا شناسنامه او در دسترس نیست هرچند در صورت بروز اختلاف و طرح ادعای خلاف توسط والدین، مقام قضایی با جلب نظرکارشناس پزشکی قانونی نسبت به تعیین سن واقعی و بلوغ متهم اقدام می‌کند.[۱۴۸] در حقوق ایران با استناد به نظریه اصل تفسیر به نفع متهم قانون آیین دادرسی کیفری در صورت شبهه در سن طفل ‌به این دلیل که کودک در سن آن در رسیدن به سن مسئولیت کیفری مردد بوده ایم بنا به اصل مذکور تفسیر به نفع متهم می‌کنیم و فرض را بر این می گذاریم که کودک هنوز به سن قانونی نرسیده است . ‌بنابرین‏ در چنین شرایطی کودک مبرا از مسئولیت کیفری خواهد بود و برابر قانون از اقدامات حمایتی و تامینی و تربیتی برابر فصل دهم قانون مجازات برخوردار می شود .

فصل دوم

اصول و ضوابط مذکور در اسناد و توصیه های بین‌المللی در ارتباط با سن مسئولیت کیفری اطفال

مبحث اول: سن حد­اقل یا سن عدم مداخله

این مبحث که شامل سه گفتار بوده ، موضوع بررسی سن حداقل یا سن عدم مداخله را از دیدگاه کنوانسیون حقوق کودک و قواعدحداقل دادرسی صغار معروف به قواعد پکن و توصیه های لازم در این خصوص به کشور ها نسبت به پرهیز از پذیرش هر گونه استثناء بر قاعده مصونیت اطفال را مورد بحث و تحلیل قرار دادیم .

گفتار اول: کنوانسیون حقوق کودک و قواعد حد­اقل دادرسی صغار (قواعد پکن)

در این گفتار مسئله سن عدم مداخله را از دیدگاه مهم­ترین سند الزام­آور بین ­المللی و اولین سند حقوق بشری تحت عنوان کنوانسیون حقوق کودک [۱۴۹]و همچنین حداقل مقررات استاندارد سازمان ملل متحد[۱۵۰] برای دادرسی ویژه نوجوانان موسوم به قواعد پکن [۱۵۱] را از منظر حقوقی مورد واکاوی قرارمی دهیم .

همان طوری که در ابتدای بحث گفته شد منظور از سن عدم مداخله یا همان حداقل سن مسئولیت به محدوده سنی اطفال مرتبط می‌باشد که به منزله عدم امکان تدابیر کیفری و اصولا عدم امکان دخالت مقامات قضایی در رسیدگی به جرایم ارتکابی از سوی ایشان تلقی می شود . به عبارت دیگرتعیین سن حداقل برای عدم مسئولیت مطلق کیفری در لوای آن اطفال ‌کوچک‌تراز آن در صورت ارتکاب جرم نه تنها قابل مجازات نیستند بلکه حتی مورد دادرسی کیفری نیز قرار نمی گیرند .

با توجه به تبیین مفهوم سن عدم مداخله به تعبیری دیگر حداقل سن ، این موضوع با استناد به ماده ۱ پیمان­نامه تحت تأثیر نظریات روانشناسانی چون اریک اریکسون (۱۹۹۴-۱۹۰۲) و ژان پیاژه (۱۹۸۰- ۱۸۹۶)، « کودک را هر انسان دارای کمتر از ۱۸ سال می­داند مگر اینکه طبق قانون قابل اعمال ‌در مورد وی، سن قانونی کمتر تعیین شده باشد» . در این مورد باید توجه نمود ، ماده ۱ معاهده کودک سن طفل را به طور کلی بیان نموده و در این زمینه بین وضعیت حقوقی و کیفری اطفال تفاوتی قائل نگردیده است .

در عین حال باید خاطر نشان ساخت که حود و ثغور سن طفل ، با در نظر گرفتن نظام های حقوقی خاص تعیین می‌گردد .این مورد به صراحت در اسناد سازمان ملل ، بویژه در ماده ۱ کنوانسیون ذکر شده است بدین ترتیب احترام به نظام های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و حقوقی کشور های عضو کاملا رعایت شده است .

بدین منظور در نظام های حقوقی که مفهوم سن مسئولیت کیفری را برای نوجوانان پذیرفته اند ، شروع این سن نباید در سطح بسیار پایینی باشد و واقعیت های مربوط به بلوغ عاطفی ، ذهنی و عقلی باید مد نظر قرار گیرند[۱۵۲] بنابرین باید تلاش نمود تا برای تعیین پاین ترین محدوده سنی معقول ، که از لحاظ بین‌المللی قابل اجرا باشد ، توافق حاصل گردد تا اطفال ، نوجوانان و جوانان بتوانند با معیار های خاص ، در سطح بین‌المللی مشخص گردند و به احقاق حقوق خود نائل شوند .

در کنوانسیون حقوق کودک به حداقل سن مسئولیت کیفری معینی اشاره نشده است و فقط در جهت حمایت از کودکان دولت های عضو را متعهد نموده است که اقدامات قانونی در جهت تعیین حداقل سن برای نقض قانون کیفری معمول دارند . بنابرین کاملا مشهود است که نظام مقررات بین‌المللی حقوق کودک را با توجه به مسئله حداقل سن ، سیاست جنایی افتراقی و مسئولیت کاهش یافته را مورد توجه قرار داده است . [۱۵۳]

در مجموع، در کنوانسیون حقوق کودک به بهترین منافع کودک و ضمانت های قانونی، احترام به نظرات کودک و مشارکت مؤثر وی در جریان محاکمه، تکامل ظرفیت های کودک و ادغام دوباره وی در جامعه توجه نشان داده شده است. با این وجود در هیچ یک از مفاد کنوانسیون مشخص نشده که چه سنی به عنوان حداقل سن مسئولیت کیفری باید در نظر گرفته شود. این نقیصه در توصیه های کمیته ناظر بر اجرای کنوانسیون یا کمیته حقوق کودک نیز وجود دارد . در عین حال مطابق بتد ۳ ماده ۴۰ پیمان نامه حقوق کودک مقرر می‌دارد که : « کشورهای عضو نسبت به تعیین حداقل سنی که پایین تر از آن نتوان کودکان را دارای قابلیت نقض قوانین کیفری محسوب کرد اقدام کنند .»

شایان ذکر است که این مطلب در مقررات معروف به قواعد پکن در قسمت الف بند ۲ ماده ۲ اینگونه مقرر شده است : « نوجوان ، کودک یا فرد جوانی است که بر اساس نظام حقوق کشور مربوطه در صورت ارتکاب جرم مشمول رفتاری متفاوت با رفتاری نسبت به بزرگسالان می‌باشد .» همچنین تذکر می‌دهد که دولت‌ها باید سن معینی را برای کودکان مشخص نمایند . همچنین در این راستا در ماده ۴ قواعد مذکور نیز توصیه شده است که : « در نظام های حقوقی که در آن ها مفهوم مسئولیت جرایی برای نوجوانان پذیرفته شده است ، آغاز آن سن نباید خیلی پایین تر از یک سطح معینی که واقعیت های بلوغ عاطفی ، روحی و فکری به ظهور می‌رسند در نظر گرفته شود .» [۱۵۴]

درخصوص تعیین حداقل سن عدم مسئولیت کیفری قطعنامه نهایی انجمن بین‌المللی حقوق جزا چنین مقرر می‌دارد ؛ « قانون‌گذار باید یک حداقل سنی را تعیین کند که قبل از آن مرحله امکان اعمال یک سیستم جزایی ویژه نسبت به اطفال وجود داشته باشد. این حداقل سن نباید کمتر از ۱۴ سالگی در زمان ارتکاب جرم باشد . »

در خصوص حداقل سن مسئولیت کیفری، پیمان­نامه معیار مشخصی را تعیین نکرده و موضوع را با محدودیت مندرج به عهده قوانین داخلی کشورها گذاشته است . [۱۵۵]

گفتار دوم: عقیده کمیته حقوق کودک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




هستند دانش آموزانی که از نظر بهره هوشی و جسمانی هیچ گونه ناراحتی و عقب ماندگی ندارند، اما بر اثر فقر خانوادگی، کمبودها و نداشتن وسایل تحصیلی نمی توانند به طور مرتب در مدرسه حضور یابند و درس های خود را فراگیرند در نتیجه دچار ناکامی و عقب ماندگی می‌شوند. سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده نیز مانند سایر عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی یا افت تحصیلی دانش آموز تأثیرگذار است. پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمک های درسی لازم را به دانش آموز انجام دهد و در حل مشکلات درسی آن ها را یاری کند. همچنین به دلیل فقر فکری چنین خانواده هایی نمی توانند نگرش های لازم را به فرزندان فرد برای ادامه تحصیلات مناسب بدهند. (همان)

۲-۱-۲۳-به نیازهای فرزندانتان توجه کنید

والدین با فرزندانی روبه رو هستند که هر کدام از آن ها علایق و خواسته های متنوعی دارند و از ویژگی های منحصر به فردی برخوردارند. تفاوت های فردی میان آن ها کاملا به چشم می‌خورد و این تفاوت ها، رفتارهای متفاوتی را می طلبد. با همه این تفاوت های فردی بین فرزندان، پاره ای از نیازهای آن ها جنبه مشترک و عمومی دارد.

مثلاً همه آن ها دارای نیازهای فیزیولوژیک هستند. همه آن ها به آب، غذا و هوا نیازمندند و بدون تغذیه مناسب و مؤثر قادر نخواهند بودند وظایف محوله زندگی خود را به نحو احسن انجام دهند.

به عنوان نمونه دانش آموزی که گرسنه است و از سوءتغذیه رنج می‌برد قادر نخواهد بود بدرستی مطالعه کند و بر مباحث درسی تمرکز داشته باشد. دومین نیازی که همه دانش آموزان را تحت تاثیر قرار می‌دهد نیاز به امنیت و احساس آسایش خاطر است که نیازی فوق العاده مهم و اساسی است. اگر دانش آموز در خانه ای به سر ببرد که هر لحظه در آن نزاع و کشمکش، آرامش او و افراد خانواده را بر هم زند و رابطه عاطفی سردی بین افراد خانواده حکمفرما باشد، آیا به نظر شما دیگر میل و رغبتی برای رشد و شکوفایی و تحصیل و تعلیم بر جای خواهد ماند؟ همه ما خوب می‌دانیم که کودکان و نوجوانان تا چه اندازه عاطفی و احساساتی هستند. تا چه حد نسبت به محیط پیرامون خود بویژه خانواده حساسیت به خرج می‌دهند و چقدر محیط می‌تواند در رشد و ساخت شخصیت آنان نقش اساسی داشته باشد. سومین نیازی که کودکان و نوجوانان سخت در پی ارضای آن هستند، نیاز به عشق و دوست داشتن است. آنان میل دارند دیگران آن ها را دوست داشته باشند و آن ها نیز دیگران را دوست بدارند. میل دارند پدر و مادر و افراد خانواده آن ها را مورد لطف و توجه خود قرار دهند و این اجازه را بدهند که با آن ها ایجاد رفاقت، ارتباط و همکاری داشته باشند. (مورای،۱۹۹۹)

زمانی که کودک یا نوجوان احساس کند که مقبول پدر و مادر است این احساس در تشدید حس اعتماد به خود و اتکای به نفس وی بسیار مؤثر خواهد بود. این اعتماد به نفس به او جرئت شرکت در دیگر فعالیت ها را خواهد داد.

‌بنابرین‏ پدر و مادر باید به فرزندان خود محبت کنند و آن را در سخن گفتن، نگاه کردن و در انجام خواسته های مقدور کودکان به طور عملی نشان دهند. از دیگر نیازهای مهم، نیاز به احترام است. دانش آموزان نیازمندند که مورد احترام دیگران قرار گیرند، آنان دوست دارند که مورد اعتماد و اعتبار دیگران باشند و به عنوان افرادی شناخته شوند که دارای استعدادهای خاص و منحصربه فرد بوده و با دیگران فرق دارند، از تحقیر شدن توسط دیگران بیزارند و دوست دارند در خانواده و اجتماع مورد تبعیض واقع نشوند. همچنین به هیچ عنوان دوست ندارند که با دیگران مقایسه شوند. (همان)

۲-۱-۲۴-پیشنهادهایی به والدین برای پیشرفت تحصیلی فرزندان :

۱ ـ مواظب باشید عوامل و موانعی که باعث افت تحصیلی فرزندانتان هستند ادامه پیدا نکند.

۲ ـ به طور مرتب و منظم با معلم فرزندانتان در تماس باشید و با آنان ‌در مورد پیشرفت تحصیلی وی همکاری همفکری و مشورت کنید.

۳ ـ استعدادها و توانمندی های فکری و جسمانی فرزندانتان را باور داشته باشید.

۴ ـ از فرزند خود انتظار پیشرفت تحصیلی معقول و منطقی داشته باشید، توقعات شما باید ‌بر اساس توانمندی های او باشد.

۵ ـ هیچ گاه نزد فرزندانتان از مدرسه و معلم آن ها بدگویی نکنید.

۶ ـ سعی کنید گفتار و حرکات شما در تضاد با مقررات مدرسه نباشد.

۷ ـ از طریق فراهم کردن امکانات، به فرزندتان در پیشرفت تحصیلی کمک کنید.

۸ ـ همواره از فرزندانتان انتظار داشته باشید که می‌تواند بخوبی یاد بگیرد.

۹ ـ وقتی که فرزندانتان در خانه یا مدرسه بخوبی از عهده یادگیری برآمدند با تشویق به آن ها نشان دهید که از موفقیتشان دلگرم شده اید.

۱۰ ـ از رفتار آمرانه، حاکمانه و پرخاشگرانه با فرزندان بپرهیزید.

۱۱ ـ مشکلات شغلی و اقتصادی را کمتر به فرزندانتان انتقال دهید.

۱۲ ـ از هر گونه اختلاف و دعوای زناشویی در محیط خانواده جداٌ خودداری کنید، زیرا موجب ایجاد اضطراب و ترس در فرزندانتان می شود.(رحمانی ،۱۳۸۱)

۲-۱-۲۵-نظریه های پیشرفت تحصیلی

اﻣﺮوزه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ارزﻳﺎﺑﻲ ﻧﻈﺎمﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻫﻤﻮاره ﺑﺮای ﻣﻌﻠﻤﺎن، داﻧﺶآﻣﻮزان، واﻟﺪﻳﻦ، ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان، و ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﻧﻴﺰ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل، ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻳﺎدﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﻼکﻫﺎی ارزﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد. ﺑﺮای داﻧﺶآﻣﻮزان ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺪل ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﻌﺮف ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎی ﻋﻠﻤﻲ آﻧﻬﺎ ﺑﺮای ورود ﺑﻪ دﻧﻴﺎی ﻛﺎر و اﺷﺘﻐﺎل و ﻣﻘﺎﻃﻊ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮ اﺳﺖ. ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻫﻤﻴﻦ اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻧﻈﺮﻳﻪﭘﺮدازان ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ ﺑﺴﻴﺎری از ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻛﺮده اﻧﺪ. از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﻲﺗﻮان از ﻋﻮاﻣل نگرش می توان یاد کرد. در ادامه به بررسی نظریاتی چند پیرامون پیشرفت تحصیلی می پردازیم.(رضایی،۸۵)

۲-۱-۲۶- گانیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




به نظر می‌رسد که تعاریف عمدتاًً ساختی بیش تر مورد توجه بوده و فضای نابرابری طبقاتی را بیشتر توضیح می‌دهد . بر همین اساس می توان گفت ، پایگاه موقعیتی است که هر فرد در ساخت سلسله مراتب برخورداری در یک جامعه و در زمان معین ، اشغال می‌کند و در آن ، بخشی از منابع ارزشمند را دارا است . عمده ترین منابع ارزشمند را در ثروت ، مهارت ، منزلت و کنترل نیروی کار می توان یافت . این منابع در رتبه های پایگاهی متفاوت ، به صورت های گوناگون و حجم های متفاوت تقسیم شده اند که در مجموع نشان دهنده ی طبقه ی اجتماعی فرد نیز خواهند بود .

‌بنابرین‏ ، جامعه شناسان برای سنجش عینی طبقه ی اجتماعی پایگاه اقتصادی اجتماعی ، افراد را از نظر درآمد و دارایی ، منزلت شغلی و تحصیلات مورد بررسی قرار می‌دهند . گو این که طبقه ی اجتماعی در برخی از مفهوم سازی ها ، فراتر از این مؤلفه‌ ها دیده می شود . به نوعی که مجموعه ی فراگیری از رفتار ها ، انتظارات و دیدگاه ها را نیز در بر می‌گیرد (اسلاوین[۱۰]، ۱۹۹۴: ۱۱۵-۱۱۶).

ادبیات موضوع حکایت از آن دارد که رابطه ی بین نابرابری اقتصادی – اجتماعی با آموزش و پرورش رسمی، بیش تر نوعی سابقه و دیرینه ی تجربی دارد . بدین معنی که عمده کارهای انجام شده و مباحث منتشر شده ، بر پژوهش های وسیع می‌دانی و تجربی ناظر است که ارتباط بین نابرابری های طبقاتی و آموزش و پرورش را مورد مطالعه قرار داده‌اند . هالسی این روند پژوهشی را تحت نام تجربی گرایی روش شناختی دسته بندی می‌کند و در ذیل آن ، به کارهای کلمن ، دانکن و بلاو و همچنین جنکس به عنوان کارهای برجسته ، اشاره دارد (کارابل و هالسی[۱۱]،۱۹۹۷: ۱۶) . اما در کنار این حجم کارهای تجربی که خود مولد برخی از دیدگاه ها بوده اند، حوزه های نظری نیز ، کاملاً از این موضوع غافل نبوده اند.

۲-۱-۱-۲- نابرابری آموزشی مبتنی بر تفاوت جنسی

نابرابری مبتنی بر جنسیت ، خود چهره دیگری از انواع نابرابری های اجتماعی است که خصوصاً ٌ در دهه ی اخیر ، توجه زیادی را به خود جلب ‌کرده‌است . از همین زوایه ی ، جامعه شناسان همواره بین واژه های جنس[۱۲] و جنسیت[۱۳] تفاوت قائل هستند تا نشان دهند ، نابرابری و ستم حاصل از اختلاف بین زن و مرد ناشی از نقش اجتماعی آن هاست و نه به واسطه ی تفاوت های صرفا زیست شناختی بین آن ها ، جنسیت مبتنی بر ساختاری اجتماعی است که همراه تفاوت های جنسی رخ نماید . با این توصیف باید دقت کرد ، این جامعه است که سرنوشت (نقش اجتماعی ) زنان و مردان را رقم می زند ، نه تفاوت های زیست شناختی آن ها . پرواضح است ، این دیدگاه تفاوت های بیولوژیکی را انکار نمی کند ، بلکه مدعی است ، تفاوت های زیست شناختی ، به تنهایی قادر به توضیح نابرابری های موجود بین دو جنس نیستند .

آن اوکلی (۱۹۷۲) با ارائه دلایلی اظهار می‌کند ، چنانچه نابرابری های بین دو جنس را طبیعی بدانیم و آن را ناشی از تفاوت های بیولوژیکی بین آن ها فرض کنیم ، ره به خطا برده ایم . گواه اصلی ادعای وی ، تنوع تقسیم مشاغلی مبتنی بر جنسیت ، در جوامع متفاوت است . وی با استناد به شواهد تجربی گردآوری شده توسط جرح پیتر مورداک (۱۹۴۹) خاطر نشان می‌سازد ، در برخی از جوامع مانند مناطقی از قاره ی آفریقا ، اصولاً هیچ گونه تقسیم کاری ‌بر اساس تفاوت جنسی افراد مشاهده نمی شود نمونه های بسیاری از مشاغل وجود دارند که طبق نظریه های بیولوژیکی ، با طبیعت زنانه متناسب نیستند ، مشاغلی چون آشپزی که در آن جا به صورت مشارکتی انجام می گیرند (دهقان، ۱۳۸۳: ۴۶).

مباحث اوکلی به نوعی مبانی جامعه شناسی جنسیت محسوب می شود . او در توضیح خود از نابرابری ، مستقیماً بر روند جامعه پذیری تمرکز می‌کند و بیان می‌دارد که طی فرایند مذکور (جریان رشد و پرورش افراد و پذیرش افراد و پذیرش ارزش ها و الگوهای رفتاری ) ، چگونگی رفتار والدین با فرزندان دختر و پسر متفاوت است و در نتیجه ، کودکان با چنین ذهنیتی رشد می‌یابند ؛ ذهنیتی که مرد یا زن بودن را برای آن ها متمایز می‌کند . بدین ترتیب ملاحظه می شود ، هویت ها در خلال جامعه پذیری شکل می گیرند که خود اساس نابرابری های بعدی را پایه گذاری می‌کند و در مراحل بعدی جامعه پذیری تداوم می‌یابد . چنین نظریاتی در ایجاد دیدگاه های مرتبط با جنسیت ، خانواده و نیز آموزش و پرورش و رسانه های جمعی را در کنار یکدیگر مدنظر قرا می‌دهند . جامعه پذیری نخستین که کودکان آن را طی می‌کنند ، فرآیندی است که به طور عمده در خانواده هدایت می شود . ‌بنابرین‏ ، تأکید بسیاری بر بنیان خانواده قرار دارد ؛ جایگاهی که مسئله جنسیت مذکر و مونث بودن آن مطرح شده است و نقش ها و ویژگی های رفتاری مرتبط با آن ، به عنوان بنیان تشریح و ایجاد نابرابری جنسیتی در نظر گرفته می شود (همان).

به طور کلی ، مردان افرادی فعال ، پرشور و پرخاشگر انگاشته می‌شوند و زنان موجوداتی بی تفاوت و ملایم ‌بنابرین‏ ، آموزش ها و تعلیمات به گونه ای صورت می گیرند که پسرها افرادی جسور و محکم پرورش یابند و دختر ها لطیف و ملایم . این نگرش ، با اشتغال مردان در مشاغلی که توانایی و قابلیت رهبری می طلبد و نیز اموری که از حقوق و مزایای بالاتری برخوردارند ، تقویت می شود . برخی محققان نحوه ی بسط مرحله ی جامعه پذیری را به مؤسسات و نهادهایی غیر از خانواده بررسی کرده‌اند . برای مثال ، رسانه های گروهی نمونه ای از این گونه مؤسسات هستند که نگرش ها و عقایدی بر پایه ی جنسیت افراد ارائه می‌دهند . تاچمن (۱۹۷۸) در مطالعات خود دریافت ، زنان کم تر از مردان و غالبا در نقش هایی دست پائین و کلیشه ای و ‌بر اساس جاذبه های جنسی و یا در قالب مادر یا همسر ، در آگهی های تبلیغاتی شرکت دارند .

مطالعات صورت گرفته درباره ی آموزش و پرورش ، برخوردهای دوگانه و تبعیض بین دختران و پسران را ‌بر اساس عقاید قالبی درباره ی جنسیت افراد مورد توجه قرار می‌دهند . برای مثال ، استن ورشا (۱۹۸۳) در پژوهش خود بین کلاس های سطح الف دریافت که معلمان زن و مرد ‌بر اساس انتظارات جنسی عمل می‌کنند . بدین ترتیب که به دانش آموزان پسر ، توجه بیش تری مبذول می دارند . موضوع مذکور در کنار این حقیقت که دختران توانایی ها و قابلیت های خود را برابر پسران دست کم و نادیده می انگارد ، نشانگر تاثیر وسیع جامعه پذیری و تداوم الگوهای تبعیض آمیز جامعه پذیری در آموزش و پرورش است (کربی[۱۴]، ۱۹۹۹: ۱۲۳-۱۲۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم