۳-۱-۲- جرایمی که در صلاحیت دیوان است

جرایم و شرایطی را که اساسنامه دیوان پیش‌بینی ‌کرده‌است و بعد همکاری بین‌المللی و معاضدت قضایی و استرداد مجرمین.

همچنان که اشاره شد در خود اساسنامه تصریح گردیده است که این دیوان برای رسیدگی ‌به این جرایم صلاحیت موضوعی دارد. در اساسنامه پیش‌بینی شده که این دیوان برای رسیدگی به مهمترین جرایم یا جرایمی که مایه نگرانی جامعه بین‌المللی است یا جرایمی که افکار بین‌المللی را متأثر می‌کند، صلاحیت دارد یعنی برای این دسته از جرایم، جرایم ۴ گانه ای که اشاره می شود صفت مخاطره آمیز ترین یا متأثر کننده ترین، به کار رفته است این جرایمی که مایه نگرانی بین‌المللی هستند کدامند؟

درباره مشترکات این جرایم ۴ گانه توضیح مختصری نیاز است شاید اشاره شده که این جرایم همان دسته از جرایمی است که ذاتاً بین‌المللی است که حقوق جزایی بین‌المللی در دو شاخه ۱– حقوق جرایم بین‌الملل ۲- حقوق جرایم برون ملی تعریف شد این جرایم جزو شاخه اول است یعنی جرایم ذاتاً بین‌المللی یا موضوع حقوق جرایم بین الملل محسوب می شود.

جرایم نسل کشی یا جنایات نسل کشی و جنایات ضد بشری – جنایات تجاوز – جنایات جنگی ۴ جرمی است که در ماده ۵ نامبرده شده است.

در مواد ۶ و ۷ و ۸ این جرایم سه گانه بر شمرده شده و شرایط آن‌ ها ذکر شده است مهمترین جرمی که سابقه شناسایی دارد و تجربه تلخی از این دسته از جنایات بشر دارد جنایات نسل است. لفظ نسل کشی را نخستین بار یک حقوقدان برجسته لهستانی تبار به نام رافائل لومکن به کار برد «رافائل لومکن این جنایات را به دو دسته تقسیم کرد: ۱- جنایات قساوت ۲- دسته دیگر که به قصد انهدام فرهنگ‌های انسانی بود با عنوان جرم توحش نامید».[۶۲] اعمالی که در بند های ۵ گانه ماده ۶ از آن ها نام برده شد، کشتار جمعی باید به شکل‌ها و شیوه هایی که در بند ۶ آمده ارتکاب یابند، این شیوه ها عبارتند از:

۱- قتل اعضای گروه: که مشکلی برای این تعریف نیست، قتل به معنایی که در حقوق داخلی مطرح شده، منظور نظر است در این مورد قتل إزهاق نفس معصوم است. ‌بنابرین‏ مشکلی برای این تعریف وجود ندارد.

۲- صدمه شدید به تمامیت جسمانی یا روانی اعضای یک گروه: منظور از صدمه شدید به تمامییت جسمانی، هر گونه عملی که وجود جسمانی فرد را عمیقاً متاثر کند مثل هتک ناموس به عنف، قطع عضو، شکنجه، آزمایشات زیست شنا ختی روی انسان‌ها، این ها افعالی است که علیه تمامیت جسمانی افراد صورت می‌گیرد و تحت عنوان صدمات شدید در ماده ۶ آمده است.

۳- قرار دادن عمدی افراد در معرض شرایط حیاتی که به زوال مادی جزئی یا کلی آن گروه منجر شود: بر خلاف تعدیاتی که در بند الف و ب یعنی سلسله اعمالی که مستقیماً به جسم و روان افراد وارد می شود در این بند اعمالی که صورت می‌گیرد من غیر مستقیم باید حیات گروه ها را مورد تهدید قرار دهد، یعنی یک سلسله زمینه چینی هایی که ممکن است سر انجام گروهی را به خطر بیاندازد. اتفاقاتی که در ‌گروه‌های مهاجران پیش می‌آید یا سیاستهایی که برخی از دولت‌ها برای اضمحلال اقوام به کار می بردند مثلاً گروه قومی که در کنار آب یا جنگل، دهکده ای را بنا کردند و از مواهب طبیعی در آن محدوده بر خوردارند، آب را منحرف کنند به سمت دیگری یا آب را به روی آنان ببندند تا زمین‌های آن ها دچار خشکسالی شود یعنی دیگر در آن منطقه نتوانند دوام بیاورند و شرایط محیط زیست محتل شود تا تندرستی آن ها مورد تهدید واقع گردد. یا آذقه به فلان گروه نرسد یا از رساندن آذوقه به گروهی دریغ نمایند، اعمالی اینچنین یعنی کشتار دسته جمعی همیشه با فعل نیست و تصور شده که عمل کشتار دسته جمعی یک کنش ایجابی می‌باشد، گاهی ممکن است سبب و ترک فعل هم باشد مثل ترک دادن آذوقه به یک محلی که با عث از بین رفتن آن ها می شود.

۴- اقداماتی جهت جلوگیری از توالد ‌و تناسل که با عث می شود گروهی منهدم شود، مثل جدا کردن زنان و مردان از یکدیگریا اقداماتی برای مبارزه با افزایش جمعیت یا عقیم یا سترون ساختن زنان و مردان یا سقط جنین‌های اجباری و هر گونه اقداماتی که از توالد و تناسل جلوگیری کند.

۵- انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر، انتقال کودکان چه به صورت کوچاندن یا ربودن و… به خاطر این که آلمانی ها ‌دسته‌هایی از کودکان را برای مقاصد گوناگون مثل آزمایشات زیست شناختی می ربودند. این شیوه هم ممکن است آن نتیجه خاص اضمحلال گروه را داشته باشد.یا به دلیل فرهنگی با جابجا کردن یک گروه از کودکان از یک جا به جای دیگر تا از نظر فرهنگی با گروه قومی دیگر ادغام شوند که نتیجه اش زوال قومی است یعنی از بین بردن و انهدام این گروه، پس وقتی می گوییم کشتار به معنی کشتن نیست بلکه به معنی نابودی به اشکال مختلف است.

چندین جنایت جدید به عنوان جنایت جنگی در اساسنامه آمده که یکی از آن ها بند۴ است. بند۴ قسمت ب ماده ۸، انجام عمومی حمله با علم به اینکه چنین حمله ای باعث تلفات جانی یا آسیب به غیر نظامیان یا خسارت به اهداف غیر نظامی می شود یا آسیب جدی به محیط زیست، تخریب محیط زیست یا اختلال در محیط زیست طبیعی رفته رفته به صورت قاعده عرفی، جنبه بین‌المللی به خود می‌گیرد و با عنوان یک جنایت بین‌المللی عرض اندام می‌کند جرایمی که در اثنای مخاصمات مسلحانه یا ذیل جرایم اساسنامه باید به آن توجه شود. فهرست بسیار مفصل دارد اما موارد بسیار مهم اش تخریب محیط زیست، تخریب ابنیه و آثار تاریخی و … که هر کدام کنوانسیون مستقل داشته مثل ابنیه و آثار تاریخی که کنوانسیون مستقل داشته و مسئولیت آن مسئولیت مدنی است. مقررات کنوانسیون عطف به ماسبق نمی‌شود و از زمانی که اقتدار قانونی بیاید اثرش نسبت به آینده است ولی ‌به این معنی نیست که جنایات بین‌المللی هیچ وقت مشمول مرور زمان نمی شوند مستندنش قطعنامه ۱۹۷۴ تحت عنوان قطعنامه عدم مشمول مرورزمان جنایت جنگ و جنایت علیه بشریت. اما از دیوانی که در آینده تشکیل می شود صلاحیت رسیدگی به جنایاتی که بعد از تشکیل دیوان ارتکاب می‌یابد خواهد داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...