– مطابقت با تمام الزامات قانونی. برای مثال: در نظر گرفتن تلفن‌های اضطراری، امنیت/ حفظ حریم خصوصی

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

از دیدگاه اتحادیه‌ی جهانی مخابرات، مدل ادراکی معماری شبکه‌های نسل آینده مطابق شکل ۲-۳ شامل چهار لایه‌ی دسترسی، انتقال، کنترل و سرویس است که هرکدام دارای توابع متفاوتی هستند. لایه‌ی دسترسی تامین کننده‌ی زیرساخت است برای مثال شبکه‌ی دسترسی میان کاربر نهایی و شبکه‌ی انتقال است. لایه‌ی انتقال از انتقال میان گره‌های شبکه که شبکه‌های دسترسی به آن‌ها متصلند، پشتیبانی می‌کند. لایه‌ی کنترل وظیفه‌ی کنترل نشست‌های ارتباطی مانند ایجاد یا قطع صدا را دارد. لایه‌ی سرویس توابع سرویس‌های اولیه را ارائه می‌دهد، تامین کنندگان از این سرویس‌های اولیه استفاده می‌کنند تا سرویس‌های پیچیده یا جامع‌تری ایجاد کنند[۱۲].
شکل ۲-۳- لایه‌های شبکه‌های نسل آینده[۱۲]
لایه‌ی دسترسی: آخرین لایه در مدل است که تامین کننده‌ی زیرساخت برای دستگاه‌های کاربران نهایی مانند تلفن‌های استاندارد یا بی‌سیم، تلفن همراه یا کامپیوتر رومیزی و … به شبکه‌ی انتقال و بالعکس است. اتصال فیزیکی به واسطه‌ی انواع رسانه‌های انتقال متفاوت از فناوری‌های تلفن استاندارد، فیبر، xDSL[51] تا [۵۲]FWA محقق می‌شود[۱۲].
لایه‌ی انتقال: کاربرد این لایه در انتقال میان گره‌های شبکه است و شامل یک یا چندین شبکه‌ی مبتنی بر بسته است[۱۲].
لایه‌ی کنترل: مهم‌ترین وظیفه‌ی لایه‌ی کنترل، مدیریت سایر لایه‌هاست. این لایه مسئول عملکرد صحیح لایه‌ی انتقال است، تماس سرویس‌ها(لایه‌ی سرویس) و همچنین نمایه‌ی کاربران(لایه‌ی دسترسی) را کنترل می‌کند[۱۲].
یکی از مهم‌ترین اصول معماری شبکه‌های نسل آینده، تقسیم وظایف مدیریتی از سخت‌افزار ارتباطی است. در تلفن سنتی، توابع ارتباط در لایه‌ی انتقال و توابع لایه‌ی مدیریت، توسط دستگاهِ تلفن‌خانه تامین می‌شوند. در شبکه‌های نسل آینده، المان‌های [۵۳]MGW/SGW به عنوان تابع ارتباط و مسیریابی استفاده می‌شوند (شبکه راه‌گزینی، رابط و استفاده از سیگنال‌های کنترل ارتباطات). سرورها برای کنترل تماس‌ها (راه‌گزین نرم‌افزاری[۵۴]) در حال جایگزینی توابع کنترلی تلفن‌خانه (پردازنده‌ها و حافظه‌ها) هستند. این تقسیم با بهره گرفتن از شبکه‌ی بسته، در درجه‌ی اول برای انتقال داده و همچنین برای ارتباط چندرسانه‌ای و صوت به شکل بلادرنگ استفاده می‌شود و پروتکل‌های مدیریتی جدیدی را طلب می‌کند که می‌توانیم آن‌ها را به سه گروه زیر دسته‌بندی کنیم[۱۲].
– پروتکل‌های استفاده از سیگنال‌ها برای کنترل تماس که اجازه‌ی ایجاد، کنترل و خاتمه‌ی نشست را صادر می‌کند.
– پروتکل‌های مدیریت MGW/SGW با بهره گرفتن از راه‌گزین‌های نرم‌افزاری.
– پروتکل‌های استفاده از سیگنال‌ها میان راه‌گزین‌های نرم‌افزاری.
لایه‌ی برنامه‌ی کاربردی: رایج است که این لایه، لایه‌ی سرویس نامیده شود زیرا سرورهای برنامه‌های کاربردی و سرورهای رسانه را ادغام می‌کند[۱۲].
سه مدل ارائه‌ سرویس عبارتند از [۱۲]:
– سرویس‌های وب که از اینترنت و هوش توزیع شده الهام گرفته شده‌اند.
– سرویس‌های مبتنی بر توابع سرورها در لایه‌ی مدیریت باهوش متمرکز.
– سرویس‌های ارائه شده در رسانه‌های شبکه‌ای اپراتورهای دیگر که اصطلاحا شخص سوم (نوع جدیدی از تامین کنندگان سرویس که زیرساختی متعلق به خودشان ندارند) نامیده می‌شوند.
لایه‌ی سرویس، بلوک‌های اساسی سرویس‌ها را تامین می‌کند که اپراتورها با بهره گرفتن از آن‌ها، سرویس‌های قابل استفاده و پیچیده‌تر خود را می‌سازند[۱۲]. مثال‌ها:
– انتقال و مسیریابی (برای مثال ایجاد کانال در شبکه، مسیریابی ارتباط، محدود کردن ارتباط به شبکه‌های منتخب، کیفیت سرویس و …)
– ارتباط و ارائه‌ مطالب آموزنده (مدیریت صوت یا ارتباط چندرسانه‌ای، محدود کردن دسترسی به انواع سرویس‌های منتخب، مکان‌یابی موقعیت جغرافیایی کاربر، تشخیص وضعیت ارتباط کاربر و …)
– دسترسی و صدور صورتحساب (تصدیق هویت کاربر، جمع‌ آوری اطلاعات درباره‌ی استفاده از شبکه توسط کاربر، صدور صورتحساب و …)
۲-۳- شبکه نوری غیرفعال
فیبر نوری می‌تواند خدمات داده، صوت، ویدیو و خدماتی که نیاز به پهنای باند بالایی دارند را در مسافت‌های بیش از ۲۰ کیلومتر در شبکه‌ی دسترسی، تامین کند. یک راه منطقی برای استقرار فیبر نوری در شبکه‌ی دسترسی محلی، استفاده از هم‌بندی نقطه به نقطه با فیبر تخصیص یافته از دفتر مرکزی[۵۵] تا هر کاربر نهایی است. با وجود سادگی معماری، این راه‌حل در بسیاری از مواقع هزینه‌بر است. با توجه به شکل ۲-۴ بخش الف تصور کنید مشترک با میانگین فاصله‌ی کیلومتر از دفتر مرکزی وجود دارند، در طراحی نقطه به نقطه فرستنده و گیرنده[۵۶] و فیبر نوری به طول مورد نیاز است[۷].
به منظور کاهش فیبر نوری، با توجه به شکل ۲-۴ بخش ب می‌توان از یک راه‌گزین در همسایگی مشترکان استفاده کرد. این راه‌گزین استفاده از فیبر را به کیلومتر کاهش می‌دهد (فاصله‌ی میان راه‌گزین و مصرف کنندگان ناچیز در نظر گرفته شده است)، اما تعداد فرستندگان و گیرندگان را به افزایش می‌دهد. علاوه بر این، این معماری شبکه به قدرت الکترونیکی و همچنین توان پشتیبان‌گیری در راه‌گزین نیاز دارد. بنابراین منطقی است که راه‌گزین فعال (نیازمند به قدرت برق) را با یک ارتباط دهنده‌ی نوری غیرفعال[۵۷] (بدون نیاز به قدرت برق) جایگزین کنیم[۷].
شبکه‌ی نوری غیرفعال توسط اکثریت به عنوان یک راه‌حل مناسب برای پیاده‌سازی شبکه‌ی دسترسی مورد توجه قرار گرفته است، این شبکه تعداد فرستنده و گیرنده‌ها و فیبر نوری را به حداقل می‌رساند. شبکه‌ی نوری غیرفعال یک شبکه‌ی نوری نقطه به نقطه است که هیچ عنصر فعالی در مسیر سیگنال از مبدا به مقصد ندارد. تمامی عناصر داخلی این شبکه، اجزای نوری غیرفعال مانند فیبر نوری، ارتباط دهنده‌ها و پیوند دهنده‌ها[۵۸] هستند. با توجه به شکل ۲-۴ بخش ج یک شبکه‌ی دسترسی مبتنی بر شبکه­ نوری غیرفعال تنها به فرستنده و گیرنده و کیلومتر فیبر نیاز دارد[۷].
با توجه به روش‌های مختلف فوق برای پیاده‌سازی شبکه‌های دسترسی نسل آینده، می‌توان ویژگی‌های آن‌ها را به طور خلاصه در جدول ۲-۳ مورد مقایسه و بررسی قرار داد. از میان روش‌های فوق، شبکه نوری غیرفعال با توجه به ویژگی‌ها و مزایای آن نسبت به سایر روش‌ها برای پیاده‌سازی شبکه‌ی دسترسی نسل آینده انتخاب می‌شود[۷].
شکل ۲-۴- روش‌های استقرار فیبر نوری به عنوان شبکه‌ی دسترسی [۷]
جدول ۲-۳- مقایسه‌ی ویژگی‌های روش‌های استقرار فیبر نوری به عنوان شبکه‌ی دسترسی

نوع شبکه
تعداد فرستنده و گیرنده
طول فیبر نوری
معایب
مزایا

نقطه به نقطه

۲N

N*L

– هزینه‌ی زیاد
– مصرف زیاد فیبر نوری

سادگی معماری

راه‌گزین

۲N+2

L

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...