لین و تسنگ[۱۳۳](۲۰۰۵) در مطالعهای با شناسایی ۵ شکاف در سیستم مدیریت دانش در ۶۸ شرکت بزرگ در تایوان به بررسی تأثیر این شکافها بر عملکرد سازمان پرداختهاند. شاخصهای عملکرد در این مطالعه، درجه بهرهوری، کاهش هزینه، رقابتپذیری، سهم بازار، رشد فروش، سودآوری و نوآوری در مقایسه با رقبا بوده است. در تحقیق مذکور، سازمانهای مورد بررسی به دو دسته تقسیم شدهاند. دسته اول دارای شکاف زیادی در مدیریت دانش بودهاند و دسته دوم از شکاف کمتری برخوردار بودند. نتایج این تحقیق نشان داده است که سازمانهایی که شکاف کمتری در مدیریت دانش داشتهاند از عملکرد بالاتری برخوردار بودهاند.
آایتی لونگ[۱۳۴](۲۰۰۵) پژوهشی با عنوان مدیریت دانش در علم طب چین و ارائه مدل مفهومی انجام داد. از آنجایی که تحقیقات بسیار کمی در حوزه مدیریت دانش بر روی طب چین وجود دارد، این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی این مشکل و ارائه یک مدل مفهومی در زمینه مدیریت دانش طب چینی صورت گرفت. این مطالعه برای اولین بار الزامات مدیریت دانش در طب چین را تجزیه و تحلیل می کند و این الزامات در ویژگیهای اساسی، نسخهها و فرمولها، قواعد ترکیب مواد و مدیریت داروسازی مشخص گردید. سپس به مدل انتقال دانش نوناکا، با به کارگیری فناوری اطلاعات در مراحل مختلف انتقال دانش در حوزه طب چین می پردازد و در نهایت یک مدل مفهومی از مدیریت دانش در طب چین، شامل چهار لایهی شبکه و لایهی سیستم کامپیوتری، لایهی داده، لایهی خدمات دانش و لایهی کاربردی ارائه میدهد.
ریگ[۱۳۵](۲۰۰۷) پژوهشی با عنوان عملیاتی برای غلبه بر موانع انتقال دانش در شرکتهای چند ملیتی انجام دادند. هدف این پژوهش ارائه یک لیست جامع از اقداماتی است که به مدیران برای غلبه بر موانع انتقال دانش داخلی متعدد در قسمت هایی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است کمک می کند. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه با بیش از ۶۰ نفر از مدیران ارشد و میانی در ۲۰ شرکت چندملیتی استرالیا بهدست آمد. یافته ها دو نتیجه در برداشتند. اول اینکه بررسی ادبیات طیف گسترده ای از موانع انتقال دانش را شناسایی کردند که مدیران باید در نظر بگیرند. دوم اینکه فهرست گسترده ای از طرحهای مدیران که برای غلبه بر موانع انتقال دانش داخلی می تواند استفاده گردد شناسایی گردید.
گوو[۱۳۶] و همکارانش (۲۰۰۸) مقالهای با عنوان دانش، مدیریت و مدیریت دانش در عملیات کسبوکار با هدف کمک به مدیران دانش بهمنظور درک”دانش مربوط به دانش مدیریت”و درک عمیق و کامل از ماهیت، دامنه و روشهای مدیریت دانش انجام دادند. این پژوهش از طریق ارائه دیدگاه های متنوع از دانش، مدیریت و مدیریت دانش به بررسی ماهیت مدیریت دانش در سازمانها می پردازد. بر اساس یافته ها، مدیریت دانش در سازمان های کسبوکار، وظیفهی مدیریت کردن فعالیتهای دانشی و یا ایجاد تحول و تعامل بین دانش ایستا و پویای سازمانی برای محصولات، خدمات و همزمان، ایجاد و یا توجیه دانش سازمانی موجود را برعهده دارد.
چوی[۱۳۷]و همکارانش(۲۰۰۸) پژوهشی با عنوان تأثیر راهبرد مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی، یک رویکرد مبتنی بر نظریه انجام دادند. بخش تجربی این پژوهش به به استراتژی های مدیریت دانش و عملکرد سازمانی از ۱۳۱ شرکت کرهای بهعنوان نمونه می پردازد. نتایج نشان میدهد که سه نوع رابطه بین استراتژی های مدیریت دانش وجود دارد: غیرمکمل، مکمل متقارن و مکمل نامتقارن. یکپارچهسازی استراتژی های مدیریت دانش صریح و ضمنی نشاندهنده رابطه غیرمکمل است که نشاندهنده سطوح بالاتر عملکرد سازمانی میباشد. تحلیل ما از استراتژی های مدیریت دانش مبتنی بر منبع مدیریت دانش نشان میدهد که شرکتها می توانند از مدیریت دانش بهوسیله اجرای استراتژی خارجیگرا سودمند شوند.ترکیب مدیریت دانش عینی و ضمنی نشاندهنده ارتباط مکمل میباشد که بر تأثیرات همافزایی استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد اشاره می کند.
رگو[۱۳۸]و همکارانش(۲۰۰۹) پژوهشی با عنوان موانع و تسهیلکننده های مدیریت دانش در مراکز تحقیقات دانشگاهی به صورت مطالعه اکتشافی انجام دادند. این مطالعه نشاندهنده چگونگی درک ۱۵۲ محقق از چندین مراکز تحقیقاتی در مورد موانع و تسهیلکننده های مدیریت دانش در سه حوزه جمع آوری، ایجاد و انتشار دانش است. همچنین موانع و تسهیلکننده های تسهیم دانش در سه بعد فردی، فرایندهای سازمانی– اجتماعی و فناوری تعیین گردیدند.یافته ها نشان می دهند که محققان در هر دو مورد موانع و تسهیلات، به طور عمده موانع، به جنبه نرم مدیریت دانش(مانند فردی و فرآیندهای سازمانی– اجتماعی) نسبت به جنبه سخت آن(مانند فناوری) حساستر هستند. این موضوع نشان میدهد که اگر چه فناوری یک تسهیلکننده مهم است، این افراد و اثر متقابل آنها است که دانش را ایجاد میکنند و جریان دانش را ارتقا می دهند.
سگارو-نگارو[۱۳۹]و سپیدا کارین[۱۴۰](۲۰۱۰) پژوهشی با عنوان چگونگی اجرای برنامه مدیریت دانش در بخشهای بیمارستانی انجام دادند. از آنجا که سیستمهای مراقبتهای بهداشتی اسپانیا دستخوش تغییرات مهمی شده است و با وجود موفقیتهای بسیار در زمینه ارائه این خدمات گاهی اوقات با شکست روبرو بوده است، هدف از این مقاله ارائه یک چارچوب مفهومی برای توسعه بخشهای مختلف بیمارستانی در زمینه خدمات مراقبتهای بهداشتی میباشد. در نهایت، نتایج این مطالعه، یک برنامه مدیریت دانش که مبتنی بر چهار چارچوب میباشد را ارائه میدهد که عبارتند از:زیرساختهای فنی، تسهیل و هدایت افراد به سمت فرایند مدیریت دانش، سیستمی که از فعالیتهای تسهیم دانش حمایت کند و پاداش بدهد و رهبری تیم مدیریت دانش.
چانگ و همکارانش(۲۰۱۱) در مطالعه خود، به ارزیابی عملکرد مدیریت دانش در میان کارکنان بیمارستانی در بخش شمالی تایوان پرداختند. در این مطالعه داده ها از طریق پرسشنامه و با ۷۷ درصد نرخ پاسخ مؤثر و تعداد نمونه ۱۵۴ نفر از میان کارکنان بیمارستان جمع آوری شد. هدف از این مطالعه بررسی ادراک مدیریت دانش در میان کارکنان بیمارستان و ارتباط بین مدیریت دانش و فعالیتهای توانمندساز مدیریت دانش(مالی، مشتری، فرایندهای کسبوکار داخلی، یادگیری و رشد) در این بیمارستان است. یافته ها نشان میدهد که ادراک مدیریت دانش در میان زیردستان به انتظارات از سیاستگذاران نزدیک است. ادراک مدیریت دانش پیش بینی کننده عملکرد مطلوب در یک بیمارستان میباشد.
[جمعه 1401-09-25] [ 09:16:00 ق.ظ ]
|