۲-۲-۵-۲ استفاده کنندگان از خدمات حرفهای و تخصصی
استفاده کنندگان از اطلاعات مالی و در نتیجه گزارش حسابرسان طیف وسیعی از جامعه را در برمیگیرد، دولت، مقامات قضایی، صاحبان سهام بالقوه و بالفعل، مدیریت، تحلیلگران، مشتریان، تأمینکنندگان مواد و کالاوکارکنان از عمده استفاده کنندگان از این اطلاعات میباشند. اهم موارد استفاده از اطلاعت مالی و تصمیمگیریها در بنگاهها به شرح ذیل میباشد (قره خانی،۱۳۹۰):
-
- ارزیابی نتایج عملیات واحد اقتصادی و میزان موفقیت در دستیابی به هدفهای عملیاتی تعیینشده.
-
- ارزیابی کارایی و نحوه ایفای مسئولیت یا سرعت مدیریت.
-
- ارزیابی بنیه اقتصادی و توان مالی واحد در ایفای به موقع تعهدات و اجرای برنامه های آتی.
-
- ارزیابی توان سودآوری آتی واحد اقتصادی.
-
- برآورد ارزش جاری سرمایهگذاری در واحدهای اقتصادی.
-
- حصول اطمینان از حسن جریان امور، حفاظت منابع و داراییهای واحدهای اقتصادی.
- حصول اطمینان از رعایت قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت واحد اقتصادی.
۲-۳ حسابرس داخلی
پیچیدگی سازمانی و گسترش معاملات تجاری در اغلب کشورها موجب شده است که مدیران بنگاههای انتفاعی و غیرانتفاعی با توجه به مسئولیت خود و در راستای دستیابی به هدفهای سازمانی و به منظور اطمینان یافتن از هدایت بهینه کلیه منابع، واحدی به نام حسابرسی داخلی تشکیل دهند. دامنه فعالیتهای حسابرسی داخلی به مراتب بیش از پیش گسترش یافته است. از مهمترین سازوکارهای ایفای مسئولیت پاسخگویی، کنترلهای داخلی و به تبع آن حسابرسی داخلی است. حسابرسی داخلی در تدوین روشهای کنترل داخلی اعم از مالی و غیرمالی، استقرار سیستم کنترل داخلی، بررسی و ارزیابی سیستم کنترل داخلی، ارائه پیشنهادهای سازنده برای بهبود این سیستم و ارزیابی اثربخشی و کارایی استفاده از منابع بنگاه، نقشی اساسی و کلیدی دارد و در این راستا، سیستم های مالی، مدیریتی و عملیاتی و همچنین رسیدگیهای ویژه را در دامنه کار خود دارد. محدوده فعالیتها، روشها و وظایف حسابرسی داخلی در سازمان و چگونگی گزارشگری آن باید به روشنی مشخص بوده و افراد و گروههای باصلاحیت پیوسته عملکرد حسابرسی داخلی را ارزیابی کنند. مدیران نیز باید از نتایج فعالیتهای حسابرسی داخلی در جهت بهبود سازمان و اصلاح عملکردها بهره بگیرند. در این مقاله، نقش عملیات حسابرسی داخلی در سازمان و آثار آن بر کیفیت سیستم کنترل داخلی بررسی میشود (رحیمیان و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۳-۱ تعریف حسابرسی داخلی
انجمن حسابرسان داخلی امریکا (IIA) در سال ۲۰۱۱ حسابرسی داخلی را اینگونه تعریف میکند:
حسابرسی داخلی، یک فعالیت اطمینانبخش و مشاورهای مستقل وبی طرف است که باهدف ارزش افزایی و بهبود عملیات سازمان انجام می شود. حسابرسی داخلی با بهکارگیری شیوهای اصولی و نظاممند برای ارزیاب و بهبود اثربخشی فرایندهای حاکمیت، کنترل و مدیریت ریسک، سازمان را برای دستیابی به اهداف یاری میکند. (عالی نژاد،۱۳۹۰).
طبق استاندارد حسابرسی ۶۱۰ « ارزیابی کار واحد حسابرسی داخلی »، ازمجموعه استانداردهای حسابرسی ایران حسابرسی داخلی چنین تعریف شده است:
حسابرسی داخلی یعنی وظیفه ارزیابی که در داخل واحد مورد رسیدگی و توسط کارکنان آن به منظور خدمت به آن واحد به وجود میآید و یکی از ارکان اصلی محیط کنترلی محسوب می شود. ارزیابی و بررسی کفایت و اثربخشی سیستم های حسابداری و کنترل داخلی، از جمله وظایف اصلی واحد حسابرسی داخلی است.
امروزه نقش حسابرسی داخلی به طور چشمگیری تغییر یافته است. یکی از جامعترین تعاریف جدید حسابرسی داخلی، به وسیله ساویر[۲۱](۲۰۰۳) ارائه شده است. وی حسابرسی داخلی را به این صورت تعریف میکند: ارزیابی هدفمند و منظم عملیات مختلف و کنترل داخلی سازمان توسط حسابرسان داخلی به منظور تعیین اینکه:
-
- اطلاعات مالی و عملیاتی صحیح و قابلاتکاست،
-
- ریسکهای واحد تجاری قابلشناسایی و کاهش دادن هستند،
-
- مقررات خارجی و سیاستهای داخلی، قابلقبول هستند و روشهای مورد استفاده، از آن سیاستها پیروی میکنند،
-
- ضوابط عملیاتی رضایتبخش، کسب شده است،
-
- منابع به طور کارا و با در نظر گرفتن صرفه اقتصادی، استفاده شده است و
- هدفهای سازمان به طور مؤثر تامین شدهاند.
همه این موارد در راستای هدف مشاوره مدیریت و برای کمک به اعضای سازمان در اجرای مؤثر مسئولیتهای حاکمیتی آنهاست.این تعریف نشان میدهد که نقش حسابرسی داخلی از تأمین اعتبار و حفاظت داراییها به ارزش افزوده اعتبار و خدمات مشاوره از طریق نظارت، ارزیابی و بهبود مدیریت ریسک، کنترل و فرایند حاکمیت و راهبری، انتقال داده شده است که برای حفظ و افزایش ارزش سهامداران و ذینفعان مهم میباشند (میر آقایی،۱۳۹۱).
۲-۳-۲ سیر تحول حسابرسی داخلی در طول تاریخ
حسابرسی داخلی در طول دوران دستخوش تغییرات شگرفی شده که میتوان آن را بر حسب کارکردها و وظایف به سه گروه حسابرسی داخلی سنتی، مدرن و نئومدرن تقسیم کرد. حسابرسی داخلی در شکل سنتی خود چیزی بیش تر از داشتن وظیفه کنترل کیفیت، در خدمت مدیر مالی نبوده، به صورتی که تنها وظیفه آن این بوده که کنترل نماید آیا عملیات حسابداری درون واحد امور مالی به نحو صحیح انجام می شود. هنگامی که در سال ۱۹۷۷ قانون شرکتهای فاسد [۲۲]به تصویب رسید، برای اولین بار بسیاری از حسابرسان داخلی متوجه شدند که ممکن است انتخابهای قابل دسترس دیگری نسبت به نوع ارائه خدمات و انتخاب بازار کار داشته باشند و پس از این آگاهی، آن ها به سرعت دست به کار شدند و تنها در طی چند سال، صدها واحد حسابرسی داخلی ارائه نوع خدمات خود را از» کنترل کیفیت حسابداری« به کنترل داخلی و همچنین مشتری خود را از مدیر مالی به کمیته حسابرسی هیئتمدیره تغییردادند. در واقع این شکل مدرن حسابرسی داخلی بود (جبار زاده و همکاران، ۱۳۹۱).
اما حسابرسی نئومدرن: انجمن حسابرسان داخلی امریکادرسال ۲۰۱۱ حسابرسی داخلی را اینگونه تعریف میکند:
«حسابرسی داخلی، یک فعالیت اطمینانبخش و مشاورهای مستقل وبی طرف است که باهدف ارزش افزایی و بهبود عملیات سازمان انجام می شود. حسابرسی داخلی با بهکارگیری شیوهای اصولی و نظاممند برای ارزیابی وبهبوداثربخشی فرایندهای حاکمیت، کنترل و مدیریت ریسک، سازمان را برای دستیابی به اهداف یاری میکند» (عالی نژاد،۱۳۹۰).
با توجه به تعریف حسابرسی داخلی ارائه شده اینگونه به نظر میرسد که حسابرسان داخلی نئو مدرن یک فعالیت ظریف و پیچیده در بین چهار گروه عمده از متقاضیان این خدمت است که گروه عبارتاند از:
-
- هیئتمدیره،
-
- حسابرسان مستقل
-
- مدیریت ارشد
- مدیریت عملیاتی
تمامی این گروهها دارای انتظارات معتبر از عملکرد حسابرسی بوده و یا بر آن مدعی هستند. حسابرسان داخلی نمیتوانند هیچ یک از چهار مورد مذکور را نادیده بگیرند.
۲-۳-۳ نقش حسابرسی داخلی در ارزیابی کنترلهای داخلی
برای اطمینان از اینکه کنترلهای قوی در سازمان دایر شدهاند، درنظرگرفتن موارد زیرحائزاهمیت است :
-
- چه فعالیتهایی کنترل را در سازمان ما در زمان حال و آینده بیشتر بهبود میبخشند؟