کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۴ – مشکلات جنسی: در میان عوامل طلاق، نارضایتی جنسی از دو ویژگی برخوردار است؛ اول آن که به دلیل ملاحظات اخلاقی، غالباً مورد اشاره ی زوجین قرار نمی‌گیرد و دوم آن که تأثیرات روانی اختلال جنسی در بسیاری مواقع ناخودآگاه است؛ به گونه ای که زوجین نمی‌دانند احساس تنفر آنان از یکدیگر و احساس نارضایتی از زندگی، ریشه در عدم رضایت جنسی دارد. از این رو این مشکل غالباً توسط کارشناسان خبره تشخیص داده می‌شود. تأثیر این عامل بر طلاق به گونه ای است که برخی کارشناسان بیشتر طلاق ها را ‌به این عامل مرتبط دانسته اند. با توجه به تأثیر اعتیاد بر کاهش قوای جنسی می‌توان میان این دیدگاه و دیدگاهی که اعتیاد را از مهم‌ترین عوامل طلاق دانسته اند، توافق برقرار نمود. ضعف مهارت‌های جنسی، افزایش زمینه‌های تحریک پذیری جنسی و بی توجهی به نیازهای جنسی همسر از جمله عوامل اصلی ایجاد نارضایتی جنسی است (همان منبع، ۱۳۸۷).

۵-خیانت: خیانت یکی از عوامل مهم طلاق و جدایی گزارش شده است. گلاس[۴۷] و رایت[۴۸] (۱۹۹۷) سه نوع خیانت را مشخص کرده‌اند. خیانت جسمی، عاطفی و ترکیبی از هردو. در واقع آن ها معتقدند ممکن است در یک ازدواج خیانتی اتفاق بیفتد اما هرگز نزدیکی فیزیکی یا جنسی اقفاق نیفتاده باشد. به هر حال خیانت از هر نوعی باشد باعث ‌آسیب‌های عاطفی و روحی فراوانی در ازدواج می‌شود و این مسئله با از دست دادن عشق، از بین رفتن اعتماد، بی توجهی، دور شدن از زن و شوهر از یکدیگر اتفاق می‌افتد. به علاوه تحمل از دست دادن اعماد و صدمه ناشی از احساس فریب خوردگی برای برخی از زوج ها پیش از تحمل جنبه‌های جنسی خیانت، سخت است (اسپرینگ[۴۹]، ۱۹۹۶). شواهد نشان می‌دهد که تاثیرات آسیب زای ناشی از هر نوع خیانت به قدری قوی است که نشانه های شبیه ‌آسیب‌های دیگر مانند اختلال استرس پس از آسیب دارد. خیانت زناشویی موضوعی است که زوج درمانگران به صورت منظم در کارهای بالینی اشان با آن مواجهه می‌شوند و می‌تواند تجربه ای گیج کننده و دردناک برای همه ی کسانی باشد که با آن در گیرند. افزون بر این خیانت یکی از دلائل عمده طلاق و از هم پاشیدن ازدواج است (گلاس و رایت ۱۹۹۷: به نقل از شاکلفورد[۵۰] و همکاران، ۲۰۰۸).

۶- تحول در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی: تغییرات ارزشی در جامعه ی ایرانی، در ۲۰ سال گذشته، آهنگی شتابان داشته است. آثار این تغییرات را می‌توان در تمامی‌عرصه‌های حیات اجتماعی و فردی و بیش از همه در حیات خانوادگی باز جست. آنچه مهم به نظر می‌رسد تبیین چگونگی تأثیر تغییرات نظام مند فرهنگی و اجتماعی بر روابط اعضای خانواده و بروز ‌آسیب‌های خانوادگی است. در اینجا صرفاً به تأثیر برخی مفاهیم که در تغییرات اخیر بر مسند اقتدار نشسته اند، بسنده می‌کنیم (صالح­پور، ۱۳۸۶).

غلبه فرهنگ استقلال طلبی در دهه های اخیر، آثار متعددی به همراه داشته است که یکی از مهم‌ترین آن ها کم شدن همبستگی‌های گروهی و ایجاد مرزبندی‌های جدید است. در گذشته هرچند خانواده ی زن – شوهری واحد مستقلی را تشکیل می‌دادند؛ اما هیچ گاه مرزهای بسیار قوی آنان را از بستگان و محله جدا نمی‌کرد. اگر مداخلات ناروای دیگران در امور مختلف خانوادگی، در جامعه ی سنتی یکی از پیامدهای بی توجهی به مرز خانواده ی هسته ای بود، تقویت مرزهای خانواده هسته ای در جامعه جدید، این پیامد را داشته است که زوجین اجازه ورود بزرگان و دلسوزان طایفه را به حریم مسائل خانوادگی ندهند و آن را دخالت‌های نا به جا به حساب آورند و خویشاوندان نیز خود را از ورود اصلاح گرانه به خانواده ی آسیب پذیر برحذر دارند و درست در شرایطی که خانواده نیازمند مداخله مثبت و دلسوزانه است، از آن محروم بماند. این فرهنگ به قدری مسلط شده که به نظر برخی کارشناسان، چنین مداخلاتی در فرهنگ جدید، خود به یکی از عوامل طلاق تبدیل شده است چون هم زوجین آمادگی پذیرش حضور مداخله گران را ندارند و هم ثمربخشی مداخلات به مقدماتی بیشتر و شرایطی پیچیده تر از گذشته وابسته است. از سوی دیگر استقلال طلبی و فردگرایی، شیوه های همسرگزینی را نیز دگرگون و مداخله والدین را در این فرایند کم اثر ‌کرده‌است. پس این انتظار کاملاً طبیعی است که والدینی که در فرایند همسرگزینی فرزندانشان نقش تعیین کننده ای ایفا نکرده اند، انگیزه ی حمایت گری کمتری از آنان داشته باشند (دورفرد، ۱۳۹۱).

رواج نسبیت گرایی، تردید در اصول ثابت اخلاقی و تردید در اموری که مقدس شمرده می‌شوند نیز آثار شگرفی بر حیات خانوادگی داشته است. کم شدن تقید زن و مرد به خانواده و کم رنگ شدن ارزش‌های اخلاقی مهمی چون غیرت برای مردان و حیا به ویژه برای زنان، افزایش روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج و کم شدن وفاداری از آثار سست شدن ارزش‌های اخلاقی است (میرزایی، ۱۳۸۰).

تأثیر تقدس زدایی سبب شد که ازدواج از تشکیل بنایی مقدس که در متون دینی از آن به ارزشمند‌ترین سازه ی اجتماعی، میثاق محکم و زمینه ی تقویت دین داری و کاهش گناه نام برده می‌شود به قراردادی اعتباری، به مثابه یک معادله اقتصادی، تقلیل جایگاه یابد. اگر در فرض اول زندگی از انتخاب مسئولانه آغاز و ‌بر اساس تعهد اخلاقی و رحمت و مودت استوار می‌شود و طلاق امری مذموم و جام زهری از سرناچاری قلمداد می‌گردد، در فرض دوم، ازدواج صرفاً یک انتخاب و پایان زندگی نیز انتخابی دیگر است و در چنین فرضی نمی‌توان به مرد توصیه کرد که همسرش را امانت خداوند بداند و در حفظ امانت بکوشد نمی‌توان حرمت خانواده را بهانه ای برای توصیه ی طرفین به ادامه ی زندگی دانست (دورفرد، ۱۳۹۱).

زدودن تقدس از حیات خانوادگی و حقوق محوری، شرایطی ایجاد می‌کند که توجه به حقوق را از سر ناچاری، موجه جلوه می‌دهد، به عنوان مثال اگر فرهنگ مسلط به طلاق و جبهه گیری زن و مرد دامن زد، ترس از آینده سبب می‌شود که دختر و پسر، به ویژه دختر، هنگام ازدواج با احتیاط بیشتری عمل کنند و با بهره گرفتن از روش‌های حقوقی چون شروط ضمن عقد و اخذ گواهی از خانواده ی شوهر برای ثبت جهیزیه‌های وارد شده به زندگی، خطرات احتمالی را کاهش دهند. به عبارت دیگر حاکمیت ارزش‌های مدرن ضرورت‌هایی می‌آفریند که در شرایط عادی لغو و گاه توهین آمیز تلقی می‌شود (کاملی، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:17:00 ق.ظ ]




  1. وقتی که ترمیم کامل خسارات به وسیله سایر منابع، قابل تضمین نیست، دولت باید به خسارت زدایی از افراد زیر اقدام نماید:

الف-کسانی که متحمل لطمات شدیدی علیه جسم یا سلامت خود شده اند، مشروط به اینکه مستقیما از یک جرم عمدی خشونت آمیز ناشی شده باشد.

ب- کسانی که تحت تکفل شخصی بوده اند که پس از ارتکاب جرم علیه او، فوت شده است.

    1. خسارت زدایی پیش‌بینی شده در بند قبلی، حتی اگر مبانی جرم قابل تعقیب یا مجازات هم نباشد، انجام می شود. همان گونه که ملاحظه می شود، پیش‌بینی تأمین خسارت توسط دولت، به ویژ در مواردی که مرتکب جرم به عللی(از جمله فوت) قابل تعقیب نیست، یا به خاطر صغر و جنون قابل مجاازت نمی باشد،یکی از راه کارهای مهم در جهت حمایت از بزه دیدگان به شمار می رود. از امتیازات دیگر این کنوانسیون ذکر موارد جبران خسارت است. ماده ۴ کنوانسیون یاد شده، خسارت زدایی را شامل مواردی از قبیل هزینه های پزشکی، مخارج کفن و دفن، درآمدهای از دست رفته و مانند آن می‌داند. در میان کشورهای اروپایی فرانسه نقش بارزتری را در جهت حمایت از حقوق بزه دیدگان، ابعاد مختلف مساعدت، و ایجاد انجمنهای حمایت از آنان، نسبت به ‌سایر کشورها دارد. در پی همین تلاش‌ها بود که در سال ۱۹۸۲، دفتر حمایت از همه قربانیان جرایم، در دادگستری فرانسه تأسیس شد و زمینه ای برای تصویب قانونی در هشتم ژویه۱۹۸۳، تحت عنوان «قانون تحکیم حمایت از بزه دیدگان» فراهم آمد.[۵۹]

طبق تحلیل یکی از دانشمندان، این قانون مداخله بزه دیدگان را در دعاوی کیفری و تسهیل و جبران خسارت آنان را به خصوص با توسعه موارد اخذ خسارت و ساده کردن آیین دادرسی تضمین ‌کرده‌است.[۶۰]

فصل دوم: جایگاه حقوق بیگانگان در منابع حقوق بین الملل

می‌دانیم که بیگانگان جز آن دسته افرادی در جامعه هستند که ممکن است برای برخورداری از حقوقی که لازمه ی حیات اجتماعی است دچار مشکلاتی شوند. میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، محدوده ی تعهدات دولت ها را در این زمینه روشن ‌کرده‌است. در این بین بیشترین آسیب متوجه ی کودکان است که در کنوانسون حقوق کودک، حقوقی برای حمایت از اطفال بیگانه گنجانده شده است. همچنین افراد آپاترید و ساکنین سرزمین های اشغالی که حقوقشان نادیده گرفته می شود و راهکارهایی که دولت ها را ملزم به ایفای تعهدات حقوق بشری می‌کند مباحثی ایت که در این فصل به آن پرداخته می شود.

مبحث اول: اصل عدم تبعیض نسبت به افراد بیگانه و برخورداری بیگانگان از حقوق مصرح در اسناد بین‌المللی حقوق بشر

اصل عدم تبعیض از جمله اصول مهم حقوق بین الملل است که طبق آن نباید هیچ رجحانی بین افراد از لحاظ رنگ، نژاد، نسب یا منشا ملی و قومی، جنسیت، زبان و… گذاشته شود. گفتار دوم در این مبحث با عنوان جواز یا عدم جواز تبعیض بر اساس ملیت ‌به این مهم می پردازد و این گفتار از اهمیت بنیادینی در این پایان نامه برخوردار است. در ادامه به اطفال بیگانه و حقوقی که طبق کنوانسون حقوق کودک داند و نیز به اسناد متفرقه در زمینه حقوق بشر بیگانگان نگاهی می اندازیم.

گفتار اول: اصل عدم تبعیض و جایگاه بنیادین آن در حقوق بشر بین‌المللی

تبعیض[۶۱] در فرهنگ لغت “معین” به معنی تقسیم و جداکردن بعضی را از بعضی و نیز بعضی را بر بعضی

برتری دادن آمده است. همچنین در تعریفی از تبعیض می توان چنین گفت: «تبعیض به رفتار واقعی اطلاق می شود که اعضای یک گروه را از فرصتهایی که در برابر دیگران گشوده است محروم سازد».[۶۲]

در حقیقت تبعیض به رفتاری اطلاق می‌گردد «که توأم با تمیز دادن و برتری دادن غیر قانونی یا غیر اخلاقی بین افراد ‌گروه‌های مختلف است». برای مثال «در جامعه یا معاملات تجاری، که به سادگی مسیر حرکتی افراد را محدود می‌کند»[۶۳].

همچنین تبعیض در تقسیم بندی های خود می‌تواند شامل تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، تبعیض های آموزشی و شغلی و بسیاری از موارد دیگر در جامعه گردد. از موارد شایع تبعیض، تبعیض نژادی است که در خصوص تعریف آن ‌در کنوانسیون “رفع هر نوع تبعیض نژادی”[۶۴] در بند ۱ از ماده ۱ بیان شده است:

«تبعیض نژادی، به هر نوع تمایز و ممنوعیت یا محدودیت و یا رجحانی که ‌بر اساس نژاد و رنگ یا نسب و یا منشأ ملی و یا قومی مبتنی بوده اطلاق می شود». و نیز در کنوانسیون “محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان” در خصوص تعریف تبعیض جنسیتی این گونه آمده است که: «تبعیض به هر گونه تمایز، استثناء (محرومیت) یا محدودیت ‌بر اساس جنسیت که نتیجه یا هدف آن خدشه دارد کردن یا لغو شناسایی، بهره مندی، یا اعمال حقوق بشر و آزادیهای اساسی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و یا هر زمنیه‌ی دیگر توسط زنان صرف نظر از وضعیت زناشویی ایشان و ‌بر اساس تساوی میان زنان و مردان است، اطلاق می‌گردد».

لذا با توجه به تعاریف فوق می‌توانیم در تعریفی جامع از تبعیض بگوییم: «تبعیض به معنای فرق گذاری و عدم تساوی حقوق اشخاص و یا ‌گروه‌های گوناگون در یک جامعه است که به علل گوناگونی چون نژاد، جنسیت، اصالت ملی یا قومی، عقاید، مذهب، رنگ، زبان و علل از این دست پدید می‌آید که نتیجه‌ آن تخطی از مهم ترین اصل در زمینه حقوق و آزادیهای بنیادین که اصل برابری است می‌باشد».

در کنوانسیون های متعدد حقوق بشر به مسئله “عدم تبعیض”[۶۵] در جوامع توجه بسیار شده است و به وضوح و در موارد بسیار به آن اشاره گردیده است.

با توجه به کنوانسیون های حقوق بشر، مؤلفه هایی که نباید در یک جامعه موجب شود که ‌بر اساس آن و علیه افراد با آن خصوصیت و یا ویژگی های خاص اعمال تبعیض و رفتار نابرابر شود را می توان به شرح ذیل نام برد:

رنگ(Color)_ نژاد(Race)_ جنسیت((Sex_ مذهب(Religion)_ اصالت ملی یا قومی (national or social gentry)- زبان(language)_ دارایی(property)_ عقاید(opinion)[66]

تبعیض را نباید با حمایت از اقشاری که در جامعه ضعیف تر هستند و در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار دارند( مانند کودکان، زنان، بیگانگان و…) مغایر بدانیم. کمیته حقوق بشر هم در خصوص حمایت از این افراد و عدم تبعیض چنین می نویسد:

کمیته توجه دارد که معاهده نه عبارت “تبعیض” را تعریف می‌کند نه آنچه باعث تبعیض می شود را تعیین می‌کند. هرچند، ماده۱ معاهده بین‌المللی رفع تمامی اشکال تبعیض نژادی می‌گوید که عبارت “تبعیض نژادی” به معنای هر گونه تفاوت، جداسازی، محدودیت یا ترجیح بر اساس نژاد، رنگ، نسب یا ملیت و جایگاه اجتماعی است که هدف یا تأثیرش خنثی سازی (بی اثر سازی) یا آسیب رساندن به شناسایی (رسمی)، برخورداری یا اجرای حقوق بشر و آزادی های اساسی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر حوزه های زندگی عمومی به شکل برابر است. همچنین ماده ۱ معاهده رفع تمامی اشکال تبعیض علیه زنان می‌گوید که “تبعیض علیه زنان” به معنای هر گونه تفاوت، جداسازی یا محدودیت ایجاد شده بر اساس جنسیت است که تأثیر یا هدفش آسیب رساندن یا بی اثر سازی شناسایی (رسمی)، برخورداری یا اجرای حقوق بشر و آزادی اساسی توسط زنان بر اساس برابری زن و مرد در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی یا هر حوزه دیگری صرف نظر از وضعیت تأهل آن ها است.[۶۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ق.ظ ]




تحقیقات بندورا (۱۹۷۳) نشان داده که پرخاشگری کاملا جنبه تقلیدی دارد و از راه مشاهده کسب می شود و نمی تواند پایه ذاتی داشته باشد . در آزمایش معروف بندورا عده ای از کودکان به مشاهده شخصی پرداختند که با عروسکی رفتار کلامی و عملی پرخاشگرانه داشت این حالت هم به صورت زنده یعنی مدل واقعی و هم به صورت فیلم و هم به صورت کارتون برای کودکان نشان داده شد و مشاهده گردید که کودکان تماشاچی وقتی با عروسک مذبور تنها گذاشته شوند همان رفتار پرخاشگرانه را که مدل و سر مشق با عروسک انجام می‌دهند و در این میان تاثیر کارتون و مدل واقعی به ترتیب از همه بیشتر بود . علاوه بر این مشخص شد که وقتی مدل یا سر مشق به خاطر پرخاشگری خود با عروسک مذبور مورد تشویق و پاداش قرار می‌گیرد اثر آموزش پرخاشگرانه او بر روی بچه ها بیشتر می شود و هنگامی که مدل را به خاطر پرخاشگری مورد تنبیه قرار می‌دهند تقلید کودکان از وی کاهش می‌یابد . بدین ترتیب پرخاشگری نه به عنوان یک پدیده ذاتی بلکه به عنوان رفتاری که آموختنی بوده و از الگوهای یادگیری تبعیت می‌کند مطرح می شود .

پرخاشگری به طور کلی به تخریب ، قتل ، هتک حرمت ، اعتراض اجتماعی ، دفاع از خود و به همه ی رفتار های تهاجمی اطلاق می شود . خواهر و برادری که با هم زد و خورد می‌کنند ، زدو خوردهای پلیس با مجرمین ، والدینی که فرزند خود را می‌زنند ، بچه هایی که در خیابان با هم دعوا می‌کنند ، زن و شوهری که با هم نزاع می‌کنند همگی رفتار پرخاشگرانه خوانده می‌شوند ( کاپلان سادوک ۱۹۸۸) .

متخصصین بهداشت روانی هنگام مطالعه در زمینه پرخاشگری با سئوالهایی روبرو می‌شوند که چرا پرخاشگری روی می‌دهد ؟ علت آن چیست ؟ برای آن چه می‌توانیم بکنیم ؟ در تلاش برای جواب ‌به این سئوال صاحب نظران حد اقل به دو حقیقت رسیده اند :

۱- پرخاشگری می‌تواند در کسانی وجود داشته باشد که اعتدال روانی ندارند .

۲- پرخاشگری به غیر از علتهای اجتماعی و اخلاقی دلیل بیولوژیکی نیز دارد .

در زمینه تعریف پرخاشگری توافق نظر وجود ندارد . موضع اصلی اختلاف این است که پرخاشگری را بر اساس پیامدهای قابل مشاهده آن تعریف کرد یا بر اساس مقاصد شخصی که آن رفتار نشان می‌دهد .

بعضی روان شناسان بین پرخاشگری حضمانه که تنها به قصد صدمه زدن انجام می شود و پرخاشگری وسیله ای که هدفش به دست آوردن پاداش است ، نه صدمه به دیگری فرق می‌گذارند ( هینگارد و همکاران ۱۳۶۶) .

به همین دلیل محققان پرخاشگری نوع وسیله ای را مربوط به کودکان و نوع خصمانه آن را بیشتر ‌در مورد بزرگسالان به کار می‌برند .

۱۱-۱-۲: پرخاشگری از دید روان شناسان اجتماعی :

روان شناسان اجتماعی به مطالعه پرخاشگری پرداخته و کوشیده اند تا ماهیت و دلیل آن را درک کرده و روش های کنترل رفتار پرخاشگرانه را دریابند ‌به این امید که دستاوردهای علمی آن ها در این زمینه به ساختن جهانی صلح آمیز کمک کند . تروریسم ، قتل ، جنگ ، بچه آزاری ، تجاوز به عفت ، و خشونت و پرخاشگری همیشه بخش مشترکی از زندگی اجتماعی انسان را تشکیل می‌دهد در این میان پرخاشگری رفتاری است که قصد آن آزار رسانیدن به فرد دیگری است ( مقدم ۱۹۹۸، بارون و بیرن ۱۹۸۷، اروسون ۱۳۶۷) پرخاشگری بخش مشترکی از زندگی اجتماعی است زیرا کمتر کسی را می توان یافت که با بیان هایی تند و انتقادهای شدید به دیگران آزار نرساند یا در هنگام خشم ، رفتار خشن نداشته باشد و یا ممکن است فردی برای تلافی از دشمن منتظر فرصت مناسبی باشد تا کینه خود را خالی کند . افزون بر این شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد بیشتر مردم تا کنون سبب ارتکاب برخی از اشکال پرخاشگری در خانواده شده اند ( بارون و بیرن ۱۹۸۷، نقل از احمدی ۱۳۸۲) .

پرخاشگری یکی از واکنشهایی است که در برخورد با ناکامی و محرومیت از خود نشان می‌دهد و همیشه با به هم خوردن تعادل جسمی و روانی حتی به طور موقت هم که شده با علائمی مانند تپش قلب ، بالا رفتن فشار خون ، ازدیاد تعداد ضربان قلب ، زیاد شدن نیروی جسمانی همراه است .

واتسون ، موسس و بنیان گذار مکتب رفتار گرایی ، عقیده دارد که انسان با سه غریزه پرخاشگری ، عشق و ترس به دنیا می‌آید . به تجربه ثابت شده است که نخست : شدت پرخاشگری اغلب با شدت ناکامی رابطه مستقیم دارد . مثلا کودک هر چه گرسنه تر باشد بیشتر گریه می‌کند .

دوم : پرخاشگری در مواقع رسیدن به هدف و نزدیک شدن به ان شدت بیشتری دارد . ( در مسابقات ورزشی این موضوع کاملا به چشم می‌خورد ) .

سوم : شدت تهاجمی به دفعات تکرار ناکامی بستگی دارد . مسلم است کسی که چندین بار شکست خورده در دفعات بعدی بیشتر احساس ناراحتی می‌کند .

چهارم : شدت حالات تهاجمی به نوع ناکامی بستگی دارد . مثلا اگر کسی زور بگیرد و حق کسی را پایمال کند حالت تهاجمی فرد متقابل بیشتر خواهد شد . برخی می‌گویند : تنبیه کردن ممکن است باعث جلوگیری از پرخاشگری شود که صحیح به نظر نمی رسد ، زیرا تنبیه کردن باعث شدت ناکامی و در نتیجه شدت پرخاشگری می شود که ممکن است به صورت مختلف تظاهر کند مانند جبران ، تلافی ، فرار و … ( میلانی فر۱۳۷۰) .

تجربیات سی برس نشان داده که کودکان کودکستانی که نسبت به همسالان خود رفتار پرخاشگرانه تری بروز می‌دهند دارای والدینی پرخاشگر بوده و بیشتر مورد تنبیه و شمانت انان قرار می گیرند . کودکان افسران ارتش و نیروهای مسلح و انتظامی پرخاشگری را بیشتر از سایر کودکان نشان می‌دهند .

۱۲-۱-۲: تغییرات رشدی :

کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله می‌کنند رفتار پرخاشگرانه آن ها غالبا به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود . کودکان همچنان که به سال‌های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می‌شوند کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می شنند و در نوع پرخاشگری انان هم تغییراتی ایجاد می شود یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالبا خصمانه است و کمتر وسیله ای است و وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می شود بیشتر احتمال دارد که با قصدی خصمانه این کار انجام شده باشد . پرخاشگری لفظی ، دست کم در سال‌های قبل از مدرسه با افزایش سن افزایش می‌یابد .

کودکانی که به شدت پرخاشگرند نه تنها به دفعات بیشتری پرخاشگری می‌کنند بلکه رفتارشان از لحاظ کیفی هم با سایر کودکان تفاوت دارد و رفتار پرخاشگرانه شان شدید تر و طولانی تر از کودکان دیگر است

۱۳-۱-۲: ثبات پرخاشگری :

هر چند که پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می‌کند ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرقد دارند . کودکانی که در سال‌های اولیه به شدت پرخاشگرانه به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود و کودکانی که پرخاشگر نیستند به احتمال زیاد در بزرگسالی هم پرخاشگر نخواهند بود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ق.ظ ]




ﻣﻔﻬﻮم ﺗﻌﻬﺪ را ﻣﻲﺗﻮان از ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠفی ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار‬ داد؛ زﻳﺮا دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ و ﺗﻌﻬﺪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻧﻪ ﺗﻨﻬـﺎ ﺑـﺎ ﺳـﺎزﻣﺎن ﺑﻠﻜـﻪ ﺑـﺎ ﻣﺮاﺟـﻊ دﻳﮕﺮی نظیر ﺣﺮﻓﻪ، ﺧﺎﻧﻮاده، ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ، ﻣﺬﻫﺐ، و ﻏﻴﺮه در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ. دو ﺟﻨﺒﻪ ﺗﻌﻬﺪ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨـﺪ از: ﺗﻌﻬـﺪ‬ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و ﺗﻌﻬﺪ ﺣﺮﻓﻪای. در ادﺑﻴﺎت ﻛﻼﺳﻴﻚ «ﻣـﺪل ﺗﻌـﺎرض ﺣﺮﻓـﻪای- ‬ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ»، ﻓﺮض ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻣﺠﻤﻮع ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن و ﺣﺮﻓﻪ، ﺻﻔﺮ اﺳـﺖ.‬ ﻳﻌﻨﻲ اﻳﻨﻜﻪ ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻃﺮف ﺑﺎﻋﺚ ﻛﻢ ﺗﻌﻬﺪی ﺑﻪ ﻃﺮف دﻳﮕﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد.‬ اﻣﺎ ﻋﺪه ای ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ و ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و ﺣﺮﻓﻪای ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ‬ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﭘﺪﻳﺪه ﻫﺎی ﺟﺪا و ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﻓﺮض ﺷـﻮﻧﺪ ﻛـﻪ در اﻳـﻦ ﺻـﻮرت ﺗﻌﻬـﺪ‬ ﺣﺮﻓﻪای و ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ در راﺳﺘﺎی ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧـﺪ. ﭘـﺲ ﺣﺮﻓـﻪای ﻫـﺎ ﻣــﻲﺗﻮاﻧﻨــﺪ ﺑــﻪ ﺣﺮﻓــﻪ و در ﻋــﻴﻦ ﺣــﺎل ﺑــﻪ ﺳــﺎزﻣﺎن ﺧــﻮد ﻣﺘﻌﻬــﺪ‬

۱-۲-۲-۲- تعاریف تعهد سازمانی:

ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ دﻳﮕﺮ رﻓﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺷﻴﻮهﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوتی ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻌﻤﻮﻟﻲﺗﺮﻳﻦ ﺷﻴﻮه ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺗﻌﻬﺪ ﺳـﺎزﻣﺎﻧﻲ آن اﺳـت ﻛﻪ ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻧﻮﻋﻲ واﺑﺴﺘﮕﻲ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن درﻧﻈﺮ ﻣـﻲﮔﻴﺮﻧـﺪ.‬ ﺑﺮاﺳﺎس اﻳﻦ ﺷﻴﻮه، ﻓﺮدی ﻛﻪ ﺑـﻪ ﺷـﺪت ﻣﺘﻌﻬـﺪ اﺳـﺖ، ﻫﻮﻳـﺖ ﺧـﻮد را از‬ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣـﻲﮔﻴـرد، در ﺳـﺎزﻣﺎن ﻣـﺸﺎرﻛﺖ دارد و ﺑـﺎ آن درﻣـﻲآﻣﻴـﺰد و از‬ ﻋﻀﻮﻳﺖ در آن ﻟﺬت ﻣﻲﺑﺮد (ساروقی، ۱۳۷۵).

برخی از تعاریف ارائه شده از تعهد سازمانی به شرح زیر می‌باشند:

    • شناسایی اعضا از طریق عضویت در سازمان خاص، و سطح مشارکت در آن (لاک و همکاران، ۲۰۰۷).

    • گرایش کارمند به سازمان، که برحسب وفاداری وی به سازمان، تعیین هویت با آن و میزان چالش و تلاش وی در سازمان، مشخص می شود (سامرز، ۱۹۹۵).

    • نوعی حالت روانی است که بیانگر تمایل، نیاز و یا الزام، جهت ادامه فعالیت می‌باشد (آلن و می یر، ۱۹۹۳).

    • شدت و گستردگی مشارکت فرد در سازمان، احساس تعلق به سازمان و شغل، و احساس هویت، که وجود این احساسات، به افزایش وابستگی گروهی و رفتار شهروندی منجر شود (ویلیامسون و اندرسون، ۱۹۹۱).

    • تمایل قوی به ماندن در سازمان، تمایل به تلاش فوق العاده برای سازمان، اعتقاد قوی به پذیرش اهداف و ارزش‌های سازمان (لوتانز و شاوه، ۱۹۹۲).

حمایت و پیوستگی عاطفی با اهداف و ارزش‌های سازمان، به خاطر خود سازمان و دوری از ارزش‌های ابزاری آن « وﺳﻴﻠﻪای ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻫـﺪاف دﻳﮕﺮ» (اورایلی و همکاران، ۱۹۸۶).

    • تعهد سازمانی، بیانگر نوعی تمایل، نیاز و الزام، جهت اشتغال در یک سازمان می‌باشد (کاچ و استیرز، ۱۹۷۸).

    • حالتی که درآن فرد با اعمال خود و از طریق آن، اعتقاد می‌یابد که به فعالیت‌ها تداوم بخشیده، و مشارکت مؤثر خویش را در انجام آن ها حفظ کند (سالانسیک، ۱۹۷۷).

    • تعهد، نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزش‌ها و اهداف یک سازمان، می‌باشد؛ وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزش‌ها و اهداف سازمان، به خاطر خود سازمان، جدای از ارزش‌های ابزاری آن (وسیله دستیابی به اهداف دیگر) (بوکانان، ۱۹۷۴).

    • تعهد سازمانی عبارت است از درجه نسبی تعیین هویت فرد با سازمان، پذیرش ارزش‌های سازمان، و مشارکت در آن و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی اﻧﺪازهﮔﻴﺮی آن ﺷﺎﻣﻞ اﻧﮕﻴﺰه، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﺮای اداﻣﻪ ﻛـﺎر و ﭘـﺬﻳﺮش ارزشﻫـﺎی ﺳـﺎزﻣﺎن‬ می‌باشند (پورتر و همکاران، ۱۹۷۴).

    • نگرش یا جهت گیری ای که هویت فرد را به سازمان مرتبط می‌سازد. همانندسازی کارمندان با اهداف و ارزش‌های سازمان (شلدون، ۱۹۷۱).

    • ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻗﻮی ﺑﺮای ﺑﻘﺎی ﻋﻀﻮﻳﺖ در ﻳﻚ ﺳـﺎزﻣﺎن ﺧـﺎص، ﺗﻤﺎﻳـﻞ ﺑـﺮای‬ ﺗﻼش ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎد ﺑﺮای ﺳـﺎزﻣﺎن، ﺑـﺎور ﻗـﺎﻃﻊ در ﻗﺒـﻮل ارزشﻫـﺎ و اﻫـﺪاف‬ ﺳﺎزﻣﺎن (جعفری و همکاران، ۱۳۸۹).

    • درجه همانندسازی روانشناختی و یا چسبیدگی به سازمان (مهداد، ۱۳۸۷).

    • نگرشی درباره وفاداری کارمندان به سازمان و فرایندی مستمر، که به واسطه مشارکت در تصمیمات سازمانی، توجه افراد به سازمان، و موفقیت و رفاه سازمان مشخص می شود (مقیمی، ۱۳۸۵).

    • حالتی که فرد، سازمان را معرف خود دانسته و آرزو می‌کند، در عضویت آن بماند. لذا در راستای تحقق اهداف، تمام تلاش خود را به کارمی گیرد (رابینز، ۱۳۷۸).

  • شخص متعهد، نسبت به سازمان احساس وفاداری کرده و از طریق آن خود را شناسای می‌کند (استرون، ۱۳۷۶).

با توجه به تعاریف بالا به طور کلی می توان گفت تعهد سازمانی عبارت است از: وفاداری فرد به سازمان و تمایل به ماندن در عضویت سازمان برحسب وابستگی عاطفی، نیاز یا احساس مسئولیت در قبال سازمان.

۲-۲-۲-۲- اهمیت تعهد سازمانی:

از نیمه دوم قرن بیستم علاقمندی قابل توجهی برای درک تعهد سازمانی به وجود آمد و نیروی زیادی صرف تجزیه و تحلیل این موضوع شده است (موتاز و کلیفورد[۱۴۸]، ۱۹۸۸). تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در دو مقوله دسته بندی می‌شوند. گروه اول سعی در شناخت ماهیت خود تعهد داشته اند و گروه دوم به بررسی عوامل مرتبط با تعهد پرداخته‌اند. اگر چه این متغیر به نحو محسوس و کمی اندازه گیری نمی شود، اما وجود آن به خصوص در برخی سازمان ها بسیار ضروری است (امامی، ۱۳۸۷). دلیل اصلی اینکه چرا تعهد سازمانی یکی از مهمترین موضوعات تحقیق در سال‌های گذشته بوده است، تأثیر قابل ملاحظه آن روی بازدهی و بهره وری سازمان‌ها می‌باشد (کریم زاده، ۱۳۷۸).

نتایج تحقیقات مؤید آن است که تعهد سازمانی با بسیاری از رفتارهای شغلی کارمندان مرتبط است و از این رو اثرات بالقوه و جدی بر عملکرد سازمان دارد (موتاز و کلیفورد، ۱۹۸۸). در واقع نگرش کلی تعهد سازمانی به عنوان عامل مهمی برای درک و پیش‌بینی رفتار سازمانی و پیش‌بینی تمایل به باقی ماندن در شغل آورده شده است. تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو نگرش نزدیک به هم هستند که بر رفتارهای مهمی مانند غیبت و جابجایی اثر می‌گذارند. کارمندانی که دارای تعهد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان می مانند، و بیشتر کار می‌کنند (مورهد و گریفین، ۱۳۸۲). علاوه براین ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻌﻬﺪ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻳﻲ از ﻗﺒﻴﻞ‬ رﺿـﺎﻳﺖ ﺷـﻐﻠﻲ (بتمن و استیرز[۱۴۹]، ۱۹۸۴ ، متیو و زاجاک، ۱۹۹۰)، رﻓﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻓﺮا اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ (اورایلی و چارتمن، ۱۹۸۶) و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻐﻠﻲ (آلن و می یر، ۱۹۹۳) راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒـﺖ و ﺑـﺎ ﺗﻤﺎﻳـﻞ ﺑـﻪ‬ ﺗـــﺮک ﺷـــﻐﻞ (استیرز و پرتر، ۱۹۸۲) راﺑﻄـــﻪ ﻣﻨﻔـــﻲ دارد‬.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]




به دلیل این که ما در جامعه و خانواده‌ای زندگی می‌کنیم که به طور فزاینده‌ای معتاد کننده است و اعتقادهای ناقص و معیوبی به ما انتقال می‌دهد، مهارت‌های مقابله‌ای را که بتواند در حل مشکلات به ما کمک کند، یاد نمی‌گیریم. عدم ارضای نیازها وکمبود مهارت‌های مقابله‌ای، ناتوانی در تحمل ناکامی‌و یأس و اعتقاد ما به ارضای سریع و فوری خواسته ها و احساساتی از قبیل اضطراب، خشم، تنهایی و افسردگی رو به وخامت می‌گذارد و به صورت محرکی عمل می‌کند که ما را در جستجوی آرامش و آسودگی یا وسیله‌ای برای سرگرمی ‌و حواس‌ پرتی به سوی اعتیادها سوق می‌دهد(کاپلان،۲۰۰۳، ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۲). احساس تعلق نکردن به نهادهای اجتماعی حمایت کننده می‌تواند مقابله کردن با مشکلات و حل مسأله زندگی را طاقت فرسا کند (به خصوص اگر مهارت‌های مقابله‌ای و حل مشکل در فرد ضعیف و ناکارآمد باشد) و آسودگی و راحتی ناشی از اعتیاد را، جذاب‌تر و دلچسب‌تر کند. این نهادهای اجتماعی می‌تواند خانواده، خانواده‌ گسترده، جامعه یا گروه‌های دیگر باشد. این نکته که سوء مصرف کنندگان مواد از مکانیزم‌های دفاعی رشد نایافته‌تر و مهارت‌های مقابله و راهبردهای حل مسأله ضعیف‌تری نسبت به جمعیت عمومی ‌برخوردار هستند، در پژوهش‌های مختلفی به اثبات رسیده است، چنان چه در رویکرد روان‌پویشی، سوء مصرف مواد به عنوان یک مکانیزم دفاعی رشد نایافته به حساب می‌آید. همچنین رویکردهای پیشگیری و درمان اعتیاد بر مهارت‌های مقابله و توانایی حل مسأله تأکید ویژه‌ای دارند. چرا که اعتقاد بر این است که در فقدان چنین مهارت‌هایی احتمال درگیری افراد با سوء مصرف مواد قوت بیشتری می‌گیرد(دهقانی، ۱۳۸۱).

جوانان بیشتر از بزرگسالان هیجان‌های مشکل‌ساز خود را انکار می‌کنند، زود عصبانی می‌شوند، دوری گزینی می‌کنند(می‌خوابند یا مواد مخدر مصرف می‌کنند)، و دیگران را سرزنش می‌کنند. توجه کنید که چگونه مقابله کردن مؤثر، راهبردهای مشکل‌مدار و هیجان‌مدار را ترکیب می‌کند، در حالی که مقابله کردن بی تأثیر، عمدتاًً هیجان‌مدار است( ای برک،۲۰۰۶، ترجمه سید محمدی،۱۳۸۸).

سوء مصرف و وابستگی به مواد یکی از معضلات و نگرانی‌های عمده جهان امروز است. از آن‌جایی که سوء مصرف مواد، اثرات بازدارنده بر رشد و شکوفایی جامعه دارد، تهدیدی جدی و نگران کننده است. بر اساس تحقیقات و بررسی‌های انجام شده، فرایند‌های اعتیاد تحت تأثیر باورها و نگرش‌های بیماران است. مفهوم طرح‌واره‌های شناختی، به واسطه اهمیتی که در تعبیر و تفسیر موقعیت‌های خاص دارد، در نظریه شناختی از موقعیت ویژه‌ای برخوردار است. نگرش‌های ناکارآمد فرض‌ها و باورهای جهت گیرانه‌ای هستند که فرد نسبت به خود، جهان، آینده و اطراف دارد. این نگرش‌ها موجب جهت گیری فهم و ادراک فرد از رویدادها شده و احساسات و رفتارها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و فرد را مستعد اعتیاد، افسردگی و سایر آشفتگی‌های روان‌شناختی می‌کند(حاجی علیزاده و همکاران،۱۳۸۷). طرح‌واره‌ها حاصل گفت‌‌وگوی والدین با کودک هستند که به تدریج در ذهن او جای گرفته‌اند و هم اکنون به گونه‌ای نظام‌مند، اما ناکارآمد زندگی وی را زیر سیطره خود گرفته‌اند. طرح‌واره‌های ناسازگار به عنوان زیر ساخت های شناختی منجر به تشکیل باورهای غیر منطقی می‌شوند و دارای مؤلفه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری هستند.هنگامی که فعال می‌شوند سطوحی از هیجان منتشر می‌شود و مستقیم یا غیر مستقیم منجر به آشفتگی‌های روان‌شناختی نظیر افسردگی، اضطراب،عدم توانایی شغلی و سوء مصرف مواد می‌شوند. تحقیقات لطفی، کتابی و همکاران نشان می‌دهد افراد معتاد در مقایسه با جمعیت غیر معتاد ‌آسیب‌های روانی و طرح‌واره‌های ناسازگار بیشتری دارند. نتایج تحقیقات آن‌ ها نشان می‌دهد طرح‌واره‌های دسته بریدگی و طرد به میزان زیادی در افراد معتاد بروز می‌کند. برومت[۸۵] بیان داشت افرادی که طرح‌واره‌های نقص، وابستگی و تکانشی دارند به احتمال بیشتری به سمت مصرف مواد می‌روند(رضوی و همکاران،۱۳۹۰).

۲-۸ – پیشینه پژوهشی

تقریباً تمامی‌مطالعاتی که برای شناخت تیپ شخصیت وابسته به مواد صورت گرفته است به ویژگی‌های زیر ‌در مورد این افراد اشاره دارند:

خودمحوری، عدم توانایی کنترل تکانش، عدم تحمیل ناکافی، پایین بودن آستانه تحمل درد، تمایل به افکار واقعیت، این ویژگی‌ها زمینه‌ای برای استفاده از مواد فراهم می‌آوردند و مصرف مواد به سهولت و فوراً احساس خوبی ایجاد می‌کند. در عین حال پس از مصرف افسردگی و کاهش اعتماد به نفس متعاقب سوء استفاده از مواد مخدر به وجود می‌آید و فرد خود را در برابر کنترل و یا ترک مواد ناتوان احساس می‌کند. اخیراًً تحقیقاتی توسط روان شناسان که رویکرد در روان پویایی ‌داشته‌اند، ‌در مورد وابستگی به مواد صورت گرفته است. عده‌ای از آن‌ ها معتقدند که مبادرت به سوء مصرف مواد، نوعی سازگاری است که از جانب شخص برای حل مشکلات فردی به کار می‌رود. مشکلات فرد اساساً به کنش های هیجانی وی مربوط می‌شوند. مواد مخدر به مثابه عامل تنظیم کننده هیجانات عمل می‌نمایند. به طوری که بدون مصرف ماده مذبور، تظاهرات هیجانی می‌توانند به صورت خشن، شدید و اجباری ظاهرگردند.

رویکرد شناختی سوء استفاده و وابستگی به مواد را حاصل فعل و انفعالات چندین عامل به یکدیگر می‌دانند که به طور متقابل یکدیگر را تقویت می‌نمایند. برخی از این عوامل به آسیب پذیری ژنتیک زیست‌شناختی مربوطند که به عنوان عمل زمینه سازی با سوء مصرف مواد عمل می‌کنند (موسوی،۱۳۸۸).

۲-۸-۱- پژوهش‌های انجام شده در خارج از کشور

    • راتر[۸۶](۱۹۸۷)، بر این باور بود که پسران از نظر عاطفی و رفتاری نسبت به دخترها به موقعیت خانوادگی ناگوار منفی خویش، به طور منفی‌تر پاسخ می‌دهند. در حالی که پارک ونورتن[۸۷] (۱۹۹۶)، تفاوت معناداری بین دو جنس نیافتند. این یافته نیز با پژوهش‌های بشارت و همکاران(۱۳۸۱)، و جلیلی (۱۳۸۸)، که نشان دادند دو جنس تفاوت معناداری در زمینه تاب‌آوری ندارند همسو می‌باشد (اعتبارجهرمی،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم