ساختار پژوهش
پژوهش حاضر در پنج فصل تنظیم و ارائه گردیده است.
فصل اول: در این فصل مفاهیم کلی درخصوص طرح پژوهش، تعریف مسأله، اهمیت موضوع، اهداف و فرضیه های پژوهش، روش پژوهش، نحوه و ابزار گردآوری اطلاعات و قلمرو پژوهش ارائه گردیده است.
فصل دوم: در این فصل مبانی نظری و پیشینه تحقیق در دو بخش به شرح زیر گنجانده می شود:
بخش اول: مبانی نظری.
بخش دوم: پیشینه پژوهش که در این قسمت پیشینه پژوهشهای انجام شده در دو بخش تحقیقات انجام شده در داخل کشور و تحقیقات انجام شده در خارج از کشور مورد مطالعه قرار میگیرد.
فصل سوم: در فصل سوم، روش پژوهش، نحوه جمع آوری اطلاعات و تهیه پرسشنامه، جامعه آماری مورد پژوهش، روش نمونه گیری، حجم نمونه، توزیع و جمع آوری پرسشنامه و تکنیک آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها به تفصیل تشریح میگردد.
فصل چهارم: در این فصل پس از بیان مقدمه، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده مربوط به تحقیق حاضر در قالب جداول جداگانه و نمودارهای مربوط، ارائه می شود.
فصل پنجم: در این فصل به نتیجه گیری پرداخته و همچنین پیشنهادها و رهنمودهای لازم با توجه به نتایج به دست آمده و محدودیتهای موجود در اجرای تحقیق بیان شده و در آخر نیز پیشنهاداتی برای پژوهشهای آینده ارائه میگردد.
فصل دوم:
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مقدمه
مروری بر ادبیات تحقیقی میتواند همانند نوعی چسب ذهنی عمل کند که همه موضوعهای تحقیق را به هم بچسباند و از نطر ذهنی موجب انسجام و یکپارچگی آن ها شود (پارسائیان و اعرابی، ۱۳۷۷: ۴۶). در این فصل و بخشهای آن سعی شده است با توجه به اینکه ادبیات موضوع در برگیرنده مبانی نظری در ارتباط با موضوع مورد تحقیق میباشد، به ارائه مبانی نظری مباحث مهندسی مجدد منابع انسانی و فرایندهای مدیریت دانش بر اقتصاد مناطق آزاد تجاری پرداخته شود و سپس پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گیرد.لذا در این فصل مبانی نظری و پیشینه پژوهش در چهار بخش به شرح زیر گنجانده شده است:
بخش اول: مبانی نظری مهندسی مجدد منابع انسانی
بخش دوم: مبانی نظری فرایندهای مدیریت دانش
بخش سوم: مبانی نظری اقتصاد مناطق آزاد تجاری
بخش چهارم: پیشینه پژوهشهای انجام شده در زمینه ” مهندسی مجدد منابع انسانی و فرایندهای مدیریت دانش بر اقتصاد مناطق آزاد تجاری “، در دو بخش پژوهش های انجام شده در داخل کشور و پژوهش های انجام شده در خارج از کشور مورد مطالعه قرار گرفت.
۲-۲ بخش اول: مبانی نظری مهندسی مجدد منابع انسانی
دیدگاه ها و تعاریف مهندسی مجدد
مهندسی مجدد ، یعنی شناخت دقیق با نگرش فرآیندگرا به سازمان، ترسیم دقیق رابطه فعالیت ها و شرایط اجرای فرآیندها، برآورد منابع و هزینه های تمام شده و زمان انجام فرآیندها، سپس اصلاح و بهینه سازی رابطه فعالیت ها و اجرای فرایند ها از طریق به کارگیری روش ها، فناوری اطلاعات و تجارب جدید. مهندسی مجدد فرایند با بهره گرفتن از تکنیک های ساده سازی و حذف هزینه ها و فعالیت های فاقد ارزش افزوده و با هدف بهینه سازی جریان کار و افزایش بهره وری در کل سازمان انجام میگیرد. میزان دستیابی به بهبود با بهره گرفتن از اندازه گیری عملکرد با توجه به اهداف،کیفیت، زمان انجام فعالیتها و ھزینه ارزیابی میگردد (زرگر، ١٣٨٢ ). موارد بسیاری از موفقیت های مهندسی مجدد در مجلات علمی و مدیریتی ارائه شده است و مکررا ادعا شده است
که از یک سو مهندسی مجدد منجر به بهبودهای شگفت انگیزی در عملکرد می شود و از سوی دیگر موارد زیادی از شکست مشاهده می شود. (ھمر، ١٩٩٠ و برادلی[۵] ١٩٩۴)
مهندسی مجدد به شیوه های مختلفی تعریف شده است. نمونه هایی از تعاریف مهندسی مجدد در ادامه آورده شده است که دیدگاه های متفاوت محققین را نشان میدهد.
همر (۱۹۹۰): استفاده از قدرت فناوری اطلاعات برای طراحی مجدد فرآیندهای کسب و کار به صورت ریشه ای برای رسیدن به بهبود شگفت انگیز در عملکرد.
گول:[۶] دگرگونی یک کسب وکار؛ شکل دهی مجدد تمام فرآیندهای کسب وکار، فناوری ها و
سیستم های مدیریت بعلاوه ساختار و ارزش های سازمانی برای رسیدن به جهش های عملکردی
در سراسر کسب و کار. (گول، ١٩٩٢)
ھمر و چمپی: بازاندیشی بنیادین [۷] و طراحی نو و ریشه ای [۸] فرآیندها، برای دستیابی به بهبود و پیشرفتی شگفت انگیز [۹] درمعیارهای حساس امروزی، همچون قیمت، کیفیت، خدمات و سرعت.
در این تعریف چهار واژه کلیدی وجود دارد :
-
- بنیادین : شیوه اصلی کسب و کار چیست؟
-
- ریشه ای : تمامی روندهای کسب و کار ساختار موجود باید فراموش شده و شیوه های جدید شناسایی شوند.
-
- شگفت انگیز : باید به تغییرات شگفت انگیز دست یافت نه بهبود جزئی و اندک.
- فرآیندها: مهندسی مجدد باید به جای وظایف، شغل ها و ساختارها به فرآیندها متمرکز باشد (ھمر و چمپی، ۱۳۸۴)
مؤسسه جهانی مشاوران مدیریت : فرایند تغییر اساسی شیوه ای که کار در حال انجام است به منظور رسیدن به بهبود ریشه ای در عملکرد، سرعت، هزینه و کیفیت. (CSC Index, 1994)
ابلنسکی :مهندسی مجدد به مجموعه کارهایی اطلاق می شود که یک سازمان برای تغییر پردازش ها و کنترلهای درونی خود انجام میدهد تا از ساختار سنتی عمودی و سلسله مراتبی، به ساختاری افقی، میان فعالیتی [۱۰]، مبتنی بر گروه و مسطح تبدیل شود که در آن همه پردازش ها برای جلب رضایت مشتریان صورت میگیرد ( ابلنسکی، ۲۰۰۰).
پیتر دراکر[۱۱]: مهندسی مجدد اندیشه ای است نو، این اندیشه باید به اجرا در آید.
اردلیجان و فانر[۱۲]: مهندسی مجدد روشی است مبتنی بر فرآیندها که توسط مدیریت ارشد هدایت می شود و عملکرد بهتری را از طریق تغییرات همه جانبه از سازمان انتظار دارد.
استنسون[۱۳]: ایده اصلی مهندسی مجدد عبارت است از ایجاد سیستم های مبتنی بر گروههای کاری به طوری که در این گروه ها، مشکلات فقط بازتابی از عدم انجام فرآیندهای واقعی و درست انجام گرفتن کار هستند.
موریس [۱۴] و براندون[۱۵]: مهندسی مجدد یک راه حل بنیادی است که چگونگی فرآیندهای تولیدی و خدماتی را به منظور تغییر به سمت جلب رضایت مشتری و همچنین متقاعد کردن آن ها جستجو میکند(سوری، ١٣٨۶).
اهداف مهندسی مجدد
[جمعه 1401-09-25] [ 09:23:00 ق.ظ ]
|