دانلود پایان نامه های آماده | – 10 |
۱-۲٫ بیان مسئله
یکی از شکلهای تجمع انسان خانواده است که مجموعه پیچیدهای از انواع روابط، روندها و پدیدههای مختلف میباشد. به عبارت دیگر خانواده نظامیاست از حیات اجتماعی که در آن مناسبات جسمانی، روانی، اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی با هم گره خورده و مجموعه یکپارچهای را تشکیل میدهند. خانواده در مفهوم کلی خود پدیدهای جهانی است و در همه گسترههای مکانی و زمانی وجود داشته است؛ چرا که به نیازهایی پاسخ میدهد که برای تمامی نوع بشر مشترک است. (محسنی، ۱۳۷۰)
خانواده قدیمیترین و مهمترین شکل گروه اجتماعی میباشد. قدیمیترین گروه اجتماعی، زیرا یک گروه طبیعی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است و مهمترین گروه، برای آنکه بدون آن زندگی در اجتماع متصور نیست. خانواده کوچکترین واحد بنیادی جامعه نوین میباشد. (مندراس، ۶۹)
کوچکترین واحد، در واقع هسته مرکزی اجتماع و نخستین اجتماعی است که شخص در آن گام مینهد و آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی را فرا میگیرد. همه نقشهای مربوط به ایجاد تمدن و انتقال مواریث رشد و شکوفایی انسانیت به آن مربوط میشود. همه سنت ها، عقاید و آداب و ویژگیهای فردی و اجتماعی از طریق خانواده به نسل جدید منتقل میگردد (قائمی، ۱۳۶۹). نه تنها کانون حفظ سنن ملی و اخلاقی، بلکه مرکز رشد عواطف و احساسات نیز میباشد. هم مکتب آموزش تعاون و فداکاری است و هم کانونی برای حمایت از انسان، زیرا از همسران و کودکان ناشی از ازدواج، حمایت میکند.
در این نهاد اصلیترین رفتارها و نیازهای بشری از قبیل عشق و تولد فرزند تا حمایت از اعضای خانواده و بستگان، شکلگیری فضای عاطفی، اجتماعی شدن، فرهنگ پذیری داوطلبانه و اجباری، تولید فرهنگ و … سامان مییابد. خانواده فقط قابل تفکیک به افراد تنها نیست؛ زیرا در آن هم افراد و هم اشیاء و هم خاطرهها و مناسبات و روابط و هم دورههای تاریخی و ابزارهای مادی و فرهنگی حاضر میباشند و هر یک از این عناصر به تنهایی و مرتبط با دیگری در سازماندهی و حرکت آن به سوی جلو نقش آفرین میباشند؛ بدین لحاظ است که خانواده را میتوان یک جامعه کوچک بسیار مهم دانست یا جامعهای که در آن افراد همراه با دیگر امور حاضر، نقش آفرینی میکنند؛ در صورتی که دیگر نهادهای اجتماعی را نمیتوان جامعهای کوچک شمرد (آزاد ارمکی، ۱۳۸۸). خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است. هسته اصلی جامعه و بنیاد و پایه هر اجتماع بزرگ است. (کی نیا، ۱۳۶۰)
خانواده پناهگاه افراد است، کانونی است که نسلها را به یکدیگر پیوند میدهد و جایی است که پیر و جوان در آن میاموزند که چگونه در گردش زندگی با وظایف متغیر خویش سازگار و هماهنگ گردند. اساسا افراد پس از تولد تحت تاثیر افکار، عقاید و رفتار اعضای خانواده قرار دارند. بنابرین خانواده اولین و مهمترین عامل اثر گذاری بر روی رفتار است. از طریق خانواده، کودکان با فرهنگ جامعه خود، مانوس شده و عادات و عواطفی در آن ها ایجاد میشود که شخصیت آن ها را تحت تاثیر قرار میدهد. بطورکلی فرزندان هر خانواده تحت تاثیر والدین سپس سایر اعضای خانواده خود قرار میگیرند. جان برادشا به این نکته اشاره دارد که کودک در نقش پدر و مادر با خود همان طور که رفتار شده رفتار میکند. (برادشا، ۱۳۷۲)
گاه از خانواده به عنوان «منظومه خانوادگی» یاد میکنند؛ این اصطلاح که از هیات و نجوم استعاره گردیده است تا حدی صحیح و منطقی و توام با ذوق سلیم است؛ زیرا در منظومه خانوادگی، سخن از تاثیر متقابل هر یک از افراد روی دیگری است؛ و هر فرد ضمن استقلال صوری، وابستگی به نیروهایی دارد که از سایر افراد بر او وارد میشود. همچنین تعامل این منظومه نیز مورد عنایت دقیق است. (همان)
خانواده در حفظ و گسترش قدرت ملی نقش مؤثری ایفا میکند. به بیان دیگر رابطهای نزدیک بین قدرت ملی و خانواده وجود دارد و سستی و تباهی خانواده ها، انحطاط یک ملت را به دنبال میاورد، چنان که ژوسران دانشمند فرانسوی میگوید: تاریخ به ما میاموزد که تواناترین ملتها مللی بودهاند که خانواده در آن ها قویترین سازمان را داشته است. (ژوسران، ۲۰۰۰) امروزه نیز دولتها به رشد و توسعه کیفی خانواده توجه میکنند و میکوشند با در اختیار قرار دادن امتیازها و تسهیلات رفاهی، آموزشی و مشاورهای، به ارتقای سطح بهداشت و سلامت روانی خانواده کمک کنند.
خانواده به عنوان مهمترین هستهی اجتماعی از دیرباز مورد توجه فلاسفه، متفکران و اندیشمندان نیز بوده، همواره نسبت به اهمیت آن تأکید شده است. قدمای فلاسفه، زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از «حکمت عملی» میشمردند به طوری که افلاطون در جمهوریت، ارسطو در سیاست و بوعلی سینا در شفا، با چنین دیدی و از این زاویه به زندگی خانوادگی نگریستهاند. افلاطون میگوید: اگر ما بخواهیم جمهوری خوبی را سامان دهیم، باید قوانین اصلی آن جمهوری قوانینی باشد که بتواند به مسئله زناشویی سامان خوبی دهد. (افلاطون، ۱۳۹۲) روسو، ولتر و منتسکیو نیز در عقاید و نظریات خود در مورد حقوق فطری و اجتماعی بشر به شکلی بر این امر صحه گذاردهاند. (مطهری، ۱۳۶۵) حتی برخی اندیشمندان خانواده را بر جامعه ترجیح داده و ابراز داشتهاند که بر جامعه نوعی انضباط خشک و کسالت اور حاکم است؛ ولی فضای خانواده اکنده از احساس مشترک و آرامش و محیط انسانی است. (باوم، ۱۳۶۷)
دانشمندان مختلف علوم اجتماعی، روانشناسی اجتماعی، جمعیت شناسی، حقوق، تاریخ و حتی مسوولین سیاسی و امنیتی هر یک، از زوایای مختلف به مسئله خانواده توجه کردهاند.کورت لوین، اندیشمند علوم اجتماعی میگوید: «تازمانی که دارای خانواده های نیک هستیم، میتوانیم به نژاد بشر امید ببندیم» (لوین، ۱۹۵۱). الن ژیرال نیز معتقد است: «در میان همه مراسم و آداب و مسائل اساسی و حیاتی انسان، ازدواج از اهمیت ویژهای برخوردار است و هیچ نهادی همانند آن تحت تاثیر دگرگونیهای اجتماعی قرار نمیگیرد». (روحانی، ۱۳۸۹)
صاحب نظران روانشناسی و علوم تربیتی یکی از مهمترین نهادهای مؤثر در تربیت و رفتار آدمی را سازمان خانواده میدانند؛ زیرا این محیط، اولین و بادوامترین عامل در تکوین شخصیت کودکان، نوجوانان و زمینهساز رشد جسمانی، اخلاقی، اجتماعی، عقلانی و عاطفی است. (صافی، ۱۳۸۳)
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 10:13:00 ق.ظ ]
|