مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – قسمت 19 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
امام خمینی در تحریر الوسیله برای تحقق محاربه علاوه بر قصد به کار بردن سلاح به منظور ترساندن مردم، قصد افساد در زمین را هم شرط دانسته اند؛[۱۷۴] بدین معنا که برای تحقق جرم مذکور در آیه مبارکه، هم محاربه و هم فساد در زمین باید با هم تحقق پیدا کند، یعنی «محاربه بر وجه فساد». هم چنین مقدس اردبیلی میگوید: «جمله (ویسعون فی الارض فساداً) برای بیان تحقق معنای محارب بودن است و این که حقیقت محاربه چیست؛ هم چنین احتمال دارد که منظور از بیان علت برای محاربه باشد، زیرا سعی کردن در زمین برای محاربه فساد است. چنان چه گفته اند یفسدون فی الارض فساداً که در آن همچنین اشاره به این است که فساد موجبی برای تجویز قتل است.[۱۷۵]
طبق برداشت دوم که مکمل برداشت اول است در آیه کریمه، دو عنوان، موضوع حکم مجازات است: «یحاربون الله و رسوله» و «یسعون فی الارض فساداً». نظر دیگر این است که آیه ۳۳ سوره مائده در مقام تأسیس است. در واقع عده ای این نظر را با توجه به آیه ۳۲ همان سوره که می فرماید: «من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض» قابل قبول تر دانسته اند و دلیل آن ها این است که آیه مذکور در مقام بیان تجویز قتل برای مفسدین فی الارض است. لذا محاربه و مفسد فی الارض دو عنوان جداگانه هستند و محاربه مصداقی از (افساد فی الارض) است. اما محاربه به خاطر نوع خاصی از اقدامات محارب که در واقع مصداق بارز فساد در زمین است، مجازاتش طبق آیه ۳۳ تعیین شده است.[۱۷۶]
اصولاً هدف از اجرای مجازات در اسلام، قلع ماده فساد است، منتها بعضی از گناهان منصوص هستند و میزان مجازات آن ها در اختیار حاکم نیست (حدود) و بعضی در اختیار حاکم و ولی امر مسلمین است (تعزیر). لذا بر اساس دیدگاه قائلین به تفکیک، در مواردی که عنوان افساد فی الارض تحقق پیدا میکند، یعنی اقدامات مرتکب بدون آن که به سلاح متوسل شود، موجب ایجاد فساد در جامعه یا بخشی از آن میگردد و شامل یکی از جرایم مستلزم حد نمی گردد، به موجب آیه ۳۲ سوره مائده، مرتکب به قتل محکوم میگردد؛ پس افساد فی الارض به معنای خاص مذکور در آیه ۳۲- که آیه ۳۳ نیز بر آن معنا تأکید دارد، شامل همه گناهان و جرایم نمی شود، هر چند از شمول عناوین مذکور خارج می شود، مانند تشکیل باندهای فساد و فحشا و ترویج مفاسد اخلاقی در بین جوانان یا تشکیل باندهای قاچاق مواد مخدر، مصداق افساد فی الارض تحقق پیدا میکند. وارد کردن مصادیق اخیرالذکر و نیز مواردی مانند جاسوسی و خیانت به کشور در عنوان محاربه صحیح نیست. چه خصوصیتی در تشکیل باندهای قاچاق مواد مخدر که حتی ممکن است بدون استفاده از سلاح اقدامات خود را انجام دهد، وجود دارد که بتواند مشمول عنوان محاربه قرار گیرد، آن گونه که در جاسوسی و خیانت به کشور میتوانیم آن خصوصیت را استخراج نماییم. بعید است شارع مقدس که در جان مردم رعایت احتیاط را الزامی کردهاست. برای مرتکب افساد فی الارض مجازات قتل قائل شده، ولی معیار آن را مشخص نکرده باشد. چنان که بعید است، فقط مصداق آن را محاربه دانسته و به مصادیقی که در ادوار مختلف به اقتضای موقعیت های زمانی و مکانی خاصی ممکن است موجب مفسده عمومی گردد، بی توجه بوده باشد.[۱۷۷]
دکتر حبیب زاده در رابطه با این موضوع میگوید: آیه محاربه در مقام بیان و تامین دو عنوان مستقل است و دلیل آن «واو» ، عطف مذکور در آیه ۳۳ است که دلالت بر مغایرت معطوف و معوطف علیه از لحاظ معنا و مصداق دارد و استقلال محاربه و افساد فی الارض، با توجه به این عبارت آیه ۳۲ که میفرماید (من قتل نفساض بغیر نقص أو فساد فی الارض) قابل قبولتر است زیرا آیه مذکور در مقام تجویز قتل برای مفسد فی الارض است و حاکی از آن است که (مفسد فی الارض) مستقلاً موجب قتل است. بنابرین، جمع آیه ۳۲ و ۳۳ چنین نتیجه میشود که محاربه از مصادیق افساد فی الارض و مستقل از آن است. [۱۷۸]
انواع دیگری از افساد فی الارض وجود دارد که از حکم محارب خارج هستند زیرا (واو) عطف که در آیه مذکور وارد شده است دلالت بر مغایرت معطوف با معطوفٌ علیه دارد ولیکن چون مجازات مفسد در آیه قبل آمده حاکی از آن است که محاربه نوعی افساد فی الارض است. چنانچه در کتب تفسیر هم در معنای (اذِ فسادِ فی الارضِ)آمده است که منظور از آن شرک یا قطع طریق یا زنای محصنه و غیر آن از اسباب و موجبات قتل میباشد. فقها نیز فساد در زمین را منحصر به محاربه ندانسته و علاوه بر موارد بالا، در باب آدم ربایی، کفن دزدی، اخذ مال از طریق پیام جعلی، آتش زدن منزل دیگری، اعتیاد داشتن به کشتن اهل ذمه و عبید نیز عنوان «افساد فی الارض» به کار بردهاند.[۱۷۹]
مهدی نعنا کار اعتقاد دارند بر اینکه افساد فی الارض و محاربه دو عنوان مجزا میباشند و (واو عطف) در آیه سورهی مائده، دلالت بر مغایرت معطوف با معطوفٌ علیه دارد به عبارت دیگر آیه در مقام تأسيس بوده نه تأکید ولیکن عنوان مفسد در آیه قبل آمده و مجازاتش به طور کامل به همراه محاربه در آیه بعد ذکر شده است و حاکی از آن است که محاربه خود نوعی افساد فی الارض است و به عبارتی مصداق بارز و کامل آن میباشد.[۱۸۰]
برخی میگویند در آیه ۳۲ سوره مبارکه مائده، صرف «افساد فی الارض» مجوز قتل شمرده شده است؛ به عبارت دیگر جواز قتل مفسد فی الارض در آیه ۳۲ بیان گردید. لیکن شرط آن در آیه ۳۳ همان سوره، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است و آن عبارت «ویسعون فی الارض فساداً» میباشد. چنان که گفته شده است: «ویسعون فی الارض فساداً» به معنای «یبغون و یطلبون و یستهدفون فی الارض فساداً»[۱۸۱] (یعنی کسانی که می خواهند و می طلبند و هدف قرار میدهند فساد در زمین را) میباشد. به بیان دیگر، سعی در افساد، به عنوان شرط لازم و ضروری برای صدور جواز قتل در خصوص مفسد فی الارض، در نظر گرفته شده است.
«نباید مفهوم محارب و مفسد فی الارض را به یک معنی به کاربرد، زیرا مراد از مفسد فی الارض کسی است که در جهت فاسد کردن دیگران تلاش و کوشش داشته و قصد ستیزه جویی، گردنکشی، پیکار و محاربه با خدا و رسول خدا را دارد».[۱۸۲]
گفتار دوم- دیدگاه یگانگی محاربه و افساد فی الارض
بند نخست- نظرات فقهای موافق با دیدگاه یگانگی محاربه و افساد فی الارض
ابتدا قبل از بیان نظرات این گروه به شأن نزول آیه ۳۳ سوره مائده اشاره میشود تا در ادامه که استدلالات این گروه بیان میشود به درک بهتر مطلب کمک نماید.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 09:51:00 ق.ظ ]
|